روانشناسی نق زدن
گاهی نق زدن روشی برای تخلیه تنشها و هیجانهای منفی است...
سیمرغ: علتهای گوناگونی سبب نقزدن افراد میشود. یكی از این علتها، ناكامی است. وقتی فرد به هدفی كه دارد نمیرسد، نق میزند... علت دیگر مربوط به ارتباطات فرد است. بهعنوان نمونه وقتی مخاطب فردی به او توجه نكرده و برای حرفهایش اهمیتی قائل نباشد، فرد سعی میكند با نق زدن و تكرار، مخاطبش را وادار به گوش كردن كند. سوم اینكه فرد نمیتواند مسایلاش را به خوبی مطرح كند و مشكل مربوط به خود اوست. در نتیجه سعی میكند از راه تكرار و نق زدن، منظورش را بیان كند. علت دیگر مربوط به اعتماد به نفس ضعیف افراد است كه خودشان را باور ندارند. در این صورت فكر نمیكنند كه اگر با لحن آرام و مناسب با شان و شخصیت بالا با طرف مقابلشان صحبت کنند، بتوانند منظورشان را برسانند به همین دلیل سعی میكنند از طریق نق زدن، پیامشان را منتقل كنند. گاهی اوقات نق زدن خودش را به شكل یك رفتار نشان میدهد و در واقع جزو یكی از ویژگیهای شخصیتی فرد شده است. نق زدن میتواند به شكل یادگیری نیز باشد. به این معنی كه افراد یاد میگیرند نق بزنند تا به هدف مورد نظرشان برسند. گاهی نیز نق زدن روشی برای تخلیه تنشها و هیجانهای منفی است كه فرد با نق زدن، عصبانیت و ناراحتی خود را تخلیه میكند. ابراز وجود، یكی دیگر از علل نق زدن است كه معمولا در خانمها و بیشتر در روابط زناشویی دیده میشود. جالب اینکه این دسته از خانمها خودشان به نق زدنشان واقفند و معتقدند گاهی كه آقایان حرفهایشان را نمیشوند و نق میزنند. حال باید دید نق زدنهای والدین چه تاثیری بر فرزندانشان دارد؟ متاسفانه نق زدن والدین، كودكان را از داشتن تفكر خلاق و ارتباط سالم دور میكند و باعث میشود كودكان محدود فكر کنند و زاویه شناختی خود را بسته نگه دارند بنابراین از اندیشه و تفكراتشان استفاده نمیكنند و فكر میكنند برای به دست آوردن اهداف و آرزوهایشان فقط میتوانند حرف بزنند و به دنبال پیدا كردن راههای مختلف برای رسیدن به هدفشان نیستند. همه این عوامل باعث میشود كودكان به نوعی وابسته و درمانده شوند زیرا فكر میكنند كه چون مادرشان نق میزند و به نتیجه میرسد پس من هم از طریق نق زدن به اهدافم میرسم در حالی كه همیشه اینطور نیست. این كودكان از تكامل و پیشرفت باز میمانند. راهكارها به جای نقزدن از راههای دیگری برای ابراز وجود و دیگر مسایل استفاده كنید تا منظورتان را به طرف مقابل بفهمانید. به عنوان نمونه 1. كلامتان را مناسب كنید. 2. این احساس را در خود ایجاد كنید كه اگر نق بزنید خودتان را خراب كردهاید و مخاطبتان كمتر به شما گوش خواهد داد. 3. سعی كنید اعتمادبهنفستان را افزایش دهید و به این مساله فكر كنید كه شما توانمندیها و مهارتهای زیادی دارید و با استفاده از آنها میتوانید نظراتتان را به دیگران ارائه دهید. 4. سعی كنید با لحن مناسب و در مكان مناسب حرفهایتان را بزنید. بهعنوان نمونه بگویید: «تو فكر نمیكنی اینطور بهتر است؟ صلاح میدانی فلان كار را انجام دهیم؟...» استفاده از این عبارات میتواند افراد را وادار كند تا به جای تكرار پیام كلامی، از اندیشهشان استفاده كنتد. 5. مهارتهای ارتباطی خود را ارتقا دهید و به جای نق زدن از آنها استفاده كنید. 6. از فیدبكهای كلامی استفاده كنید و از طرف مقابلتان سوال كنید كه آیا متوجه صحبتهای من هستی. در این صورت احتمال اینكه طرف مقابل حرفتان را بیشتر گوش بدهد زیاد است تا وقتی كه بدون بازخورد گرفتن از او صحبت کنید. 7. برای صحبت كردن به خصوص با همسر و فرزندانتان زمان مشخصی را تعیین كنید و به صحبتهایتان رسمیت دهید تا آنها را وادار به شنیدن صحبتهایتان كنید.