یکی از نشانههای اصلی ظهور حضرت مهدی(ع)
بخشی از تحولات و اتفاقاتی كه در عربستان رخ میدهد، ناشی از حوادث اجتماعی و طبیعی داخلی است و بخشی متأثر از حملات و هجوم بیگانگان، به ویژه سفیانی است كه مجموعاً شرایط ملتهب و كاملاً بیثباتی را در عربستان به وجود میآورند و این دیار را مهیای ظهور امام عصر(ع) میكنند.
شبه جزیره حجاز و كشور عربستان افتخار ظهور اسلام را قرنها پیش یافت و از همین رو، در سالهای متمادی پس از آن، همواره مورد توجه مسلمانان بوده است. سالانه در ایام حج مسمانان جهان، از هر رنگ و زبانی، چند روزی را كنار هم گرد آمده، به انجام مناسك حج میپردازند. با توجه به روایاتی كه در دست داریم، در آستانه ظهور و پس از آن، این كشور به جهت اتفاقاتی كه در آن رخ میدهد توجه بیشتری را به خویش معطوف خواهد ساخت و نقش قابل توجهی خواهد یافت. در این نوشتار به بررسی این موضوع میپردازیم. بخشی از تحولات و اتفاقاتی كه در عربستان رخ میدهد، ناشی از حوادث اجتماعی و طبیعی داخلی است و بخشی متأثر از حملات و هجوم بیگانگان، به ویژه سفیانی است كه مجموعاً شرایط ملتهب و كاملاً بیثباتی را در عربستان به وجود میآورند و این دیار را مهیای ظهور امام عصر(ع) میكنند. تحولات داخلی عربستان: روایات منابع شیعه و سنی در مورد طلیعه ظهور حضرت مهدی(ع) در حجاز، بر پیدایش خلأ سیاسی و كشمكش بین قبائل بر سر فرمانروایی همداستانند. این حادثه در پی مرگ پادشاه یا خلیفهای رخ میدهد كه با مردن او گشایش و توسعه در امور به وجود میآید. نام وی در برخی روایات، "عبدالله " ذكر شده است. بعضی از روایات مرگ او را در روز عرفه تعیین میكنند، كه حوادثی پیاپی آن، در حجاز تا خروج سفیانی، ندای آسمانی، درخواست نیرو از سوریه از جانب حجاز و سرانجام ظهور حضرت مهدی(ع) به وقوع میپیوندد. از امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب(ع) نقل شده است، كه فرمود: "سه پرچم به مخالفت با یكدیگر برافراشته میشود؛ پرچمی در مغرب، پرچمی در عربستان و پرچمی در شام. فتنه و جنگ بین آنها یك سال طول میكشد " امام صادق(ع) در این زمینه میفرماید: "هركس مرگ عبدالله را برای من تضمین كند، من ظهور قائم(ع) را برای او ضمانت میكنم "، سپس فرمود: "وقتی عبدالله درگذشت، مردم بعد از او با كسی برای حكومت توافق نمیكنند. و این اختلاف و درگیری به خواست خدا تا ظهور صاحبالامر(ع) ادامه مییابد و فرمانرواییهای چند ساله پایان یافته و حكومت چند ماهه و چندین روزه فرا میرسد "، سؤال كردم: آیا این ماجرا بهطول میانجامد؟ فرمود: "هرگز ". نیز فرمود: "زمانیكه مردم در سرزمین عرفات در حال وقوف میباشند، سواری بر شتری سبك سیر به آنجا وارد میشود و مرگ خلیفه را خبر میدهد؛ با مرگ او فرج آل محمد(ص) و گشایش كار تمام مردم فرا میرسد ". روایاتی كه درگیری بر سر تاج و تخت در حجاز را بعد از كشته شدن این فرمانروا توصیف میكند فراوان است. اینك نمونههایی از آن را یادآور میشویم. حضرت رضا(ع) فرمود: "از جمله نشانههای فرج، حادثه ای است كه بین حرم مكه و مدینه رخ میدهد "، پرسیدم: آن حادثه چیست؟ فرمود: "تعصّب قبیلهای بین دو حرم به وجود میآید و فلانی از خاندان فلان، پانزده رئیس قبیله را به قتل میرساند ". احادیث شریف ما از آشوبی كه در میان حاجیان طیّ مراسم حج رخ خواهد داد، خبر میدهند كه در واقع دنباله اختلافات اهالی حجاز بر سر پادشاهی آن دیار است. امام صادق(ع) فرمودند: "مردم با هم حج میكنند و وقوف در عرفاتشان را هم با همدیگر و بدون امام انجام میدهند. هنگامی كه در منا هستند، فتنه سختی برمیخیزد و همه قبایل برهم میشورند. جمره عقبه از خون رنگین میشود. مردم وحشتزده گشته، به كعبه پناهنده میشوند ". از این حدیث میتوان فهمید كه مردم در آن زمان چندان روابط صمیمانهای با هم ندارند كه بلافاصله پس از انجام مناسك حج یا حتی پیش از اتمام آنها طیّ انجام "رمی جمرات در منا " كه بخشی از مناسك حج است، دسته دسته شده و شورشها شكل میگیرد. حاجیان غارت میشوند، اموالشان به تاراج میرود و خودشان هم كشته میشوند و پردههای نوامیس مردم دریده میشود. سهل بن حوشب از رسول مكرم(ص) نقل كرده است كه: "در ماه رمضان صدایی خواهد بود و در ماه شوال درگیری و در ذیقعده قبایل با هم به جنگ میپردازند و نشانه آن تاراج (در) حج است. جنگی در منا به پا میشود و كشتار زیادی طیّ آن رخ میدهد و چنان خونی به جریان میافتد كه به جزیره (جمره) میرسد ". عبدالله بن سنان هم از امام صادق(ع) روایت كرده است: "مردم چنان دچار مرگ و كشتار میشوند كه به حرم پناه میبرند پس (از آن) منادی راستگویی ندا در میدهد كه برای چه جنگ و كشتار به پا كردهاید؟ سرور شما فلانی است ".