تذكر حجتالاسلام انصاريان درباره يك عبارت دعای ندبه
حجتالاسلام شيخ حسين انصاريان، در مقدمه خود بر شرح دعاي ندبه توضيحاتي در مورد جايگزيني عبارت «سيد القسور» به جاي «سيد الاصغر» ارايه داده است.
فارس: حجتالاسلام شيخ حسين انصاريان، مفسر قرآن و مترجم متون ديني، توضيحاتي را درباره تصحيح عبارت «سيد الاصغر» به عبارت «سيد القسور» در دعاي ندبه بيان كرده است. در خبري كه پايگاه اطلاعرساني شيخ حسين انصاريان منتشر كرده، آمده است: گريه و ندبه، از آثار مطلوب و از عبادات مندوب و از حسناتي است كه قرآن مجيد آن را از نشانههاي مردم مؤمن و محصول عرفان به حق شمرده است . «تَرَى أَعْيُنَهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُوا مِنَ الْحَقِّ » (مائده:83) چشمان آنان را ميبيني كه به سبب شناخت حق، چشمهاي لبريز از اشك است. شناخت حق و عشقورزي به آن و شوق آراسته شدن به آثار عملياش و دغدغه تحققش در آيينه عبوديت و بندگي و ذوق رسيدن به قربش، چنان رقت قلب و صفاي درون ايجاد ميكند كه ديده جان و سر از نثار اشك به راه محبوب و در قدم مقصود چارهاي نميبيند. هميشه و همه جا و در همه شرايط شيعه واقعي اهل بيت به حق و شئون آن، عشق ورزيده و طالب حكومت و سيطره آن در ظاهر و باطن نفس و تجلي عمل آن در بدنه زندگي و خيمه حيات انسانها در سراسر جهان بوده است. شيعه، رسالت انبيا و امامت امامان معصوم را نتيجه لطف و رحمت حق بر بندگان تا قيامت دانسته و در هر موقعيتي با جان و مال و قلم و قدم و تشكيل مجالس معرفت و انس، مدافع آن و براي روشن ماندن اين چراغ از هزينه كردن آنچه لازم است، دريغ ننموده و نمينمايد. شيعه فكر ميكرد پس از درگذشت پيامبر اسلام به وصيت آن حضرت در رعايت حق دو ثقل ملكوتي، يعني قرآن و اهل بيت به وسيله همه مردم عمل ميشود و در مسير تاريخ به سوي نور و كرامت و عدل و شرافت فراگير تا برپا شدن قيامت جهت مييابد و مسأله با عظمت امامت و رهبري الهي كه در غدير خم از جانب خدا و پيامبر به شدت براي سعادت است و همه جهانيان برآن تأكيد شده تحقق مييابد. ولي با كمال تأسف، داستان به عكس شد. عدالت و حق و رهبري به حق و امامت در محاصره هواپرستان قرار گرفت و در برابر حركتش موانع سنگين ايجاد شد و در سختي و مضيقه افتاد! رهبري به حق و امامت تعيين شده از جانب نجات خداوند با همه مضيقه و فشاري كه بر آن وارد شد، براي نجات انسانها از پاي ننشست و براي روشن نگاه داشتن چراغ اسلام ناب، مجبور به پرداختن هزينههاي سنگيني چون شهادت، زندان، تبعيد شدن، محروميت از آرامش و ممنوعيت از قرار گرفتن در جايگاه ظاهرياش گشت. دشمن هرگز بيكار ننشست و دست از ظلم و جور برنداشت و احقاد «بدريه» و «حنينيه» را نسل به نسل منتقل كرد و فرهنگي چون فرهنگ اموي و عباسي را به صورت مانعي سخت در راه تحقق سعادت جهانيان بر دوش حيات تحميل كرد و در اين مسير از آزار و قتل و تبعيد عاشقان حق و به ويژه امامان معصوم دريغ نكرد تا جايي كه حلقه محاصره را براي نابود كردن ذخيره خدا و بقيةالله و آن كه بايد چراغ عدالت را در وجب به وجب زمين برافروزد و سفره حكومت جهاني حق را براي اجراي عدل در همه شئون زندگي مردم بگستراند، تنگتر كرد تا براي هميشه ميدان را براي جولان جنايات خود از وجود ذي جود مظهر صفات حق، خالي كند و با خيال راحت به تاخت و تاز ظالمانهاش و غارت كرامت و شرافت انساني ادامه دهد. «يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ » (صف: آيه 8) ولي خداي مهربان با غايب نمودن او از انظار، جان او را حفظ كرد و نگذاشت مانند پدارنش مقتول يا مسموم گردد تا زمينه ظهورش با زحمت شيعه و از انقلابهاي به حق اين طايفه و صبر و استقامتش فراهم آيد. شيعه كه عاشق حضرت مهدي (عج) و در آرزوي به پا داشتن حكومت عدل جهاني اوست، هر جمعه در تمام نقاط جهان با نشستن در جلسات انس در فراقش و به انتظار فرجش با خواندن دعايي كه از عاليترين مضامين ديني، عرفاني، اجتماعي، اخلاقي برخوردار است، اشك ميريزد و ندبه ميكند و او را ميطلبد و با امر به معروف و نهي از منكر ايستادن در برابر ظلم و صبر و استقامت در راه خدا، زمينه آمدنش را فراهم ميكند و بر اساس وعده قرآن: «أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ » (انبياء: آيه 105) به يقين به مقصودش نايل ميشود. آنچه كه اين عاشق فرج و همگام با اهل ندبه و مأنوس با مجالس مربوط به امام عصر لازم ميداند به چاپكنندگان كتابهاي دعا و به ويژه دعاي ندبه و به خوانندگان محترم آن تذكر دهد اين است كه در كتابهاي بسيار معتبر دعا به جاي جمله كلمه اصغر «وصل علي ابيه السيد الاصغر» و دورود فرست بر علي پدر كوچكتر آن حضرت؛ كه مناسب شأن رييس موحدان و اميرمؤمنان نيست و احتمالا اشتباهي از جانب كاتبان باشد. «وصل علي ابيه السيد القسور» آمده است كه به اين معناست: و درود فرست بر علي بن ابي طالب، پدر شجاع و سلحشور آن حضرت. جمله نوراني و صحيح «و علي ابيه السيد القسور» در كتابهاي با ارزش و معتبر چون: اقبالالاعمال سيد بن طاووس، ص 608؛ تحفه الزائر و زاد المعاد مجلسي، ص502؛ صحيفه هاديه ابراهيم بن محسن كاشاني، ص 87؛ مفتاح الجنات سيد محسن امين، مرجع بزرگ، ص255/3؛ تكاليف الاسلام همداني، ص 195؛ عمده الزئر آيتالله سيد حيدر كاظمي، ص358؛ فوز اكبر، ص 124؛ مكيال المكارم، ص99/2؛ منهاج العارفين، ص 159؛ ضياء الصالحين، ص542؛ صحيفه صادقيه، ص 728؛ هديه الزائرين محدث قمي، ص 648 و در ملحقات اسبوع آمده است. عموزاده بزرگوارم كه به حق از مبلغان دين به وسيله چاپ كتب مذهبي به انواع زبانهاي خارجي است و امروز از نادر مرداني است كه بسياري از مستبصران جهان، مديون او هستند و چهرهاي است كه تكيه گاهي براي اسلام در اين روز غربت اسلام محسوب ميشود و مورد توجه مراجع و اساتيد و حوزههاي شيعي است براي تثبيت اين جمله صحيح «و علي جده السيد القسور ...» در صدد برآمدند دعاي ندبه را با شكلي زيبا چاپ و در دسترس عموم قرار دهند، باشد كه اين دعا با برخورداري از اين جمله در مسير واقعياش قرار گيرد. من نيز از آن جناب خواستم كه بر اين دعا جهت تنوير افكار و اهل دعا مقدمهاي بنويسم و ايشان هم با كرامت ويژه برخود پذيرفتند. در اين جا برخود لازم ميدانم از فاضل مكرم و محترم جناب آقاي حاج ميرزا ابوالقاسم حكيمباشي نيز تشكر كنم. اميد است جهت رعايت حريم مقدس وليالله الاعظم، امير مؤمنان، شيعيان شيفته آن حضرت و منتظران ظهور يوسف زهرا سلامالله عليها، امام زمان عجلالله تعالي فرجه الشريف اين جمله را در چاپهاي بعدي و هنگام خواندن تصحيح كنند.