استقبال حقشناس از شروط خاتمی
مسائلی که آقای خاتمی مطرح کرد، حتی با استقبال طیف میانهرو و معتدل جریان اصولگرا مواجه شد، چنانچه دیدیم آقای مطهری نیز از این مسأله استقبال کرد و بنده این مسأله را به فال نیک میگیرم.
پنجره: دیدار سیدمحمد خاتمی با فراکسیون اقلیت مجلس شورای اسلامی و بیان مطالبی در خصوص انتخابات آینده مجلس، موضوعی است که واکنشهای زیادی را در پی داشت. محمد جواد حقشناس، عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی و مدیر مسئول روزنامه توقیف شده اعتماد ملی، این را پذیرفت که جریان اصلاحات که در سالهای 1376 تا 1384 دولت را در دست داشت، بهدلیل اعمال طیف تندرو و رادیکال این جریان بهسمتی حرکت کرد که نتیجه آن ضربه خوردن جریان میانهرو و معتدل نظام و همچنین اصلاحطلبان شده است و در عینحال این جریان تندرو، در موقعیتی نیست که برای نظام شرط تعیین کند. البته او معتقد است آقای خاتمی را بهلحاظ شخصیت، سابقه و جایگاهی که داشته نمیتوان در جایگاه طیف تندرو جریان اصلاحات قرار داد. آیا بهنظر شما بین طیف اصلاحات و نظام مشکلی وجود دارد؟ به اعتقاد بنده طیف اصلاحات و نظام، در واقع دو روی یک سکه هستند، نظام سیاسی ما کلیتی دارد که اصلاحطلبان هم یکی از اصلیترین و اصیلترین اجزای آن هستند. اصلاحطلبان طیفی هستند که سابقه روشنی قبل و بعد از انقلاب دارند و این طیف در تحقق و شکلگیری انقلاب و بعد از آن، در تثبیت و پویایی آن نقش جدی داشتهاند، لذا بنده سئوال مطرح شده را دارای اشکال میدانم. بهنظر شما در جریان اصلاحات هم طیف تندرو وجود دارد؟ بله، طیف اصلاحات جریانی یک دست نیست و مانند اصولگرایان از مجموعهای از عناصر افراطی تا معتدل، تشکیل شده است و وجود افراد تندرو در جریان اصلاحات، مانند اصولگرایان، طبیعی است. چه شاخصهای برای تفکیک جریان تندرو و میانهرو در جریان اصلاحات وجود دارد؟ این مسأله را باید در سوابق و نوع فعالیتها و رفتار سیاسی که افراد از خود نشان میدهند جستوجو کرد و به اعتقاد من اگر کشور میخواهد به آرامش برسد، لازم است که وحدت و همدلی میان جریان معتدل و میانهرو اصلاحطلبان و اصولگرایان بهوجود آید، تا این دو طیف با اتخاذ یک خط مشی عقلانی، با نوعی قدرت افزایش تساهل و سعهصدر و تحمل رقیب، این امکان را فراهم کنند تا نظام از پیچی که مقابلش قرار گرفته، به سلامت عبور کند. بهنظر شما طیف معتدل جریان اصلاحات، زمینه ورود مجدد به حاکمیت را دارد؟ به اعتقاد من پیش از اینکه حضور جریان معتدل اصلاحات در عرصه سیاسی کشور بهنفع اصلاحطلبان باشد، این مسأله به نفع حاکمیت است. لطفا بگویید که از این قضیه حاکمیت به چه نحوی نفع میبرد؟ اگر حاکمیت بهسمت یک دست شدن سوق پیدا کند، لاجرم روز به روز شاهد ضعیفتر و نحیفتر شدن نظام سیاسی کشور خواهیم بود و در این صورت پیوند نظام با ریشههای انقلاب نیز کمتر خواهد شد. بهنظر شما طیف تندرو جریان اصلاحات، جایی در نظام دارد؟ به اعتقاد من طیف تندرو اعم از اصلاحطلب و اصولگرا، به یک میزان حضورشان در فعالیت سیاسی و نظام سیاسی، ضربه زننده و مخدوش کننده خواهد بود و اثرات بدی بهجا خواهد گذاشت. مثلا در سالهای 1376 تا 1384 که اصلاحطلبان در حاکمیت قرار داشتند و قوای مقننه و مجریه در اختیار آنها بود، شاهد بودیم که طیف تندرو و رادیکال جریان اصلاحطلب بهسمتی حرکت کرد که نتیجه آن ضربه خوردن جریان میانهرو و معتدل نظام و همچنین خود اصلاحطلبان بود. طیف تندرو چگونه به جریان اصلاحات ضربه زد؟ این طیف با طرح شعارهایی مثل عبور از خاتمی یا مباحثی مثل حاکمیت دوگانه، موجب خدشهدار شدن جریان اصلاحات شدند و در نهایت بین جریان اصلاحطلبی و حاکمیت سیاسی فاصله ایجاد کردند. بهنظر شما طیف تندرو جریان اصلاحات میتواند برای ورود دوباره در عرصه سیاسی کشور، برای نظام شرط و شروط تعیین کند؟ طیف تندرو در موقعیتی نیست که بخواهد برای نظام شرط و شروط تعیین کند. البته اگر منظور شما سخنان آقای خاتمی در دیدار با اقلیت مجلس است، باید بگویم که شخصیت، سابقه و جایگاه وی هیچگاه بهگونهای نبوده که در طیف تندرو جریان اصلاحات قرار بگیرد، او همواره از یک مشی اعتدالگرایانه و تعادلی که مبتنی بر عقلانیت بوده تبعیت کرده است. به اعتقاد بنده آقای خاتمی در هنگام ریاست جمهوری همواره تابع قانون و بالاترین نماد آن یعنی ولایت فقیه بوده است. آیا آقای خاتمی در تمامی موارد خود را مقید به تبعیت از ولی فقیه میدانست؟ آقای خاتمی حتی در مواردی که بهلحاظ دیدگاهی و اعتقادی برخی مسائل را قبول نداشت، در چهارچوب قانون، خود را مقید به تبعیت از ولایت فقیه میدانست و رفتارش را در آن چهارچوب تنظیم میکرد، این مسألهای است که امروز کمتر شاهد آن هستیم، در حالیکه ادعای قانونمداری و تبعیت از ولایت فقیه هم بیشتر از گذشته شده است. بهطور مثال میتوان به انتخاب معاون اول یا وزرای کلیدی در دولت اشاره کرد. آیا این رفتارها فقط در دوران آقای خاتمی بود؟ رفتارهایی که آقای کروبی در زمان ریاست مجلس ششم از خود نشان داد نیز همینطور بود، چنانچه مشاهده کردیم که رفتارهای وی باعث اعتراضهای شدید طیف تندرو اصلاحات در آن مقطع شد و حملات زیادی از سوی جناح رادیکال اصلاحات به کروبی صورت گرفت. نظر شما در خصوص شرطگذاری خاتمی برای نظام چیست؟ مسائلی که آقای خاتمی مطرح کرد، حتی با استقبال طیف میانهرو و معتدل جریان اصولگرا مواجه شد، چنانچه دیدیم آقای مطهری نیز از این مسأله استقبال کرد و بنده این مسأله را به فال نیک میگیرم. با توجه به اینکه انتخابات آینده مجلس یکی از مسائل مهم پیش روی نظام سیاسی کشور است و همچنین از آنجا که انتخابات ریاست جمهوری دهم سر منشأ بسیاری از مسائل در کشور بوده، بهنظر میرسد یکی از راههایی که میتواند تا حدودی هزینههای گذشته کشور را جبران کند، توجه به مسائلی است که خاتمی عنوان کرده است. گفتوگو در خصوص این مسائل، مسیر برون رفت کشور از مشکلات کنونی خواهد بود. وقتی شخصی مانند خاتمی که هشت سال رییسجمهوری کشور بوده و نیز بهلحاظ طرح مسأله گفتوگوی تمدنها، در جهان نامش مطرح است، با رویکردی واقعگرایانه با مسائل برخورد میکند، ولی از سوی دیگر با وی به تندی برخورد میشود، راه بهجایی نخواهیم برد. به اعتقاد بنده میتوان مسائل مطرح شده از سوی آقای خاتمی را بهعنوان سرآغازی برای حل مشکلات فرض کرد و اگر جریان مقابل هم به سخنان آقای خاتمی نقد دارد میتواند با ادبیات مناسبتر مطرح کند، تا این مسائل به بحث و گفتوگو گذاشته شود و طرفین به قصد اصلاح مسیر و کم کردن هزینههای کشور در آیندهای که پیشرو است، زمینه بازگشت به یک مسیر معقول برای همکاری را که در نهایت در برگیرنده منافع ملی و امنیت کشور و اجرای کامل قانون اساسی خواهد بود، فراهم کنند. یعنی شما سخنان مطرح شده از سوی آقای خاتمی را شرطگذاری برای نظام نمیدانید؟ آقای خاتمی عضوی از نظام است، نظام جمهوری اسلامی ایران بیش از 30 سال عمر داشته است که هشت سال آن آقای خاتمی رییسجمهوریاش بوده، لذا باید گفت که نمیتوان وی را حذف کرد. بهنظر شما آیا اساسا افراد در جایگاهی هستند که بخواهند برای نظام شرط و شروط تعیین کنند؟ به اعتقاد بنده مسائل مطرح شده از سوی آقای خاتمی، تعیین شرط برای نظام نبوده است، بلکه وی تنها گفت که ما انتظار داریم قوانین و ضوابط برای حضور همه در انتخابات فراهم شود. یعنی آقای خاتمی انتظارات خود را از نظام مطرح کرده است؟ مسائلی که آقای خاتمی مطرح کردند انتظارات موجود است و نهتنها آقای خاتمی، بلکه هریک از شهروندان ایرانی هم میتواند درخواستهای خود را مطرح کند، لذا باید گفت که سخنان آقای خاتمی بهمعنای شرطگذاری برای نظام نبوده است