کیهان: در پوشش مذاکره با آمریکا برای دشمن کوچه باز نکنید

نگاهی به خط رسانه‌ای طیف غربگرای داخلی و رسانه‌های زنجیره‌ای نشان‌دهنده حرکت خزنده آنان برای تطهیر غرب پس از سال‌ها بی‌تعهدی آنان نسبت به برجام و اقدامات خصمانه‌ای است که در طی دهه‌های متمادی نسبت به ملت ایران روا داشته‌اند. حرکت خزنده‌ای که پیش‌تر سردار شهید حاج قاسم سلیمانی آن را به کوچه دادن به دشمن و بدترین نوع خیانت تعبیر کرده بودند.

کد خبر : 1335515

«مذاکره و مودت»، «با دشمنان مدارا»؛ این تیتر‌ها تنها بخشی از خط رسانه‌ای طیفی است که بار دیگر پس از تجربه‌های شکست‌خورده متمادی و تنها به فاصله 6 سال از مرگ برجام، مجددا کشور را به کرنش در برابر خواسته‌های غرب توصیه می‌کند.

این طیف با بستن چشمان خود در برابر تاریخ، همواره ساده‌لوحانه‌ترین و ابتدائی‌ترین جواب را در برابر هر مسئله‌ای معرفی می‌کنند. راهبرد همیشگی عقب‌نشینی و کرنش آنان، نه در برجام، نه در بروکسل و سعد‌آباد و نه در گفت‌وگوهای انتقادی و حسن نیت دولت سازندگی در برابر بوش پدر، هیچ‌گاه منجر به توافقی که منافع ملی ایران را تامین کرده و غرب را به وفای به تعهدات خود مجبور سازد، منجر نشده است.

آنان در حالی حرف با واژه‌هایی همچون مدارا و مودت، کشور را به عقب‌نشینی در برابر خواسته‌های ظالمانه غرب تشویق می‌کنند که به‌خوبی به بدعهدی آمریکا و اروپا در برابر تمام تعهدات خود اذعان دارند.

این توصیه‌های ساده‌اندیشانه، به شکلی است که انگار گویندگان و واضعان آن در دنیایی خیالی سیر می‌کنند، کارکشتگان در سازمان‌های بین‌المللی پس از تضییع چندباره منافع ملی ایران در تجربه‌های شکست‌خورده خود و بدون در نظر گرفتن منطق حاکم بر روابط بین‌الملل کنونی که حقوق و نهادهای بین‌المللی را تنها به ابزاری در دست هژمون و سلطه‌گران بدل ساخته، مجددا حرف از مذاکره‌ای جدید می‌زنند. این رسانه‌ها در حالی با ذوق‌زدگی از طرح مودت و اشتیاق به مذاکره با دولت آمریکا سخن به میان می‌آوردند که حتی یک شاهد تاریخی از پیروزی این قبیل توصیه‌های ساده‌اندیشانه نیاورده و نمی‌توانند بیاورند. در ذیل به قسمتی از این ساده‌اندیشی‌ها اشاره می‌کنیم. 

سرنوشت طرح مودت رضاخانی چه شد

بهبود روابط با همسایگان و همگرایی بیشتر کشورهای اسلامی گرچه از آرمان‌های اساسی انقلاب اسلامی و اهداف عالی نظام جمهوری اسلامی است ولی مودت واقعی را بیش از مدعیان کنونی، دولت شهید رئیسی به واقعیت نزدیک کرد.

مودت واقعی و بدون شعار و طرح‌های ساده‌اندیشانه در طول سه سال دیپلماسی هوشمندانه و سیاست همسایگی شهید رئیسی و شهید امیرعبداللهیان منجر به برقراری مجدد رابطه با عربستان سعودی و بهبود در روابط ایران با کشورهایی همچون ترکمنستان شد که با شاهکار ژنرال‌های دولت برجامی این روابط تخریب شده بود.

جدای از درستی سیاست همسایگی، طرح ساده‌اندیشانه‌ای همچون مودت بیش از اینکه به ذهن دانشمندان برجامی برسد، پیش‌تر و در سال 1316 به ذهن کارگزاران رژیم پهلوی اول و رضاخان رسیده بود.

نتیجه ساده‌اندیشی رضاخان در آن دوران و توافقی که به قیمت واگذاری مناطق مهمی همچون آغری داغ و آرارات به ترکیه، دشت ناامید به افغانستان و کنترل اروندرود به عراق منجر شد؛ نه‌تنها به عدم تعرض بین

4 کشور و عدم مداخله در امور داخلی هر یک از اعضا بدل نگشت که پایه گذار معضلات ژئوپلیتیکی شد که امروز پس از 83 بیش از هر زمانی خود را نمایان ساخته است.

برای درک عمق ضرباتی که مودت رضاخانی به کشور وارد ساخت باید به نقش نوار آغری داغ و آرارات در همسایه شدن ترکیه و جمهوری آذربایجان و قطع دسترسی تجاری راحت و سریع ایران به ایروان پایتخت ارمنستان، نقش دشت ناامید در مناقشات آبی کنونی میان ایران و افغانستان و خشکسالی استان سیستان و بلوچستان و نقش امتیاز کنترل اروندرود در ادعاهای واهی سابق عراق بعثی نسبت به این رودخانه اشاره کرد.

 جالب‌تر اینکه رضاخان نیز درست همچون تعابیری که دانشمندان خودخوانده درباره برجام به‌کار می‌بردند، در سخنان خود در افتتاحیه دوره یازدهم مجلس شورای ملی، عنوان داشته بود: «پیمان سعدآباد در مشرق‌زمین بی‌سابقه بوده و در این هنگام که امور عالم مشوش است، مدد بزرگی به بقای صلح جهان خواهد بود»

مودت واقعی میان کشورهای منطقه نه با طرح‌های ساده‌اندیشانه به دور از واقعیت که در عمل به واسطه سیاست هوشمند شهید رئیسی به سمت تحقق پیش رفت.

آیا آمریکا و اروپا حاضر به مذاکره برابر هستند؟

سؤالی که طیف غربگرای داخلی و رسانه‌های زنجیره‌ای آنان در ماه‌های گذشته به کرات از آن طفره رفته‌اند، این است که آیا آمریکا و اروپا در برابر پالس‌های متعددی که در داخل دولت درباره مذاکره مجدد ارسال می‌شود حاضر به عقب‌نشینی از رویکرد خصمانه خود هستند؟

تجربه حسن‌نیت دولت چهاردهم به مذاکره با سه کشور اروپای غربی (انگلیس، آلمان و فرانسه) و نماینده اتحادیه اروپا، نه‌تنها منجر به کوچک‌ترین اصلاحی در رویکرد خصمانه آنها نداشت که بالعکس شاهد افزایش فشارهای آنان به ایران به واسطه ادعاهای واهی جدیدی است که کذب بودن آن حتی از سوی افراد ذی‌ربط به آن همچون رئیس‌جمهور اوکراین بارها اذعان شده است.

آنان در برابر سیگنال‌های مثبت متعددی که در طی 4 ماه اخیر از سوی دولت چهاردهم ارسال شده است نه‌تنها واکنش مثبتی نداشتند که هر کدام از این سیگنال‌ها را با اقدامی خصمانه جواب دادند. در ذیل به قسمت کوچکی از اقدامات خصمانه اروپایی‌ها تنها در طی سه ماه اخیر اشاره کرده‌ایم. اتحادیه اروپا در روز ۲۳ مهر ۱۴۰۳، با اعمال تحریم‌های تازه‌ علیه افراد و نهادهای ایرانی، سه شرکت هواپیمایی ایران‌ایر، ماهان و ساها را نیز به فهرست تحریم‌های خود اضافه کرد.

اتحادیه اروپا در روز۲۶ مهر ۱۴۰۳ بیانیه‌ی ضدایرانی مشترکی را به همراه شورای همکاری خلیج‌فارس درباره جزایر سه‌گانه ایرانی منتشر کردند، آنان در این بیانیه در اقدامی گستاخانه و بی‌سابقه، از لفظ «اشغالگر» در مورد حاکمیت ایران بر جزایر سه‌گانه استفاده شد.

شورای اروپا در روز ۲۸ آبان ۱۴۰۳، اعلام کرد که کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران و یک فرد و ۴ نهاد ایرانی و روسی را به بهانه نقش داشتن در انتقال پهپادهای ایرانی به روسیه برای استفاده در جنگ اوکراین تحریم کرده است.

شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در روز

۲ آذر ۱۴۰۳، قطعنامه پیشنهادی تروئیکای اروپایی شامل آلمان، فرانسه، و انگلیس به همراه آمریکا را به تصویب رساند. حرکت اروپایی‌ها به سمت فعال‌سازی مکانیزم ماشه و صحبت آنان درباره استفاده از این سازوکار محشر دانشمندان برجامی نیز نشانگر روندی است که از دل آن، مذاکره و تفاهمی به نفع ملت ایران انتظار نخواهد رفت.

آمریکا نیز نه در ماه‌های اخیر برخلاف تلقی طیف غرب گرای داخلی هیچ نشانه‌ای از بازگشت به تعهدات خود در برجام نشان نداد و سیاستمداران دولت بایدن و همچنین دولتمردان احتمالی جدید آمریکا، بر ادامه سیاست خصمانه خود در برابر ایران تاکید کردند. سخنگویان دولت بایدن که سوپرمن مدعیان اصلاحات به شمار می‌آید حتی در واکنش به پیروزی پزشکیان نیز از ادامه سیاست‌های خود در قبال ایران خبر دادند.

آمریکای بایدن در طی ماه‌های اخیر به کرات تحریم‌های جدیدی را علیه کشورمان وضع کرد.

وزارت خزانه‌داری آمریکا در واپسین اقدامات خود در طی هفته‌های اخیر روز پنجشنبه 29 آذر در بیانیه‌ای اعلام کرد: چهار نهاد و سه کشتی دخیل در تجارت نفت و پتروشیمی ایران را تحریم می‌کند. این نهادها و کشتی‌ها میلیاردها دلار درآمد برای حکومت ایران ایجاد کرده‌اند.

همزمان، وزارت امور خارجه ایالات متحده آمریکا نیز از تحریم علیه چهار نهاد در حوزه‌های مختلف که در انتقال نفت ایران نقش دارند، خبر داد. این تحریم‌ها بخش بسیار کوچکی از اقدامات دولتی بود که مدعیان اصلاحات آن را متضاد ترامپ دانسته و از پیروزی او در سال 2020 میلادی با ذوق زدگی یاد می‌کردند.جالب‌تر اینکه آنان اکنون نیز کشور را به مذاکره با ترامپ دعوت می‌کنند. 

طفره رفتن از پاسخگویی

یکی از معضلات بزرگ سیاست در ایران که کشور را در معرض خسارت قرار داده، فرار مسئولان از پاسخگویی است. بانیان برجام که اکنون با تلقی غلط از جامعه، سکوت ناشی از شرم خود را شکسته‌اند باید به این سؤال پاسخ دهند که نتیجه تنها پروژه آنان در دولت‌های یازدهم و دوازدهم یعنی برجام چه بود؟ و با چه پشتوانه تاریخی از مذاکره مجدد به سبک برجامی سخن به میان می‌آورند.

در شرایطی که برجام نه‌تنها انتفاعی را برای ملت به همراه نداشت که کشور را به شکل یک‌جانبه در برابر موجی از تعهدات بدون دستاورد قرار داد، گزیده شدن مجدد از سیاست‌ورزی برجامی، سؤالات جدی و قضاوتی تاریخی از سوی ملت ایران را به همراه خواهد آورد.

بانیان برجام که امروز نیز سعی در سلطه بر پزشکیان دارند و طیفی که مجددا کشور را در اوج فشارهای اروپا به مذاکره با غرب در این بازه زمانی دعوت می‌کند، چه تضمینی برای وفای آنان به تعهدات خود دارند؟

آنان همچنین باید به سؤال دیگری نیز پاسخ دهند، مذاکره مجدد با آمریکا و اروپا در شرایطی که سازوکارهای برجام پس از 6 سال نه‌تنها آنان را به اجرای تعهدات خود مجبور نساخته که ما را به واسطه مکانیزم ماشه تحت فشار قرار داده، چگونه می‌تواند از امتیاز‌دهی به طرف مقابل جلوگیری کرده و منافع ملت را به همراه داشته باشد؟

بانیان برجام و طیف غربگرای داخلی اساسا چه دستاوردی را از برجام شاهد بودند که امروز مجددا کشور را به تکرار همان روند دعوت می‌کنند؟

اگر در شرایط فعلی که غرب رویکرد خصمانه را برگزیده و به‌زعم خود با فشار بیشتر به دنبال امتیاز‌گیری بیشتر است، نمی‌توان تضمینی برای وفای آنان به تعهدات خود برخلاف روند برجام گرفت و اگر نمی‌توان تضمینی برای مذاکره برابر داشت به نظر می‌رسد عدم ورود به زمین بازی جدیدی که غربی‌ها تا 19 اکتبر 2025 (روز پایان قطعنامه 2231) ترسیم کرده‌اند و بی‌توجهی به چماق‌سازی غرب از مکانیزم ماشه هوشمندانه‌ترین راهبردی است که می‌توان دنبال کرد.

برخلاف طفره رفتن برجامیان، کارنامه درخشان دولت شهید رئیسی در حوزه سیاست خارجی پیش روی هر ناظر منصفی قرار دارد. سیاست خارجی هوشمندانه، چندوجهی و چندجانبه دولت سیزدهم که نگاه ویژه‌ای به فرصت‌های منطقه‌ای و جهان غیرغربی داشت، در کنار ادامه مسیر مذاکره عزتمندانه با غرب، کشور را معطل کرشمه‌های طرفین غربی نکرد. نتیجه سیاست خارجی دولت سیزدهم افزایش فروش نفت کشور از 200 هزار بشکه در روز دولت برجام به بیش از 1 میلیون و هشتصد هزار بشکه در روز بود.

عضویت رسمی ایران در سازمان همکاری‌های اقتصادی شانگهای، عضویت رسمی ایران در گروه بریکس، امضای موافقت‌نامه تجارت آزاد میان ایران و اتحادیه اقتصادی اوراسیا (EAEU)، ایجاد مقدمات عضویت ناظر ایران در اتحادیه اقتصادی اوراسیا، راه‌اندازی کریدور شمال- جنوب، امضای موافقت‌نامه جامع همکاری اقتصادی با چندین کشور، کسب تراز تجاری مثبت در تعامل اقتصادی با ۸۴ کشور، تحول در دیپلماسی منطقه‌ای و روابط با کشورهای همسایه و... تنها بخشی از کارنامه موفق دولت شهید رئیسی در سیاست خارجی است.

ما امروز با افتخار از سیاست خارجی شهید رئیسی و دستاوردهای ملموس آن در حوزه فروش نفت، افزایش سرمایه‌گذاری‌های خارجی، افزایش صادرات کشور، تراز تجاری مثبت ایران و بهبود روابط با کشورهای همسایه می‌گوییم. ما از ترمیم رابطه با ترکمنستان در دوران شهید رئیسی، پس از خرابی‌های ژنرال‌های دولت یازدهم و دوازدهم می‌گوییم، آیا طرفداران و بانیان برجام قادر به شمردن دستاورد‌های نداشته برجام هستند؟ آیا قادر به پاسخ به این سؤال هستند که چرا فتح‌الفتوح ادعایی‌شان به سرعت با خروج بی‌کیفر آمریکا به شکست انجامید و کشور را در وضعیت بد سال‌های پایانی دولت دوازدهم قرار داد؟

کافی است نگاهی به سخنان اخیر ظریف در گفت‌وگو با ایرنا بیندازند تا ناجوانمردی آمریکا و به‌خصوص اروپا در دوران پس از خروج آمریکا از برجام را این بار از زبان یکی از بانیان برجام شنوا باشند.

برجامی که ظریف معتقد بود آمریکا قادر به خروج از آن نیست و روحانی آن را معجزه الهی می‌دانست.

کیهان

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: