آموزش رسانهای تروریستهای تحریرالشام در یکی از کشورهای حاشیه خلیجفارس
ساختار تحریرالشام در حال حاضر متشکل از گروهی از شرعیها، فرماندهان، استراتژیستها و اعلام الحربی است که این مجموعه با ساختار سایر گروهکهای تکفیری و حتی سلفی تفاوت دارد؛ این گروهکها اغلب ماهیت اشراری داشته و تنها دو بخش شرعیات و حربی دارند اما تحریرالشام از سال ۲۰۱۶ به اینسو دچار «جهش ژنتیکی» شده و کاملاً در حوزه «تروریسم ادراکی» تقسیمبندی و فعالیت میکنند.
ساختار تحریرالشام در حال حاضر متشکل از گروهی از شرعیها، فرماندهان، استراتژیستها و اعلام الحربی است که این مجموعه با ساختار سایر گروهکهای تکفیری و حتی سلفی تفاوت دارد؛ این گروهکها اغلب ماهیت اشراری داشته و تنها دو بخش شرعیات و حربی دارند اما تحریرالشام از سال ۲۰۱۶ به اینسو دچار «جهش ژنتیکی» شده و کاملاً در حوزه «تروریسم ادراکی» تقسیمبندی و فعالیت میکنند.
بهعنوان مثال در بخش خبری افرادی چون «رائد حلبی» و «ابو عبدالرحمن» حضور دارند که دوره آموزش رسانه و جنگ را در یکی از کشورهای حاشیه خلیجفارس دیدهاند. در واقع حتی تغییر پرچم در تحریرالشام نیز از روی عملیاتهای ادارکی بنا شده است، تبدیل پرچم القاعده به پرچم فتحالشام در اتاق انقاذ و بالا بردن پرچم سه ستاره معارضین همگی در بستر یک جنگ ادراکی قابل تفسیر است.
در اتحادیه تحریرالشام تا مدتها نفر اول در بخش شرعیات آن «عبدالرحیم عطون» بوده است، این شخص در کنار فردی چون «ابوقیضان مصری» مجموعهای از قوانین التقاطی را برای تحریر تنظیم میکرد که مجموع آن را میتوان در «القانون العربی الموحد» پیدا کرد، این قوانین روی قواعد حقوق لیبرالیستی و غربی نوشته شده اما روی نمای آن قوانین اسلامی حک شده است.
آنچه در طی این 10 روزی که تحریرالشام در حوزه جنگ ترکیبی و رسانهای انجام داد از ساختاری تبعیت میکرد که برگرفته از آموزشهایی بود که در این حوزه دیده بودند. تحریرالشام هنوزکیلومترها به حلب فاصله داشت ولی تیم رسانهای آنها حلب را در تسخیر آنها اعلام میکردند و رسانههای العربیه و الجزیره هم با تولید فیلمهای ساختگی و آرشیوی شکست نیروهای سوری و فرار سربازان را به نمایش میگذاشتند. همه این اتفاقات ناشی از ماهها آموزش رسانهای بود که آنها در این کشور حاشیه خلیجفارس دیده بودند. شکست سوریه زیر چکمههای تحریرالشام پیش از آنکه فیزیکی و ناشی از حضور باشد، در حوزه رسانهای صورت گرفته بود. /کیهان