برمودا؛ مثلث مرگهاي مرموز
در اقيانوس اطلس، منطقه شگفت انگيزي وجود دارد که تاکنون، تعداد زيادي از هواپيماها و کشتيها، بي آنکه نشانه اي از خود برجاي گذارند، به طرز اسرارآميزي در آنجا ناپديد شده اند.
آريا: حوادث شگفت انگيزي که در اين نقطه از عالم اتفاق افتاده، دانشمندان را بر آن داشته تا در "مثلث برمودا" به مطالعه و کاوش بپردازند و در رابطه با اين حوادث، نظريات گوناگون ارائه دهند. اين منطقه مرگبار که اصطلاحا "مثلث برمودا" يا مثلث شيطان ناميده ميشود، از شمال به جزيره «برمودا» از باختر به « فلوريدا» و از سوي خاور به نقطه اي از اقيانوس اطلس محدود مي شود، حوادث شگفت انگيزي که در اين نقطه از عالم اتفاق افتاده، دانشمندان را بر آن داشته است تا در «مثلث برمودا» به مطالعه و کاوش بپردازند و در رابطه با اين حوادث، نظريات گوناگون ارائه دهند، ولي اين کوششها، تا کنون کمکي به حل معما نکرده است. در حدود ساعت 5/10 شامگاه 29 ژانويه 1948 هواپيماي بزرگ چهار موتوره بريتانيا موسوم به «استار تايگر» هنگامي که با 26 مسافر و خدمه بر فراز « مثلث برمودا» پرواز مي کرد، ناگهان به طرز اسراراميزي ناپديد شد و ديگر هيچ خبري از آن به دست نيامد. چند دقيقه قبل، تنها يک پيام راديويي از خلبان هواپيما دريافت شده بود که اعلام کرده بود «هوا خوب است و هيچ مانعي وجود ندارد»، با اين حال، هواپيماي « استار تايگر» ناپديد گرديد و معلوم نشد چه بلايي بر سر آن آمد. در ساعت 45/7 دقيقه بامداد روز 17 ژانويه 1949 کاپيتان با هواپيماي خود از فرودگاهي در جزيره «برمودا» به هوا برخاست تا به «کينگستون» واقع در«جامائيکا» برود، ولي اين هواپيما نيز هنگام عبور از فراز «مثلث برمودا» به سرنوشت هواپيماي قبلي دچار گرديد. کاپيتان 40 دقيقه پس از پرواز، طي يک تماس راديويي، وضع هوا را عالي توصيف کرد و با اطمينان گفت که به موقع به « جامائيکا» خواهد رسيد، ولي اين آخرين پيامي بود که از خلبان هواپيما دريافت شد و پس از آن، فقط سکوتي اسرار آميز بر قرار گرديد. براي يافتن اين هواپيما، قطعات شکسته آن، و يا حتي آثار روغن و بنزين بر سطح آب که ميتوانست سرنخي به دست دهد، جستجوي گستردهاي به عمل آمد، ليکن اين جستجو کاملا بي فايده بود. پيش از ناپديد شدن اين دو هواپيما، حادثه شگفت انگيزي در مثلث برمودا رخ داده بود که توجه همگان را به خود جلب کرد و در حقيقت وجه تسميه «مثلث برمودا» از آنجا ناشي شد. در روز 5 دسامبر 1945 پنج بمب افکن از نوع «اونجر» به منظور انجام يک پرواز تمريني که پرواز شماره 19 ناميده مي شد، از پايگاه نظامي «فورت لودرديل» واقع در «فلوريدا» به هوا برخاستند و طبق برنامه، آنها ميبايستي يک مسير مثلث شکل را طي کنند و دوباره به پايگاه بازگردند. قبلا چندين بار چنين تمريني را انجام داده بودند، از اين رو اين ماموريت بر ايشان دشوار نبود و از سوي ديگر، خلبانان و خدمه اين پنج بمب افکن را افرادي با تجربه و ماهر تشکيل مي دادند و همه هواپيماها مجهز به بهترين دستگاه بي سيم و تجهيزات هوانوردي بودند. در ساعت 10/2 دقيقه آن روز، هر پنج بمب افکن به هوا برخاستند و با آرايشي زيبا و سرعتي در حدود 200 مايل در ساعت به سوي خاور به پرواز در آمدند و در ساعت 45/3 دقيقه، حادثه وحشتناکي رخ داد، ستوان «تايلو» فرمانده اين اسکادران طي تماس راديويي با برج مراقبت فرياد زد: -برج مراقبت... وضع اضطراري پيش آمده... انگار ما از مسير خود منحرف شده ايم... ما قادر نيستيم زمين را ببينيم... تکرار ميکنم ... ما قادر نيستيم زمين را ببينيم. مسئول برج مراقبت پرسيد: -حالا در چه موقعيتي هستيد؟ -موقعيت خود را به درستي نميدانيم ... اصلا نميدانيم کجا هستيم، به نظر ميرسد راه را گم کردهايم. مسئول برج مراقبت از اين سخن بر خود لرزيد، چگونه ممکن بود پنج هواپيما، با سرنشينان پر تجربه خود، در شرايطي که هوا کاملا مساعد بود راه خود را گم کنند. برج مراقبت گفت: - به سوي غرب پرواز کنيد. ستوان « تايلور» پاسخ داد: -ما اصلا نمي دانيم غرب کجاست... همه دستگاهها از کار افتاده... همه چيز شگفت انگيز است، هيچ جهتي را نميتوانيم تشخيص دهيم. حتي اقيانوس شکل ديگري به خود گرفته است... چند لحظه بعد، دوباره صداي ستوان« تايلور» به گوش رسيد که ديوانه وار فرياد زد: -ما وارد آبهاي سفيد ميشويم... خطر همچون دشنهاي به سوي ما ميآيد... کمک... کمک ... و اين آخرين پيام ستوان « تايلور» بود و صداي او براي هميشه خاموش شد. مسئولان فرودگاه، وضع اضطراري اعلام کردند و يک هواپيماي «مارتين مرينر» با 13 سرنشين و مجهز به کليه وسايل نجات از زمين برخاست تا به جستجوي پنج هواپيماي بمب افکن بپردازد، ولي شگفت اينکه اين هواپيما نيز به همان سرنوشت پنج بمب افکن دچار گرديد و براي هميشه ناپديد شد. در ساعت 4/7 دقيقه بعد از ظهر آن روز، برج مراقبت نيروي دريايي در «اوپالوکا» پيام ضعيفي دريافت کرد که مربوط به يکي از هواپيماهاي پرواز شماره 19 بود، عجيب آن بود که به موجب پيش بيني، موجودي بنزين آخرين هواپيما ميبايستي تقريبا دو ساعت پيش تمام شده باشد، در حالي که هنوز در آسمان بود. سپيده دم روز بعد، 242 فروند هواپيما و 18 فروند کشتي به جستجوي هواپيماهاي گمشده پرداختند، ولي اثري از آنها نيافتند و انگار اين هواپيماها، قطره اي شده و به درون اقيانوس فرو رفته بودند. هرگاه فرض کنيم که اين پنج هواپيماي بمب افکن، در آسمان با يکديگر تصادف کرده اند، ميبايستي قطعات شکسته هواپيما و يا آثار و علائمي از اين تصادف پيدا مي شد و از سوي ديگر هنگامي که ستوان«تايلور» وضع اضطراري اعلام کرد، برخي از خدمه هواپيما ميتوانستند به وسيله چتر نجات، خود را از مهلکه رهايي بخشند، يا پس از سقوط در آب از وسايل ايمني نظير تشکهاي بادي و جليقههاي نجات استفاده کنند، در حالي که معلوم نيست چرا هيچ يک از اين اقدامات صورت نگرفت و هواپيماي «مارتين مرينر» که به کمک اين پنج هواپيما شتافته بود، به گونهاي ساخته شده بود که ميتوانست روي آب بنشيند، در حالي که اين هواپيما نيز بي آنکه با برج مراقبت تماس بگيرد، به طرز اسرارآميزي ناپديد شد. واقعيت حادثه تا به امروز کشف نشده و اين ماجرا همچنان در شمار يکي از اسرار حل نشده عالم، باقي مانده است. پس از اين رويداد، تعداد زيادي هواپيما و کشتي همراه با سرنشينان آنها در منطقه مثلث برمودا ناپديد شده اند که تا کنون اثري از آنها به دست نيامده است و اين حوادث موجب شده که دانشمندان نظريات گوناگون در رابطه با «مثلث برمودا» ارائه دهند. عده اي از اين دانشمندان بر اين اعتقادند که از مثلث برمودا، دريچهاي به دنياي ديگر گشوده ميشود و اين کشتيها و هواپيماها از آن دريچه به بعد ديگري که براي ما ناشناخته است منتقل ميشوند. و گروهي ديگر گناه اين حوادث را به گردن موجودات فضايي مياندازند و ميگويند که ساکنان کرات ديگر، کشتيها و هواپيماها را با سرنشينانش براي تحقيق به کرات خود ميبرند. برخي ديگر نيز با توجه به فرضيه فرو رفتن قاره افسانهاي آتلانتيس به زير آب، بر اين باورند که در اعماق آبهاي مثلث برمودا، بلور عظيمي وجود دارد که اشعهاي قويتر از ليزر از آن ساطع ميشود و اين اشعه کشتيها و هواپيماها را ذوب ميکند، در نقشههاي قديمي قارهاي به نام « آتلانتيس» به چشم ميخورد که امروزه اثري از اين خشکي وجود ندارد و دانشمندان حدس ميزنند بر اثر وقوع فاجعهاي که ماهيت آن هنوز بر بشر معلوم نيست، در منطقه «مثلث برمودا» به اعماق اقيانوس فرورفته باشد. به نظر ميرسد که اين منطقه طي زمانهاي متمادي گذشته نيز در افسانهها به منزله مکاني ترسناک وجود داشته و حتي خيلي قبل از تاريخ کشف آن و بعد از آن تاريخ تا صدها سال با عناوين «دريايي از مقبرهها»، «مثلث شيطان»، «مثلث مرگ»، «درياي بدبختي»، «گورستان آتلانتيک» ناميده ميشده است. شومي و بدشگوني مثلث برمودا حتي در عصر فضا نيز باعث تعجب انسانهايي چون کريستف کلمب و فضانوردان آپولو 13 که يکي کاشف در زمين و ديگري در فضاست، شده است. اينکه چرا وقايع عجيب اين منطقه گزارش نميشود، شايد به دليل ايجاد رعب و وحشت عمومي باشد، شايد هم چون دليل اصلي وقايع معلوم نيست، اتفاقات مربوطه بازتاب نمييابد و البته در اغلب گزارشات ارائه شده هم سانسورهايي وجود دارد که اصل وقايع را سرپوشيده نگه ميدارد. آيا اين مثلث دوباره قربانيان ديگري ميگيرد؟ آيا بشر موفق به کشف راز آن خواهد شد؟ و بسياري آياها و پرسشهاي بي جواب ديگر که مسلما در ذهن شما هم وجود دارد.