جبهه اصلاحات در دیدار با پزشکیان به دنبال چه بود؟
یکی از اصلیترین نقدهایی که جبهه اصلاحات به دولت پزشکیان وارد میکند، موضوع انتصابها بهویژه در سطح استانداریهاست. اعضای جبهه اصلاحات تأکید دارند که دولت باید در چیدن مقامات کلیدی از نیروهای اصلاحطلب استفاده کند. آنها از ترکیب کابینه دولت پزشکیان انتقاد کردهاند و بهویژه از عدم حضور نیروهای اصلاحطلب در استانداریها ناراضی هستند.
اخیرا هیأت رئیسه جبهه اصلاحات ایران به ریاست آذر منصوری با مسعود پزشکیان دیدار کرده و در این جلسه، مسائل مختلفی از سوی اعضای این جبهه مطرح شده است. دیداری که به نظر میرسد برای اصلاحطلبان فرصتی بود تا نظرات خود را در مورد وضعیت سیاسی کشور و وضعیت دولت پزشکیان بیان کنند؛ اما نکاتی که در این دیدار مطرح شد، خود بهنوعی بازتابدهنده برخی از ضعفها و چالشهای درونی جبهه اصلاحات و نقدهایی است که ممکن است آینده این جریان سیاسی را تحت تأثیر قرار دهد. نقدهایی که در این گزارش مطرح میشود بهویژه بر اساس محورهایی است که در دیدار اخیر جبهه اصلاحات با پزشکیان برجسته شدند.
تمرکز صرف بر انتصابات سیاسی
یکی از اصلیترین نقدهایی که جبهه اصلاحات به دولت پزشکیان وارد میکند، موضوع انتصابها بهویژه در سطح استانداریهاست. اعضای جبهه اصلاحات تأکید دارند که دولت باید در چیدن مقامات کلیدی از نیروهای اصلاحطلب استفاده کند. آنها از ترکیب کابینه دولت پزشکیان انتقاد کردهاند و بهویژه از عدم حضور نیروهای اصلاحطلب در استانداریها ناراضی هستند. درحالیکه در بسیاری از مواقع، تشکیل یک دولت فراجناحی و استفاده از نیروهای مختلف میتواند به پایداری بیشتر دولت کمک کند و نمایندگی گستردهتری از جامعه را فراهم آورد، اصلاحطلبان به نظر میرسد که همچنان به دنبال دولتی «خالص» اصلاحطلب هستند که در آن تمامی مقامات و استانداران از میان نیروهای همفکر آنها باشند. این نگاه محدود به اصلاحطلبان بهویژه در زمانی که کشور نیاز به وفاق ملی و همکاری بیشتر میان جریانهای سیاسی دارد، میتواند به انسداد سیاسی و حتی تفرقه بیشتر در داخل کشور منجر شود.
این رویکرد و تأکید بر انتصابات صرفا سیاسی نشان میدهد که جبهه اصلاحات بیشتر از آنکه نگران حل مشکلات اقتصادی و اجتماعی کشور باشد، به دنبال حفظ قدرت خود در چارچوبی محدود و حزبی است. در شرایطی که کشور در بحرانهای اقتصادی مختلفی به سر میبرد و مردم با مشکلات معیشتی دستوپنجه نرم میکنند، تمرکز بیش از حد بر انتصابهای سیاسی و حزبی نهتنها کمکی به حل این بحرانها نمیکند، بلکه از نظر سیاسی هم ممکن است موجب بیاعتمادی و دلسردی بیشتر مردم از این جریان شود.
غفلت از مطالبات اجتماعی و اقتصادی مردم
نکته دیگری که در این دیدار به وضوح مشاهده میشود، غفلت جبهه اصلاحات از دغدغههای اصلی مردم است. در شرایطی که کشور با بحران اقتصادی، بیکاری، تورم و مشکلات معیشتی دستوپنجه نرم میکند، جای شگفتی است که جبهه اصلاحات در دیدار خود با پزشکیان بیشتر به مسائل سیاسی و جناحی پرداخته و کمتر به موضوعات کلیدی اقتصادی و اجتماعی اشاره کرده است. بهویژه در شرایطی که اصلاحطلبان خود را همواره بهعنوان یک جریان مدافع عدالت اجتماعی و حقوق مردم معرفی کردهاند، این کمتوجهی به مسائل اقتصادی میتواند به شکاف بیشتر میان اصلاحطلبان و مردم منجر شود.
مردم در حال حاضر از هر گونه شعار سیاسی که به حل مشکلات واقعی آنان نپردازد، ناامید شدهاند. بنابراین جبهه اصلاحات باید به این نکته توجه داشته باشد که ادامه تمرکز بر انتقادهای سیاسی و فراموش کردن موضوعات حیاتی مانند بحران اقتصادی و مشکلات معیشتی مردم تنها به کاهش پایگاه اجتماعی این جریان خواهد انجامید. اگر اصلاحطلبان نتوانند خود را با واقعیتهای اقتصادی و اجتماعی تطبیق دهند، این احتمال وجود دارد که اعتماد مردم به آنها بهطور جدی آسیب ببیند.
اصرار بر تشکیل دولت اصلاحطلب و مخالفت با دولت فراجناحی
جبهه اصلاحات به ترکیب کابینه دولت پزشکیان انتقاد کرده و آن را به دلیل حضور نیروهای غیر اصلاحطلب مورد نقد قرار داده است. این در حالی است که دولت پزشکیان بهطور عمدی به دنبال تشکیل دولتی فراجناحی است که از نیروهای مختلف سیاسی اعم از اصلاحطلب، اعتدالی و اصولگرا بهره ببرد. این نوع ترکیب کابینه میتواند به ثبات بیشتر دولت کمک کند و امکان همکاری با طیفهای مختلف سیاسی را فراهم آورد. در مقابل، اصلاحطلبان همچنان اصرار دارند که ترکیب دولت باید بهطور کامل اصلاحطلب باشد و هیچ نیرویی از خارج از این جریان نباید در آن حضور داشته باشد. این نگرش بهویژه در شرایطی که کشور به یک وفاق ملی و همکاری میان همه جریانهای سیاسی نیاز دارد، به نظر میرسد نهتنها از لحاظ سیاسی ناپایدار است، بلکه ممکن است به انزوای اصلاحطلبان در آینده سیاسی کشور منجر شود. در دنیای سیاست، همکاری و همافزایی میان طیفهای مختلف سیاسی میتواند به حل بحرانها و چالشها کمک کند. اصرار بر نگاه تکبعدی و حزبمحور میتواند تنها به تقویت تنشها و شکافهای سیاسی منجر شود.
چالشهای درونی جبهه اصلاحات و فقدان انسجام نظری
علاوه بر نقدهایی که به رویکردهای سیاسی جبهه اصلاحات وارد است، یکی دیگر از مشکلات عمده این جریان سیاسی، چالشهای درونی و فقدان انسجام نظری است. در این دیدار، اعضای مختلف جبهه اصلاحات نظرات متفاوتی در مورد مسائل مختلف از جمله ترکیب کابینه، انتصابات سیاسی و رویکرد کلی دولت داشتند. این وضعیت نشاندهنده عدم یکپارچگی درونی در جبهه اصلاحات است که خود یکی از بزرگترین چالشهای این جریان بهشمار میآید.
درحالیکه برخی از اصلاحطلبان بهویژه در حزب اتحاد ملت بر لزوم ایجاد دولت فراگیر و فراجناحی تأکید دارند، برخی دیگر همچنان بر تشکیل دولتی «خالص» اصلاحطلب اصرار دارند. این تنوع دیدگاهها در درون جبهه اصلاحات نشاندهنده یک شکاف بزرگ درونی است که میتواند به عدم هماهنگی و انسجام در سیاستگذاریهای این جریان منجر شود. این فقدان انسجام درونی همچنین موجب میشود که اصلاحطلبان نتوانند یک پیام روشن و قوی به مردم ارسال کنند و در نتیجه، قادر به جذب حمایتهای
مردمی نخواهند بود.
چالشهای پیش روی جبهه اصلاحات
در نهایت، نقدهایی که به جبهه اصلاحات وارد است نهتنها بر مشکلات درونحزبی و دیدگاههای متناقض در مورد سیاستهای دولت، بلکه بر ضعفهای استراتژیک این جریان نیز تأکید دارد. جبهه اصلاحات در صورتی که نتواند به سرعت از نگرشهای سیاسیمحور خود فاصله بگیرد و به جای آن بر حل مسائل اقتصادی و اجتماعی مردم تمرکز کند، با مشکلات بیشتری در جلب حمایت عمومی مواجه خواهد شد. اصلاحطلبان باید توجه کنند که تنها با بازنگری در رویکردهای خود بهویژه در حوزههای اقتصادی و اجتماعی میتوانند دوباره به اعتماد مردم دست یابند و نقشی مؤثر در سیاستهای کشور ایفا کنند.
در صورت ادامه دادن رویکردهای قدیمی و تمرکز بر مسائل حزبی بهویژه در شرایط کنونی که کشور در بحرانهای مختلف به سر میبرد، به احتمال زیاد در آیندهای نهچندان دور، این جریان سیاسی قادر به حفظ موقعیت خود در میان مردم نخواهد بود.
یک دوراهی مهم
به نظر میرسد اگر طیفهای دیگری از اصلاحطلبان با پزشکیان دیدار میداشتند شاید دغدغههایی مانند اقتصاد را هم مطرح میکردند؛ اما همانطور که مشاهده میشود طیف جامعهگرای اصلاحات که دست بالا را در جبهه اصلاحات ایران دارد، عمده موضوعات خود را معطوف به موضوعات سیاسیِ دلخواه خود کرده است. جلسه اخیر جبهه اصلاحات با پزشکیان به نظر میرسد بیش از آنچه انتظار میرفت نقادانه بود که چنین شرایطی میتواند دو نتیجه به دنبال داشته باشد؛ یا آنکه پزشکیان در ادامه مسیر خود را با خواستههای اصلاحطلبان تطبیق دهد که تا اینجای کار نشانهای از به وجود آمدن چنین شرایطی دیده نمیشود زیرا پزشکیان نه فقط با جبهه اصلاحات، بلکه با طیفهای مختلف اصولگرایی و حتی پایداریها هم دیدار میکند و نمیخواهد دولتش در یک طیف سیاسی تعریف شود و حالت دوم آن است که همانطور که گفته شد، پزشکیان مانند آنچه تا اینجا دیده شده، دولتش را فراجناجی پیش ببرد که در این صورت ممکن است بخشهایی از جبهه اصلاحات نقدها را خطاب به دولت تندتر کنند.
در این صورت به هیچوجه نمیشود گفت همه اصلاحطلبان مخالف دولت خواهند شد، زیرا اولا طیفهای زیادی از اصلاحطلبان از رویکرد کنونی دولت که سعی در میانهروی سیاسی دارد، استقبال میکنند و عمدتا به جای خواستههای سیاسی-حزبی خواهان بهبود اوضاع اقتصادی و دیپلماتیک کشورند و ثانیا در خود جبهه اصلاحات هم یکدستی رأی و نظر درباره دولت وجود ندارد. بنابراین ادامه مسیر اصلاحطلبان با دولت بستگی به متغیرهای زیادی دارد که باید منتظر ماند و دید کدام متغیرها چه تأثیراتی را بر مناسبات میان اصلاحطلبان و پزشکیان میگذارد.
صبح نو