سنبلی در گفتوگو با «صبح نو» دلایل شکست کامالا هریس در انتخابات را بررسی کرد؛
هویت در کنار اقتصاد
سنبلی با بیان اینکه بهطور طبیعی، وقتی حزب حاکم نتواند خواستههای اقتصادی مردم را برآورده کند، شانسش برای پیروزی کاهش مییابد، ادامه داد: «خواه خود رئیسجمهور در رأس قدرت نامزد باشد یا نباشد، چراکه جامعه آمریکا با نظام حزبی سروکار دارد و مسئولیت را برعهده حزب حاکم میگذارد. بنابراین هنگامی که اکثریت جامعه دغدغه اقتصادی دارند و وضعیت اقتصادی نامطلوب است، کاملا طبیعی است که حزب دموکرات نتواند در این زمینه حرفی برای گفتن داشته باشد.»
گروه سیاست سایت فردا: نبی سنبلی، کارشناس مسائل آمریکای شمالی در گفتوگو با «صبح نو» در خصوص دلایل شکست کامالا هریس در انتخابات اخیر آمریکا اظهارکرد: «موضوعات مهمی که برای مردم در تعیین نتیجه نهایی انتخابات اهمیت داشت، شامل مهاجرت، بهداشت، شغل، سقط جنین و اقتصاد بود. در گفتوگوی قبلی بررسی کردیم که در این موارد از جمله مهاجرت، اقتصاد و شغل، دست برتری با ترامپ است و در حوزههای بهداشت، سقط جنین و محیط زیست، شاید خانم هریس وضعیت بهتری داشته باشد.»
تأثیر عوامل اقتصادی در تصمیمگیری مردم آمریکا
وی افزود: «اما نکته مهم این است که وزن عامل اقتصادی با سایر عوامل یکسان نیست؛ به همین دلیل، اگر حزبی که در قدرت است بتواند وضعیت اقتصادی مطلوبی ارائه دهد، بحث به سایر موضوعات منتقل میشود و آنها برجسته میشوند؛ اما اگر وضعیت اقتصادی مطلوب نباشد، نامزدی که بتواند در این حوزه جامعه را قانع کند که قادر به رفع مشکلات است، دست برتر را خواهد داشت.» کارشناس مسائل آمریکای شمالی تصریح کرد: «تحلیلگران تقریبا اجماع دارند که عامل اقتصادی در بیشتر انتخاباتهای آمریکا حرف اول را در تصمیمگیری مردم میزند. طی سالهای اخیر، تورم در آمریکا بالا بوده و وضعیت اقتصادی باعث نارضایتی عمومی شده است. اگر به نظرسنجیها مراجعه کنید، مشخص میشود که اقتصاد و اشتغال بیشترین دغدغههای مردم بودهاند. هرچند آمار دقیق در دسترس نیست؛ اما تحقیقات نشان میدهد که برای اکثریت جامعه، اقتصاد اولویت اصلی است.
ترامپ در حوزه مهاجرت و امنیت برتری یافت
سنبلی با بیان اینکه بهطور طبیعی، وقتی حزب حاکم نتواند خواستههای اقتصادی مردم را برآورده کند، شانسش برای پیروزی کاهش مییابد، ادامه داد: «خواه خود رئیسجمهور در رأس قدرت نامزد باشد یا نباشد، چراکه جامعه آمریکا با نظام حزبی سروکار دارد و مسئولیت را برعهده حزب حاکم میگذارد. بنابراین هنگامی که اکثریت جامعه دغدغه اقتصادی دارند و وضعیت اقتصادی نامطلوب است، کاملا طبیعی است که حزب دموکرات نتواند در این زمینه حرفی برای گفتن داشته باشد.»
فضای امنیتی و نظامی به نفع جمهوریخواهان
وی اظهارکرد: «علاوه بر این، ترامپ توانست در حوزه امنیتی و دغدغههای امنیتی، مسأله مهاجرت را بهعنوان موضوعی مهم مطرح کند. مهاجرت فقط یک مسأله مهاجرتی نیست، بلکه بر اقتصاد نیز تأثیر میگذارد، زیرا طبقات پایین جامعه آمریکا خود را رقیب مهاجران برای یافتن شغل میبینند. بنابراین افزایش تعداد مهاجران عواقب اقتصادی بهویژه برای طبقات پایین دارد و مسأله مهاجرت از نظر اقتصادی و همینطور دغدغههای هویتی و امنیتی به موضوعی حساس تبدیل شده است. این تفاوت در وزن فاکتورها تأثیر مستقیمی بر رفتار رأیدهندگان دارد؛ به همین دلیل، حتی اگر دموکراتها در برخی زمینهها برتری داشته باشند، خانم هریس نتوانسته نظر اکثریت را جلب کند.»
کارشناس مسائل آمریکای شمالی گفت: «افزون بر اینها، طی دو سال گذشته، هرچند آمریکا وارد جنگی نشده؛ اما فضای سیاست خارجی آمریکا به دلیل جنگ اوکراین و خاورمیانه نظامی و امنیتی شده است. در این شرایط، تمایل مردم آمریکا به رأی دادن به جمهوریخواهان بیش از دموکراتهاست، زیرا محافظهکاران خود را بیشتر مدافع امنیت، هویت و ثروت میدانند. همین مسأله باعث شده که شانس جمهوریخواهان در شرایطی که این سه عامل برجسته میشوند، افزایش یابد. ترکیب سه عامل هویتی (ناشی از مهاجرت)، اقتصادی (ناشی از تورم) و امنیتی (ناشی از فضای نظامی بینالمللی) در این انتخابات به نفع جمهوریخواهان بود.»
سنبلی اضافه کرد: «جنگ اوکراین و خاورمیانه و اخبار مداوم از جنگ، مردم آمریکا را پیوسته در معرض تنشهای امنیتی قرار داده است، بهویژه که لابی اسرائیل نیز در برجستهکردن مسائل امنیتی و جنگ در آمریکا نقش داشته است. مجموعه این عوامل، بهطور طبیعی و سنتی به نفع جمهوریخواهان بوده و مانع از پیروزی خانم هریس شده است.»
وی با بیان اینکه در مصاحبههای قبلی اشاره کردم که نظرسنجیها در آمریکا به اندازه کافی قابل اعتماد نیستند، خاطرنشان کرد: «دلایل متعددی وجود دارد؛ از جمله اینکه پایگاه اجتماعی ترامپ کمتر در رسانههای رسمی مانند CNN یا روزنامهها فعال است و بیشتر مخاطبانش از طریق رسانههایی نظیر فاکسنیوز، کانالهای غیررسمی و تجمعات ارتباط برقرار میکنند. فعالیتهای تبلیغاتی کمپین ترامپ به گونهای بود که از هوش مصنوعی و هدفگیری مخاطب به صورت مؤثر استفاده کرده و این امر تأثیر زیادی در پیروزی او داشته است.»
نقش تبلیغات هدفمند و هوش مصنوعی در پیروزی ترامپ
کارشناس مسائل آمریکای شمالی تصریح کرد: «از سال ۲۰۱۶ تاکنون، کمپین ترامپ بهویژه در استفاده از هوش مصنوعی و تبلیغات هدفمند قوی عمل کرده است.
از طرفی ترامپ به جای مصاحبه با شبکههای ملی و بینالمللی، بیشتر به رسانههای محلی رجوع میکند که مخاطبان متفاوتی نسبت به شبکههای سراسری دارند. این هدفگیری مخاطبان از طریق کانالهای خاص نیز از عوامل مؤثر در پیروزی او بوده است.» سنبلی تأکید کرد: «نمیتوان نقش شبکههای مذهبی را نادیده گرفت. این شبکهها در سال ۲۰۱۶ و همچنین ۲۰۲۴ از طریق کانالهای سنتی خود بر این پیروزی تأثیرگذار بودند. بهطور کلی، دلایل مختلفی برای پیروزی ترامپ و شکست خانم هریس وجود دارد؛ اما میتوان گفت که پیوند خوردن سه فاکتور اصلی اقتصاد، امنیت و هویت بیشترین نقش را در شکست هریس و پیروزی ترامپ ایفا کرد.» وی یادآور شد: «اگر بخواهیم جزئیتر به عملکرد خانم هریس نگاه کنیم، میبینیم که او تقریبا سه ماه پیش از انتخابات وارد چرخه تبلیغات شد و فرصت زیادی را از دست داد. تلاشهای خانم هریس با وجود این محدودیت زمانی قابلتوجه بود؛ اما تبلیغات انتخاباتی در آمریکا معمولا بیش از یک سال پیش از انتخابات آغاز میشود. بنابراین نمیتوان گفت اگر خانم هریس اقدامات خاصی انجام میداد، لزوما موفق میشد؛ بلکه کوتاهی زمان و شرایط دشوار حاکم به او فرصت مانور نمیداد. اشتباه از جانب هریس نبود، بلکه وی به دلیل اینکه بخشی از قدرت و نماینده حزب حاکم بود، خود نیز در بخشی از مشکلات نقش داشت.» کارشناس مسائل آمریکای شمالی تصریح کرد: «در آمریکا، مردم برای تقوا یا ایمان نامزدها رأی نمیدهند؛ بلکه به دنبال کسی هستند که بتواند زندگی آنها را بهتر کند. وقتی شرایط اقتصادی خوب نیست و مردم ناراضیاند، هریس که خود بخشی از قدرت است، نمیتواند ادعا کند که میتواند وضعیت را بهبود بخشد، زیرا اگر میتوانست، باید تاکنون این کار را انجام میداد. از نظر هویتی نیز هریس نمیتوانست درباره مهاجرت مواضع مشابه جمهوریخواهان یا ترامپ را اتخاذ کند؛ چراکه در این صورت مواضع حزب دموکرات را نقض میکرد.»
رقابت ملیگرایان و جهانگرایان در سیاستهای آمریکا
سنبلی با بیان اینکه انتخابات آمریکا تنها به صورت رقابت دو حزبی جمهوریخواه و دموکرات قابل تحلیل نیست، ادامه داد: «طی بیش از ۱۰ سال گذشته، تحولات به گونهای بوده است که انتخابات به رقابت بین جریانهای جهانگرا و ملیگرا تبدیل شده است. جریان جهانگرا طرفدار مشارکت جهانی و همکاری با اروپا و آسیا است، درحالیکه جریان ملیگرا بیشتر به مسائل داخلی آمریکا توجه دارد و خواستار کاهش دخالت در امور جهانی است. این تفاوت در شرایطی که مشکلات اقتصادی و اجتماعی افزایش یافته، همواره دست برتری به ملیگراها میدهد.» وی تصریح کرد: «اگر در سال ۲۰۲۰ بحران کرونا اتفاق نمیافتاد، ترامپ قطعا برنده میشد و اکنون نیز بازگشت او به صحنه سیاسی به همین دلیل است. ترامپ با تمام ویژگیهایی که دارد، نمایندهای موفق در سیستم اقتصادی آمریکا است و جامعه او را بهعنوان الگویی اقتصادی میشناسد. جامعه آمریکا در پی الگوهای اخلاقی و عدالتطلبانه نیست؛ بلکه به دنبال کسی است که بتواند زندگی آنها را بهتر کند.»
ترامپ، نماد اقتصادی در شرایط سخت آمریکا
وی اظهارکرد: «به همین دلیل در شرایط دشوار اقتصادی، ترامپ به دلیل سوابق اقتصادی خود و اینکه توانسته موفقیتهای مالی کسب کند، از مقبولیت بیشتری برخوردار است.»