کیهان: بنویسید «وفاق» بخوانید «سهمخواهی»
طی روزهای اخیر یکی از روزنامههای زنجیرهای با تکیه بر واژه وفاق، شکل دیگری از سهمخواهی را مطرح و پاسخ قاطع به گستاخی اسرائیل را مشروط به سهمگیری جناح مدعی اصلاحات کرد.
روزنامه زنجیرهای اعتماد ذیل عنوان «اجتناب از جنگ در عین آمادگی» اتحاد و انسجام درونی را لازمه قدرت بیرونی دانسته و ذیل این تیتر و طرح بحث فریبنده، سهمخواهی جناحهای سیاسی را اینگونه مطرح کرد: «توافق در ابعاد مختلف معنا دارد. توافق هم در بالا میان صاحبان قدرت و زمامداران و سیاستگذاران و هم میان مراکز و جناحهایی که بخشی از قدرت را در اختیار دارند، دارای اهمیت است. اگر بر سر مسائل کلان جامعه و موارد مورد نظر مردم توافق صورت نگیرد، توسعهای در کار نخواهد بود. استهلاکی که طرفهای مختلف قدرت در داخل برای هم ایجاد میکنند، در کنار عدم بهرهمندی از همه ظرفیتهای کشور باعث بروز مشکل و دوری از توسعه میشود. ما هم تجربه دوران حاکمیت یکدست و قدرت کامل یک جناح خاص سیاسی را پشت سر گذاشتهایم و هم دوره استیلا و حاکمیت نسبی جریان اصلاحطلبی تجربه شده و هم تجربههای بینابینی از سر گذرانده شده است».
این روزنامه با طرح این مسائل دستیابی به پیشرفت و توسعه را از کانال به اصطلاح وفاق سیاسی ممکن قلمداد میکند، کما اینکه با ایجاد فضای ناامیدی و آیندههراسی پیادهسازی این روند را دنبال میکند.
برای تقویت پیشفرض وفاق، مطلب این روزنامه زنجیرهای در ادامه اینگونه مهندسی میشود: «البته در دوران اصلاحات تجربیات قابل توجهی کسب و ثبت شده است. اما این دوران هم دولت مستعجل بوده است و پس از پایان اصلاحات مناسبات حاکمیت بهگونهای چرخیده و تغییر کرده که بسیاری از دستاوردهای کسب شده در دوره قبل را هم بر باد داده است. دوای این درد به نظر من توافقسازی در بالاست. سطوح مختلف بهرهمند از قدرت، که شامل صاحبان قدرت، جناحهای صاحب قدرت و سایر بازیگران این عرصه میشود باید بر سر آبادی و آزادی و استقلال کشور به توافق برسند».
در ادامه مطلب نیز اشاره شد: «حاکمیت اگر نتواند با مردم، مطالبات مختلف و متنوع اقشار گوناگون مردم ارتباط برقرار کرده، صدای آنها را شنیده و به آنها پالس تغییر دهد و در واقع توافقی با پایین شکل نگیرد، امکان موفقیت و رشد به حداقل و صفر میرسد. در مقابل هجوم خارجی هم همین وضع حاکم است. در تجربه جنگ تحمیلی به هر حال اگر اتفاق ملی قوی و تقریبا مستحکم در داخل شکل نمیگرفت و اقشار متفاوت جامعه کمر همت دفاع از کشور را نمیبستند، آن تجربه هم به موفقیت ختم نمیشد. برای پیشبرد سیاست متوازنی که در آن هم کشور حفظ شود و هم حتیالمقدور از ماجراجویی و درگیر شدن از یک جنگ همهجانبه جلوگیری شود نیازمند توافقسازی در داخل هم در سطوح بالایی قدرت و هم در سطوح پایینی آن هستیم».
اتحاد و انسجام درونی قطعاً قدرت مضاعف در تصمیمگیری و عملکرد بیرونی (سیاست خارجی) را به همراه خواهد داشت و این مسئله یک امر منطقی، پذیرفته شده و شایع است که مُهر تأیید و تاکید همه اساتید و صاحب نظران را نیز دارد. با این وجود به نظر میرسد این روزنامه پیشرفت در مسائل و پیشبرد اهداف را محدود به اتحاد با کسانی میکند که نه تنها مایل به همگرایی نیستند بلکه سابقه تضعیف و تخریب نظام اسلامی را در کارنامه دارند.
طیف مدعی اصلاحات در حالی بر اهمیت به مطالبات مردم تأکید میکند که در دوره دولت برجام، معیشت، جان مردم و اقتصاد کشور را گروگان گرفتند و مدعی بودند که بدون برجام و FATF اقتصاد کشور قفل است و واردات واکسن نیز ممکن نخواهد بود!
بر همین اساس، سؤال مهم این است که با چه کسی، بر سر چه موضوعی، به چه قیمتی و از چه راهی به اتحاد و وفاق برسیم؟ باتوجه به طرح این سؤال، وفاق به دو دسته «در ساختار» و «بر ساختار» قابل دستهبندی بوده و پاسخ به این پرسش مقدم بر وفاق است؛ به بیانی مشروحتر، وفاق و اتحادی که از آن سخن رفته، جلب رضایت مخالفان و معاندان سیاسی را دنبال میکند که مبادرت به چنین فعلی را نمیتوان وفاق نامید بلکه سهمخواهی و مصادره مشاغل و مناصب توسط بقایای فتنه و اقدامکنندگان علیه امنیت ملی به حساب میآید.
به نظر میرسد این طیف سیاسی برای رسیدن به هدف و مقصود مورد نظر (سهمخواهی)، پیشبرد و حل مسائل اصلی و موضوعات بنیادین را مشروط به گرفتن پستهای اجرائی برای اغراض ناروا میکند.
باتوجه به اتخاذ این نیرنگ، سخن گزافهای نیست اگر این طیف را «گروگانگیر» خطاب کنیم. کما اینکه چنین ترفندی در گذشته نیز مورد استفاده بوده و تاکید بر این روند پلشت (گِروگیری) در تاریخچه این طیف سیاسی ثبت و ضبط شده است. به عنوان مثال گِروگیری معیشت و اقتصاد با هدف تضعیف تابآوری مردم و تحمیل قراردادهای کارشناسی نشده یک از موارد شایسته اشاره است.
وفاق ائتلاف و سهم دادن به صاحبان قدرت نیست
روزنامه آرمان نیز ضمن ذیل تیتر «وفاق با جریان حامی یا با تندروها؟» به گفتوگو با وزیر کشور دولت اصلاحات پرداخته و نوشت: «بالاخره اصلاحطلبها توانستند با حمایت از پزشکیان، صفحه جدیدی در اداره کشور باز کنند که اگر موانع اجازه دهد و بتوانند موانع را پشتسر بگذارند، قطعا گام به جلو است و موفقیت دولت پزشکیان موفقیت اصلاحطلبان هم خواهد بود... نه اصلاحطلبان میتوانند از دولت پزشکیان تبری بجویند و نه دولت میتواند سهم بسیار بالا و مقتدرانه جریان اصلاحات را در رایآوری پزشکیان نادیده بگیرد... روندی که دولت در پیش گرفته این است که سعی میکنند به نیروهای اصیل اصلاحطلب میدان ندهد... چون تعریفی از وفاق ملی به شکل منظم داده نشده است. پزشکیان ذهنیتی از وفاق ملی دارد که وقتی به آن نگاه میکنم بیشتر به ائتلاف و سهم دادن به صاحبان قدرت تعریف شده که این به ضرر دولت است و وفاق ملی این نیست».
به نظر میرسد وفاق در معنای سیاسی آن عبارتی است که تعریف روشنی نداشته و میان فعالان سیاسی در کیفیت اجرا و چند و چون پیادهسازی آن اختلاف نظر وجود دارد؛ لذا این روزها گره زدن مسائل برونمرزی به وفاق با هدف سهمخواهی طرح میشود. از طرفی این طیف سیاسی با ویترینِ جذب قشر خاکستری، جلب رضایت مخالفان و معاندان سیاسی را دنبال میکند و چنین مسئلهای طبیعتاً منجر به اتحاد و همگرایی نخواهد شد. باید اضافه کرد که برخی از محافل سیاسی سهمخواهی و بذل و بخشش مناصب را به پرداخت نوعی «حقالسکوت» و یا به حکم «مؤلفة قلوبهم» تعبیر کردهاند.
کیهان