عملیات روانی دشمن علیه میدان و دیپلماسی
راهبردهای پیچیده رسانه ای رژیم صهیونیستی برای تخریب چهره مقامات کشورمان چیست؟
جنگ کنونی در فلسطین و لبنان به مرحلهای فراتر از یک نزاع نظامی متعارف رسیده است. این درگیری نه تنها برای کنترل سرزمینی بلکه برای بقا و هویت ملتها در جریان است. هر دو طرف در این نبرد تمام توان خود را به کار گرفتهاند و از تمامی ابزارهای ممکن، از جمله نظامی و رسانهای، استفاده میکنند تا نتیجه این جنگ را به نفع خود تغییر دهند. در این میان، با توجه به در اختیار داشتن ابزار پروپاگاندای قوی توسط اسرائیل، این رژیم از سلاح عملیات روانی بهره میبرد تا تأثیرات مخرب آن بر افکار عمومی و محور مقاومت را افزایش دهد.
ابعاد جنگ ترکیبی: میدان و عملیات روانی
اسرائیل در کنار جنایات نظامی خود علیه غیرنظامیان فلسطینی و لبنانی، به یک جنگ ترکیبی گسترده دست زده است. این جنگ شامل عملیاتهای روانی و رسانهای میشود که به منظور تحریف واقعیتها و تضعیف روحیه مقاومت در کشورهای منطقه طراحی شده است. رسانههای صهیونیستی به شدت بر این جنگ روانی تمرکز دارند و با نشر اخبار و تحلیلهای نادرست، سعی میکنند چهره جمهوری اسلامی ایران و رهبران محور مقاومت را مخدوش کنند. پس از این ترور، رسانههای عبری و عربی نزدیک به اسرائیل به سرعت روایت کردند که اطلاعات مربوط به محل اقامت نصرا... توسط فردی ایرانی افشا شده و این امر به معنای نفوذ ایران در ردههای بالای حزبا... و مقصر دانستن ایران در ترور شهید نصرا... است. حتی رسانههای عربی مدعی شدند که ایران نصرا... را «فروخته» است تا از این طریق ارتباط قوی میان ایران و حزبا... را تخریب کنند. این دروغپردازیها بخشی از تلاشهای اسرائیل برای مخدوش کردن چهره ایران در جهان عرب و محور مقاومت به شمار میرود.
افزایش انتشار اخبار جعلی علیه فرماندهان ایرانی
در هفتههای اخیر، شدت انتشار اخبار جعلی علیه فرماندهان ارشد نظامی و دیپلماتیک ایران به طرز چشمگیری افزایش یافته است. از جمله سردار اسماعیل قاآنی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران و عباس عراقچی، وزیر خارجه ایران، اهداف اصلی این حملات قرار گرفتهاند. رسانههای حامی اسرائیل تلاش کردند با انتشار شایعاتی همچون کشته شدن یا بازداشت قاآنی، این فرمانده شجاع ایرانی را در میان نیروهای محور مقاومت بیاعتبار کنند. ابتدا خبری جعلی مبنی بر کشته شدن قاآنی منتشر شد و پس از تکذیب آن، خط داستانی جدیدی مبنی بر بازداشت و بازجویی وی در ایران ساخته شد، به طوری که جزئیاتی همچون حمله قلبی قاآنی در جریان بازجویی نیز به این داستان خیالی اضافه شد. این شیوه از عملیات روانی نشاندهنده تلاش برای خلق روایتهایی باورپذیرتر و جلب اعتماد مخاطبان با ارائه جزئیات دقیقتر است.
حمله به دیپلماسی فعال ایران
عباس عراقچی، وزیر خارجه ایران نیز از دیگر افرادی است که هدف تخریب رسانههای صهیونیستی قرار گرفته است. عراقچی که در هفتههای اخیر به شدت در عرصه دیپلماسی فعال بوده و از تمام ظرفیتهای دیپلماتیک ایران برای حمایت از مقاومت فلسطین و لبنان استفاده کرده، در معرض حملات رسانهای قرار گرفته است. این حملات پس از سفر عراقچی به عربستان برای گفت و گو با طرف سعودی جهت مقابله با اقدامات اسرائیل شدت گرفت. ابتدا خبری جعلی مبنی بر کشته شدن عراقچی در بمباران دمشق منتشر شد، در حالی که وی در تهران حضور داشت و این خبر به سرعت تکذیب شد. رسانههای وابسته به اسرائیل سپس به حملهای دیگر رو آوردند؛ این بار با ادعای «گاف دیپلماتیک» عراقچی و اشاره به نبود پرچم ایران در پسزمینه دیدارهای دیپلماتیک وی در عربستان که این خط خبری جعلی اولین بار توسط خبرنگار اینترنشنال منتشر شد. در این روایت، تلاش شد تا دولت ایران به عنوان دولتی که حتی در پروتکلهای ساده دیپلماتیک دچار اشتباهات فاحش میشود، معرفی شود. در حالی که تصاویر از دیدارهای مقامات سعودی با وزرای خارجه کشورهای دیگر مانند آمریکا و روسیه نشان میدهد که این پروتکلها در عربستان معمولاً بدون حضور پرچم کشور مهمان برگزار میشود.
سابقه انتشار اخبار جعلی در یک سال اخیر
در طول یک سال گذشته، رژیم صهیونیستی بهطور مستمر از ابزار عملیات روانی برای تخریب چهره ایران و محور مقاومت استفاده کرده است. این عملیاتهای روانی با هدف ایجاد تفرقه و تضعیف روحیه نیروهای مقاومت و افکار عمومی منطقه، بهخصوص در میان حامیان ایران و مقاومت فلسطین و لبنان، طراحی و اجرا شدهاند.یکی از نمونههای برجسته این عملیاتها، تخریب چهره مجتبی امانی، سفیر ایران در لبنان بود. رسانههای صهیونیستی شایعه کردند که امانی به صورت مخفیانه به اسرائیل پناهنده و از لبنان خارج شده است. این ادعای بیاساس در حالی مطرح شد که هیچ سند یا مدرکی ارائه نشد. به فاصله کوتاهی از انتشار این شایعه، امانی در جریان انفجار پیجرهای اسرائیلی در لبنان مجروح شد که خود سندی بر ادامه فعالیت او در لبنان و تکذیب تمام ادعاهای قبلی بود.در حادثه ترور اسماعیل هنیه، رهبر حماس، نیز رسانههای نزدیک به اسرائیل شایعهای را مطرح کردند مبنی بر این که این ترور با همکاری نیروهای نفوذی ایرانی در سیستم مقاومت صورت گرفته است. هدف از این ادعا، تخریب چهره ایران در میان مردم فلسطین، بهویژه غزه و کاهش حمایت عمومی از ایران بهعنوان یکی از حامیان اصلی مقاومت فلسطین بود. با این حال، این ادعاها هرگز اثبات نشدند و تنها بخشی از جنگ روانی اسرائیل علیه ایران بود. همچنین در آغاز عملیات طوفان الاقصی، رسانههای عبری ادعایی مبنی بر کشتار ۴۰ کودک اسرائیلی توسط حماس مطرح کردند که هیچ مستندات تصویری یا اطلاعات معتبری برای آن ارائه نشد. پس از مدتی، این خبر نیز به عنوان یکی دیگر از دروغهای رسانهای اسرائیل علیه مقاومت مشخص شد.این موارد نشاندهنده استفاده سیستماتیک رژیم صهیونیستی از ابزارهای رسانهای و عملیات روانی برای ضربه زدن به محور مقاومت و ایران است که از طریق انتشار اخبار جعلی و شایعات بیاساس تلاش میکند روحیه مقاومت را تضعیف و افکار عمومی را گمراه کند.
چرا صهیونیست ها به عملیات روانی متوسل میشوند؟
به نظر میرسد که دلیل اصلی روی آوردن اسرائیل به این حجم از عملیات روانی و انتشار اخبار جعلی علیه ایران، شکستهای مداوم این رژیم در میدان نبرد با محور مقاومت است. تمرکز آن ها بر تخریب چهره سردار قاآنی نشان می دهد طراحی عملیات هایی که توسط این سردار شجاع ایرانی طرح ریزی شده به هدف اصابت کرده و رژیم صهیونیستی چون در میدان نمی تواند جلودار فرماندهان ایرانی و حزبا... شود رو به بازی های کثیف رسانهای آورده است. همچنین پس از ترور سید حسن نصرا... و ادعای پایان حزبا...، نیروهای این جنبش همچنان به مبارزه علیه اسرائیل ادامه میدهند و ضربات سنگینی به رژیم صهیونیستی وارد کردهاند. این شکستهای نظامی باعث شده تا اسرائیل به سمت جنگ روانی علیه فرماندهان میدان و دیپلماسی ایران متوسل شود. هدف اصلی این جنگ، تضعیف اعتبار فرماندهان ایران در میان مردم لبنان و محور مقاومت است تا با القای این فکر که ایران از حمایت نیروهای مقاومت دست برداشته است، اعتماد به ایران را از بین ببرند.
رسانههای داخلی؛در دام عملیات روانی دشمن
در داخل ایران نیز برخی رسانهها و جریانهای سیاسی، آگاهانه یا ناآگاهانه، در دام این عملیات روانی دشمن افتادهاند. برخی رسانههای داخلی به بازنشر همان اخبار جعلی پرداختند که توسط رسانههای صهیونیستی منتشر شده بود. این رسانهها با تخریب چهره عباس عراقچی، دقیقاً همان خط رسانهای اسرائیل را دنبال کردند. این امر نشاندهنده ضرورت دقت بیشتر رسانههای داخلی در مواجهه با اخبار و تحلیلهای مرتبط با محور مقاومت است تا به ابزار دشمن برای پیشبرد اهداف اسرائیل تبدیل نشوند. همچنین قبل از آن برخی از رسانه های داخل ناخواسته و از روی جهل در دام این بازی صهیونیست ها افتاده بودند و با طعنه و کنایه به فرماندهان نظامی، جاده صاف کن رسانه ها و اتاق فکرهای صهیونیستی شده بودند. در آینده نیز ضروری است که ایران و محور مقاومت با دقت بیشتری در برابر عملیات روانی دشمن ایستادگی و از طریق راهبردهای رسانهای دقیق، از وقوع آسیبهای جدی به اعتماد مردم و نیروهای مقاومت جلوگیری کنند. مهمتر از همه، رسانههای داخلی باید هوشیار باشند و به ابزارهایی برای تکمیل پازل رسانهای دشمن تبدیل نشوند.در میان این جنگ روانی پیچیده، خطبههای مدبرانه رهبر معظم انقلاب به زبان عربی توانست به عنوان یکی از مهمترین راهبردهای ضدجنگ روانی عمل کند. واکنشهای بسیار مثبتی که این خطبهها در جهان عرب به همراه داشت، نشاندهنده اهمیت دیپلماسی عمومی و ارتباط مستقیم با ملتهای منطقه است. همچنین عملیات «وعده صادق ۲» که توسط نیروهای مقاومت در پاسخ به جنایات رژیم صهیونیستی انجام شد، نقش مهمی در خنثیسازی عملیات روانی دشمن ایفا کرد.
خراسان