روز به بند كشيده شدن زنان ايراني

هفدهم دي ماه هفتاد و پنج سال پيش (سال 1314) در مراسم جشن فارغ التحصيلي آموختگان دانشسراي مقدماتي تربيت معلم، زنان دربار پهلوي بدون حجاب ظاهر شدند تا قانون منع استفاده از حجاب كه رضاخان پهلوي آن را وضع كرده بود به اجرا درآيد. روزي كه تا هميشه تاريخ ننگ آن بر چهره خاندان پهلوي ماند.

کد خبر : 132030

ایرنا: 'رضا خان پهلوي' كه با ماموريت مهره كليدي 'استعمار نو' در ايران پس از كودتايي انگليسي به پادشاهي رسيد، پس از تكميل حلقه هاي تحكيم استعمار نو، آخرين گام را با سفر به تركيه و آموزش از آتاتورك برداشت و آن نبود مگر برداشتن حجاب زنان ايران اسلامي به نام ترقي! هفدهم دي ماه هفتاد و پنج سال پيش (سال 1314) در مراسم جشن فارغ التحصيلي آموختگان دانشسراي مقدماتي تربيت معلم، زنان دربار پهلوي بدون حجاب ظاهر شدند تا قانون منع استفاده از حجاب كه رضاخان پهلوي آن را وضع كرده بود به اجرا درآيد. روزي كه تا هميشه تاريخ ننگ آن بر چهره خاندان پهلوي ماند. رضاخان در نخستين گام براي اين تجدد پذيري فرمايشي و يكسان سازي مردم با ايده ها و افكار گوناگون كه مي توان تحقير ملي را از آن استنباط كرد، در ششم دي ماه سال 1307 هجري خورشيدي قانون متحد الشكل نمودن البسه ايراني در مجلس شوراي ملي را به تصويب رساند. در پي اين تصويب پوشيدن كت و شلوار با كراوات و كلاه فرنگي براي مردان الزامي شد.سپس عده اي از دولتمردان و درباريان به اتفاق همسران خود به سبك غربي ها، بدون حجاب در مجامع حكومتي و معابر عمومي ظاهر شدند. به همين دليل قانون لباسهاي متحد الشكل به عنوان اولين گام عملي حكومت رضاخان در رويارويي با پديده حجاب ياد مي شود. وي پس از سفر به تركيه در سال 1313و ديدار با همتاي اش آتاتورك كه به تازگي در عثماني مسلمان فروپاشيده از جنگ جهاني اول به قدرت رسيده و نام تركيه را بر جبين اين كشور تاريخي نشانده بود و مشغول اجراي منويات غرب در تركيه از طريق سكولاريسم بود، بر رضاشاه تاثير ويژه اي گذاشت. وي در پيروي از آتاتورك (برادر بزرگترش در اجراي استعمار نو در عثماني از هم پاشيده) اعلام كرد كه حجاب عامل عقب ماندگي در ايران است و بايد از بين برود. به همين دليل، در فاصله‌ سالهاي 1314 و1313 اقدامات وسيع تبليغاتي به منظور آماده ساختن افكار عمومي براي كشف حجاب انجام داد. او جشنها و مجالس سخنراني متعددي در اين زمينه در پايتخت و ديگر شهرها برپا مي كرد كه خانم ها در آن بي حجاب بودند. از ديگر اقدامات او در اين مقوله مي توان به تاسيس كانون بانوان در ارديبهشت 1314 تحت نظارت وزارت معارف و به رياست شمس پهلوي و برپايي مجالس جشن و سرور در مدارس كشور بدون حجاب اشاره كرد. به دستور او در نشريات نيز مقالاتي من‌باب پند و انتقاد از حجاب به چاپ رساندند. اما اين قبيل اقدامات و برنامه‌ها پيشرفت چنداني نداشت و اكثريت مردم نه تنها استقبالي از آن به عمل نياورند، بلكه با ديده‌ حقارت به آن مي نگريستند. سرانجام فرمان كشف حجاب به صورت رسمي در 17 دي 1314 صادر شد. در اين روز، جشني از طرف علي‌ اصغر حكمت كه خود نقش فعال و مؤثري در اين ماجرا داشت، در دانشسراي مقدماتي و درحضور رضاشاه برپا شد. دراين جشن همسر و دختران او و جمعي از همسران وزيران و وكلا، بدون حجاب شركت كردند. در اين جشن، رضاخان طي نطقي همه‌ زنان را به عدم استفاده از حجاب تشويق نمود و اعلام كرد كه تاكنون با داشتن حجاب نيمي از جمعيت كشور به حساب نمي‌آمدند! زيرا در پرده به سر مي‌بردند. او همچنين روز كشف حجاب را 'روز آزادي زن'ناميد! از اين تاريخ به بعد، استفاده از چادر يا هر سرپوشي، بجز كلاه هاي اروپايي، ممنوع اعلام شد. زنان محجبه حق ورود به خيابانها يا استفاده از وسايط نقليه را نداشتند.كسبه نيز از فروختن كالا به زنان با حجاب معذور بودند. در اين اثنا آنهايي كه جرات مي‌كردند در مقابل اين بي‌قانوني خشونت‌بار ايستادگي كنند، به شدت مورد حمله و بي‌حرمتي مأموران شهرباني قرار مي‌گرفتند. شايان ذكر است كه مأموران انتظامي مجاز بودند زنان محجبه را حتي تا منازلشان تعقيب كنند و به منزل آنها وارد شوند، صندوق هاي لباس آنها را تفتيش كرده و اگر چادر بيابند به غنيمت ببرند. به علاوه به وزارت معارف نيز دستور داده شده بود كه در تمام‌ مدارس دخترانه معلمان و دانش‌آ‌موزان بدون حجاب باشند و در غير اين صورت به مدارس راه داده نشوند. حكام ولايات نيز دستور داشتند از پذيرفتن زنان باحجاب كه به ادارات مراجعه مي‌كردند، خودداري به عمل آورند. شدت تبليغات بر ضد حجاب چنان گسترده بود كه بسياري از زنان معتقد و مؤمن كه با مشكل منع استفاده از چادر مواجه بودند،‌ منزوي شدند و تعداد قابل توجهي نيزاز عرصه كار و فعاليت فرهنگي، سياسي و علمي دور ماندند. اعمال قانون كشف حجاب در شهرهاي مذهبي با مشكلات بيشتري همراه بود. اجراي قانون رفع حجاب علاوه بر اينكه براي زنان مسلمان كشور ايجاد مزاحمت كرد، براي زنان مسلمان خارجي نيز كه بنا به دلايلي (زيارت يا سياحت) در ايران به سر مي‌بردند، مشكلاتي آفريد. به همين دليل نيز از سوي دولت مقرر شد زنان اتباع خارجي يا بايد از لباسهاي ملي خود استفاده كنند يا اينكه به لباسهاي غربي ملبس شوند. در واقع حكومت چنين وانمود مي‌‌كرد كه پوشش اسلامي با علم، هنر و پيشرفت زنان در عرصه‌ اجتماعي مغايرت دارد و حجاب‌خواهي با طرد دانش و عقب‌ماندگي مترادف است. كشف حجاب و ساير اقدامات ضد ديني كه با نداي جلوگيري از عقب‌ماندگي همراه بود، نه تنها درخت دانش و ترقي كشور را بارور نساخت، بلكه باعث بحرانهاي بزرگ اجتماعي، اقتصادي و سياسي در كشور و وابستگي بيش از پيش به غرب شد كه پيامدهاي آن به نفع استعمارگران تمام شد و اين همان گام هاي اجرايي استعمار نو بود.

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: