غروب اپوزیسیون کاغذی / ناامیدی سرویسهای امنیتی غرب از ضد انقلاب

سیاستمداران ظاهرا ایرانی الاصلی که مدام شعار آزادی و حمایت از مردم ایران را سر می دادند، اکنون به انزوا رانده شده و حتی در کشورهای متبوع خود نیز متهم به ناکارآمدی و تمرکز بر معادلات داخلی ایران به جای رسیدگی به معضلات کشور محل تابعیت و اقامت خود شده اند. به عنوان مثال، محبوبیت دولت ائتلافی آلمان ( که نقش مهمی در اغتشاشات سال 1401 ایفا کرد) ، شدیدا کاهش یافته و نتایج انتخابات ایالتی نیز نشان دهنده حرکت آنها رو به سقوط و فروپاشی است.

کد خبر : 1317757

گروه سیاست سایت فردا:  در جریان وقوع اغتشاشات سال 1401 سرویسهای اطلاعاتی و متعاقبا دولتهای غربی نهایت تلاش خود را درراستای حمایت از اپوزیسیون ضد انقلاب به کار گرفتند.در این میان،سیاستمداران ایرانی تبار حاضر در دولتها، احزاب و پارلمانهای اروپایی نقش پررنگی ایفا کردند:از بیژن جیرسرایی( رهبر حزب دموکراتهای آزاد )  و امید نوری پور( سخنگوی حزب سبز )  در دولت ائتلافی کنونی آلمان تا دریا صفایی در پارلمان بلژیک و 8نماینده ایرانی تبار در پارلمان سوئد. ظرفیتهای سیاسی و اطلاعاتی این سیاستمداران ضد انقلاب در خدمت تولید و متعاقبا بازتولید اغتشاشات در ایران قرار گرفت.اما شبکه سیاستمداران ضد انقلاب در اروپا به مانند شورای اصلی ضد انقلاب که در دانشگاه جرج تاون و با محوریت رضا پهلوی تشکیل شد، فروپاشیده و خاصیت خود را برای غرب از دست داده است. 

صورت ماجرا از این فرار است که استحکام نظام جمهوری اسلامی ایران، پویایی گفتمان انقلاب اسلامی ، درایت و قاطعیت رهبر معظم انقلاب اسلامی و تعارضات درونی اپوزیسیون منجر به در هم شکستن حلقه سیاستمداران ایرانی تبار ضد انقلاب از سال 1401 تا کنون شده است. همان گونه که اشاره شد، احیای این حلقه نیز برای غرب بسیار هزینه بر و ناممکن شده و همین مسئله، منجر به پرده برداری از تاکتیکهای جدید آمریکا و برخی کشورهای اروپایی در تقابل مطلق با نظام و ملت ایران شده است. 

سیاستمداران ظاهرا ایرانی الاصلی که مدام شعار آزادی و حمایت از مردم ایران را سر می دادند، اکنون به انزوا رانده شده و حتی در کشورهای متبوع خود نیز متهم به ناکارآمدی و تمرکز بر معادلات داخلی ایران به جای رسیدگی به معضلات کشور محل تابعیت و اقامت خود شده اند. به عنوان مثال، محبوبیت دولت ائتلافی آلمان ( که نقش مهمی در اغتشاشات سال 1401 ایفا کرد) ، شدیدا کاهش یافته و نتایج انتخابات ایالتی نیز نشان دهنده حرکت آنها رو به سقوط و فروپاشی است.به این ترتیب، افرادی مانند جیرسرایی و نوری پور نیز دارای وضعیت بسیار شکننده ای بوده و در آینده ای نزدیک در معادلات سیاسی برلین به انزوا و حاشیه رانده خواهند شد. 

این قاعده در خصوص دیگر سیاستمداران ضد انقلاب در کشورهای اروپایی نیز صادق است.علیرضا آخوندی، یکی دیگر از نمایندگان ایرانی تبار پارلمان سوئد که در جریان اغتشاشات سال 1401 نقش سخنگوی این کشور اروپایی در قبال حوادث داخلی ایران را پیدا کرده بود، دیگر جرات و جسارت حضور در برابر دوربینهای تلویزیونی را ندارد و امید قره خانی رئیس ایرانی تبار پارلمان نروژ نیز ترجیح می دهد در مواضع خود کمتر از نام کشور عزیزمان استفاده کند! 

تاکید می شود که این انفعال، نه از سر عدم اراده این سیاستمداران ، بلکه برآمده از شکست سنگین آنها در جنگ تمام عیار تبلیغاتی و سیاسی علیه جمهوری اسلامی ایران است.در این معادله، شاهد شکست ترکیبی معاندان انقلاب اسلامی در خارج از مرزهای کشورمان هستیم. اضلاع و مصادیق این شکست به مراتب پررنگ تر از آن چیزی است که ضد انقلاب سعی در القای آن دارد. سلطنت طلبان ، منافقین و دیگر گروههای ضد انقلاب تلاش می کنند این شکست بزرگ را به ناهماهنگی میان اپوزیسیون خارج نشین تقلیل دهند، بدون آنکه از علت اصلی آن یعنی استحکام ذاتی و اکتسابی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و عزم ملت ایران در مواجهه با سیاستمداران خودفروخته ایرانی تبار در آن سوی مرزها سخنی به میان آورند!....

 

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: