خواسته بی نظیر بوتو از رهبرانقلاب
همین طور آقا ادامه دادند و کاری کردند که خانم بی نظیر بوتو شروع به گریه و زاری کرد و در حالی که گریه می کرد، می گفت: یک خواهش دارم و آن اینکه روز قیامت مرا شفاعت کنید.
سایت مرکز اسناد: بی نظیر بوتو در دوران نخستوزیریاش دو بار به ایران سفر کرد که یک نوبت آن، دیدار رسمی به دعوت آقای هاشمی رفسنجانی، رئیسجمهور وقت بود. به یاد دارم بینظیر بوتو هنگام پیاده شدن از هواپیما در فرودگاه مهرآباد تهران، چادری مشکی بر دوش خود انداخته بود و روسری سفت و محکم سفید رنگی هم به سر داشت و آقای هاشمی به شوخی به او گفت، چقدر خودتان را پیچاندهاید!!... (۱) در جریان این سفر وقتی خانم بی نظیر بوتو خدمت رهبر معظم انقلاب آیت الله العظمی خامنه ای می رسد، بیت معظم له نسبت به حجاب ایشان ایراد گرفته و حتی چادری برایشان پیدا کرده اند که ایشان چادر به سر خدمت آقا رسیده است. حجت الاسلام و المسلمین موسوی کاشانی از اعضای بیت رهبری می گوید: آقا از همان اول در مقام نصیحت برآمدند و فرمودند: دخترم، تو فرزند اسلام هستی، تو فرزند امیرالمؤمنینی، تو فرزند اهل بیتی، تو فرزند قرآنی، تو مسلمانی، تو شیعه هستی. همین طور آقا ادامه دادند و کاری کردند که خانم بی نظیر بوتو شروع به گریه و زاری کرد و در حالی که گریه می کرد، می گفت: یک خواهش دارم و آن اینکه روز قیامت مرا شفاعت کنید. آقا بلافاصله فرمودند: «شفاعت مخصوص محمد و آل محمد است. بهترین شفاعت در این دنیا این است که شما مشی و مرامتان را با اهل بیت علیهم السلام هماهنگ کنید. از زی خودتان که مسلمانید، دست بر ندارید و از لباس دین خارج نشوید.» اما نکته جالب تر این که بعد از این سفر، بعدها معاون وزیر خارجه در نقش فرستاده ویژه رئیس جمهور (هاشمی رفسنجانی) به ملاقات بی نظیر بوتو در پاکستان می رود. معاون وزیر خارجه در این دیدار از کتاب بوتو «دختری از شرق» در مقام تمجید بر می آید و می گوید: من در هواپیما کتاب شما «دختری از شرق» را مطالعه کردم و احساسات شما به ویژه آنجا که نوشته اید با مادرتان در مجلس عزاداری حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) شرکت می کردید و می گریستید تحسین می کنم، این بسیار ارزشمند است. تاریخ مبارزات پدرتان و خودتان نیز برای من بسیار جالب بود. که بی نظیر بوتو در جواب می گوید آیا می دانید همسر من هم شیعه است؟ معاون وقت آسیا و اقیانوسیه وزارت خارجه نیز می گوید: بله، می دانم و در تهران با ایشان در این زمینه نیز صحبت داشتم. شما نظر نظام جمهوری اسلامی را درباره خودتان حتما در ملاقات با حضرت آیت الله خامنه ای احساس کردید. ما شما را به خودمان بسیار نزدیک احساس می کنیم. به طور طبیعی انتظار ما از شخص شما و حکومت شما بیش از دیگران است. ما حتی در کشوری مانند هند هیچگاه نشنیده ایم به مقدسات جمهورس اسلامی توهینی کنند. متأسفانه در پاکستان به جمهوری اسلامی ایران و حضرت امام توهین می شود و شیعه را کافر می خوانند و حتی پرچم ایران را آتش می زنند. این به هیچ وجه برای ما قابل تحمل نیست و من خصوصی به شما می گویم که حضرت آیت الله خامنه ای و آقای رفسنجانی و آقای ولایتی از این موضوع ناخشنودند. ما اجازه نمی دهیم در خاک ایران به پاکستان توهین شود. این را می دانیم که دولت از سپاه صحابه حمایت نمی کند، ولی در هر صورت آنها در حاکمیت شما این کار را انجام می دهند. من مأموریت دارم که از شما بخواهم هر طور که می دانید جلو این مسائل را بگیرید. سر وزیر ایالت پنجاب که از حزب شماست با سپاه صحابه ارتباط نزدیک دارد و برخورد وی با شیعیان برخورد غیر اصولی است. البته نمی خواهیم در مسائل داخلی شما دخالت کنیم. ولی شما این حق را بدهید که با رابطه ویژه ای که با شما داریم اینگونه مسائل را صریح و دوستانه مطرح کنیم. من در جلوی دیگران با خود شما این مسائل را مطرح نکردم تا رعایت همه مسائل شده باشد. بی نظیر بوتو که گویی از این نوع صراحت شگفت زده شده در پاسخ به نماینده ویژه رئیس جمهور می گوید: «من از شما تشکر می کنم که اینگونه صریح مسائل را مطرح نمودید. من برای آیت الله خامنه ای قداست قائل هستم و از ایشان خواسته ام برای موفقیت من دعا کند و برای من قابل تحمل نیست که ایشان از حکومت من ناراحت باشند. من هر کاری که در اختیارات قانونی ام باشد برای حل این مشکل انجام خواهم داد. سر وزیر پنجاب از حزب مردم نیست، ولی از حزب مسلم لیگ جونجو است که مؤتلف حزب مردم است. با وجود این من تذکر جدی به وی خواهم داد.» (2) اولاً جریان وهابیت توسط غرب بشدت مورد حمایت میباشد. بنابراین وهابیت تنها یک جریان مذهبی ساده نیست، بلکه یک جریانی است که برای مقابله با اسلام در تمام جهت آن ایجاد شده است. نکته بعدی آنکه جمهوری اسلامی ایران در این زمینه و یا در کل در زمینههای فرهنگی برنامه مشخص و مدونی برای خارج از کشور نداشت. ضمن اینکه بر اساس دیدگاه بعضی از غربیها پاکستان و افغانستان از جمله کشورهایی هستند که برای ایجاد یک انقلاب اسلامی بسیار مستعد هستند به همین دلیل امریکا و انگلیس و عربستان و کشورهای دیگر خیلی اجازه حضور ایران در پاکستان به عنوان یک عامل تعیینکننده در تصمیمگیریها را نمیدهند. ایران مانند عربستان نتوانسته در پاکستان و افغانستان برای پیشبرد اهدافش سرمایهگذاری کند. با توجه به ثروت فوقالعاده عربستان امکان رقابت از لحاظ مالی که وجود نداشت، اما متأسفانه از لحاظ مدیریتی هم ضعیف کار کردیم. آن چیز که در پاکستان میگذرد به دولت و مردم آن مربوط نمیشود بلکه دقیقاً از خارج مدیریت میشود و با توجه به اهدافی که پشت این قضایا میباشد. این روند به توسعه تروریزم علیه ایران در منطقه منجر خواهد شد به طور مثال ما در اوایل انقلاب بسیاری از نیروهایمان اعم از مهندسین و سپاهیان و دیگر افراد ایرانی حاضر در پاکستان به دست همین گروهکها به شهادت رسیدهاند یا تهدید شدهاند. به کنسولگری و خانه فرهنگ ما حمله شد و حتی تعدادی از شیعیان را هم فقط به خاطر علاقهمندی به ایران به شهادت رساندند. در پاکستان قدرت واقعی در اختیار ارتش این کشور است و دولت پاکستان در مقابل دستگاه اطلاعاتی امریکا توان ندارد و این که دولت پاکستان به صراحت به ما گفته بود که ما به دلیل وابستگی و منافعی که نسبت به امریکا و عربستان داریم، نمیتوانیم در مقابل مواضع آنها ایستادگی کنیم و موضع مخالف بگیریم. حتی در یک مورد یکی از علمای سرشناس و برجسته پاکستان در سخنرانی خود بشدت علیه ایران و تشیع صحبت کرده بود و وقتی با او به صورت خصوصی صحبت کردم و علت را جویا شدم، گفت که دل ما با ایران است اما زبانمان با عربستان است به دلیل این که پول ما از عربستان میآید!