نتانیاهو در دام ایران و حزب‌الله برای فرسایش اسرائیل افتاده است

مقام دیپلماتیک سابق آمریکایی و از حامیان رژیم صهیونیستی معتقد است ایران یک بازی درازمدت برای فرسایش اسرائیل به راه انداخته و نتانیاهو نیز در نقشه و زمین ایران بازی می‌کند.

کد خبر : 1316386

دنیس راس پژوهشگر برجسته مؤسسه واشنگتن که در در دولت‌های ریگان، بوش، کلینتون و اوباما در مناصب مختلف دیپلماتیک خدمت کرده، در نشریه فارین پالیسی می‌نویسد: سیاست‌های کنونی اسرائیل، در حال تأیید راهبرد ایران است. اسرائیل اکنون درگیر جنگ‌های فرسایشی در غزه، در مرز شمالی خود و به طور فزاینده با گسترش عملیات در کرانه باختری است. ایران پنهان نمی‌کند که خواهان نابودی اسرائیل است. راهبرد تهران این است که اسرائیل را زیر فشار مداوم نگه دارد تا با درگیری‌های ادامه‌دار در مرزهایش بفرساید. نکته تلخ اینکه گرچه چنین چیزی را می‌توان به روشنی دید، اما به نظر می‌رسد که رویکرد کنونی اسرائیل، بازی در زمین ایران است.

رهبر معظم ایران، آیت‌الله خامنه‌ای، مدت‌هاست که تصور می‌کند اسرائیلی‌ها در صورتی که به طور مداوم تحت فشار تهدیدات نظامی قرار بگیرند، اسرائیل را ترک خواهند کرد. آنچه برخی به عنوان «حلقه آتش» دور اسرائیل می‌نامند، از همین فرضیه ناشی می‌شود.

این که آیا آقای خامنه‌ای و حسن نصرالله، رهبر حزب‌الله، در این مورد اشتباه می‌کنند یا نه، چندان مهم نیست. مهم این است که آقای خامنه‌ای و نصرالله به این گزاره باور دارند و راهبرد نظامی خود را بر این اساس طراحی می‌کنند و متأسفانه دولت اسرائیل در حال افتادن در دام آنها است. نصرالله در یک سخنرانی در ژانویه گفت که اسرائیلی‌ها ریشه‌ای در این سرزمین ندارند و تحت فشار، آن را ترک خواهند کرد. آقای خامنه‌ای نیز گفته است که «مهاجرت معکوس» به معنی پایان اسرائیل خواهد بود.

بر پایه این منطق، این دو رهبر بر این باورند که راهبرد مناسب بلندمدت، وادارکردن اسرائیل به جنگ در همه جبهه‌هاست: در غزه، در مرز شمالی با لبنان و در کرانه باختری.

آقای خامنه‌ای و نصرالله مصمم هستند که اسرائیل را تحت فشار مداوم نگه دارند و آن را درگیر جنگ‌های فرسایشی کنند. در واقع، تحلیل بردن اسرائیل در باتلاق‌هایی که برایش از نظر نظامی هزینه‌بر است و آن را از نظر سیاسی در صحنه جهانی منزوی می‌کند، هسته اصلی راهبرد ایران است. همان‌طور که آقای خامنه‌ای در ماه مارس مطرح کرد، اسرائیل «در بحران است» زیرا «ورود رژیم صهیونیستی به غزه، برایش یک باتلاق ایجاد کرده است. اگر امروز از غزه خارج شود، شکست خورده است. و اگر خارج نشود، باز هم شکست خورده است.»

سیاست‌های کنونی اسرائیل، در حال تأیید راهبرد ایران است. اسرائیل اکنون درگیر جنگ‌های فرسایشی در غزه، در مرز شمالی خود و به طور فزاینده با گسترش عملیات در کرانه باختری است. هر یک از این درگیری‌ها به‌طور جداگانه ممکن است منطقی به نظر برسند، اما به‌طور جمعی، به معنای بازی بر پایه شرایط ایران هستند. این بدان معنی نیست که اسرائیل باید اکنون به دنبال جنگ‌های همه‌جانبه با حزب‌الله یا ایران باشد بلکه این است که اسرائیل به یک راهبرد تازه نیاز دارد. گفتن این حرف، از انجام آن آسان‌تر است. این امر مستلزم تصمیمات دشوار اما ضروری توسط بنیامین نتانیاهو و دولت بایدن خواهد بود. رئیس‌جمهور بعدی ایالات متحده باید آماده ‌باشد تا اقداماتی انجام دهد که برخی از این تصمیمات سخت را بیشتر موجه سازد.

برای اسرائیل، چنین راهبردی باید با پایان دادن به جنگ در غزه آغاز شود. دولت بایدن تلاش می‌کند با رسیدن به یک توافق بر سر  گروگان‌‌ها، راهی برای آتش‌بس دائمی فراهم کند. متأسفانه، این اقدام، یحیی سنوار، جانشین اسماعیل هنیه، را به داور اصلی تبدیل می‌کند که آیا می‌توان به توافق رسید یا نه، حتی با فرض اینکه نتانیاهو به طور جدی به دنبال یک توافق آزادی گروگان‌‌ها باشد، که بسیاری از اسرائیلی‌ها در این هم تردید دارند.

درباره آنچه به‌طور فزاینده‌ای به یک جبهه سوم تبدیل شده، یعنی کرانه باختری، اسرائیل نمی‌تواند صرفاً سیاست‌های تنبیهی را دنبال کند. عملیات‌ کنونی نیروهای ارتش اسرائیل در آنجا، در تخریب آزمایشگاه‌های ساخت بمب و کشتن و دستگیری تروریست‌های تحت تعقیب موفق خواهد بود اما همانند عملیات‌های قبلی، اسرائیل مجبور خواهد بود که آنها را بارها و بارها تکرار کند.

کیهان

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: