گزارش کیهان از پروژه «خالصسازی» با تابلوی «وفاق ملی»
با گذشت روزها و هفتهها از آغاز دولت چهاردهم، هرچه پیش میرویم وجوه جدیدی از ادعای وفاق ملی برای اذهان عمومی آشکار میشود.
فاز جدید وفاق ملی مورد ادعای مدعیان اصلاحات و سیاستمداران آنان در دولت جدید، علاوهبر میدان دادن به افرادی که علنا و آشکارا ضدیت خود را با نظام جمهوری اسلامی اعلام داشتهاند، با منزوی کردن نیروهای انقلابی همراه بوده است.
این روند درست در زمانی آغاز شده است که به فاصله کمتر از چند هفته از توصیه رهبر معظم انقلاب درباره بهکارگیری مدیران و افراد مؤمن، انقلابی، متعهد و همچنین جوان، انتصابات و بهکارگیریها در دولت درست در نقطه مقابل این توصیه پیگیری شده است.
رهبر معظم انقلاب در این زمینه بیان داشتند: «شما وقتی که جوانها را آوردید در ردههای گوناگون مدیریتی از پایین گذاشتید یک نسلی از مدیران پرانگیزه برای فردا تربیت دارید میکنید. با آقای رئیسجمهور هم ما صحبت میکردیم همین موضوع مطرح شد. اگر چنانچه ایشان بتوانند مثلاً فرض کنید صد جوان مؤمن پرانگیزه انقلابی و متعهد را آماده کنند و آخر دولتشان همین صد تا جوان را تحویل کشور بدهند به نظر من کار بسیار بزرگی انجام گرفته است.»
متاسفانه نگاهی کوتاه به انتصابات اخیر در دولت نشانگر این است که با تسلط طیفهای تندرو مدعی اصلاحات بر تصمیمگیریهای دولت، بیش از اینکه امیدی به تربیت صد مدیر جوان مؤمن در دولت چهاردهم باشد، ظن تربیت صد مدیر حامی فتنه و اغتشاش بیشتر احساس میشود.
مدعیان خالصسازِ اصلاحات
به نظر میرسد مدعیان اصلاحات و همچنین برخی از تصمیمگیران و مدیران دولت چهاردهم، در حالی که دیگران را متهم به خالصسازی میکردند، بیش از هر فرد و طیف دیگری مصداق تام و بارز خالصسازی هستند.
این افراد علاوهبر اینکه به دنبال قلع و قمع و منزویسازی نیروهای انقلابی هستند، سعی در خالصسازی نهادهای غیردولتی از جمله شهرداریها و صداوسیما نیز داشته و بر طبل برکناری و خالصسازی تمام کشور از نیروهای انقلابی و متعهد به نظام میکوبند.
خواسته عجیب خالصسازی مدعیان اصلاحات در شرایطی مطرح شده است که دولت چهاردهم در میان دولتهای پس از انقلاب اسلامی با کسب 16 میلیون و 384 هزار رای از میان 61 میلیون و 452 هزار رای با 26 درصد آرا واجدین شرایط، ضعیفترین دولت به لحاظ آراء مردمی بهشمار میآید.
گرچه درصد پایین رای دولت چهاردهم نسبت به دیگر دولتها، دلیلی بر پیشداوری درباره عملکرد دولت نخواهد بود و همه کشور باید یاریگر دولت در مسیر موفقیت باشد، ولی کوبیدن مدعیان اصلاحات و مسئولین دولت چهاردهم بر طبل قلع و قمع جوانان انقلابی، متعهد و متخصص در دولت و دیگر نهادها علیرغم اینکه دولت پزشکیان از پشتوانه قوی رای مردم نیز برخوردار نیست، جای تعجب دارد.
مدعیان اصلاحات پیشتر و در حالی که بعضی از دلسوزان از دولت شهید رئیسی به دلیل کندی چند ساله در روند عزل و نصب افراد انتقاد میکردند، ایشان و کلیت نظام را به خالصسازی متهم میکردند ولی عجیب اینکه اکنون با رایی کمتر از دولت سیزدهم، با دیکتاتوری تمام، حتی نهادهای غیردولتی را نیز هدف حملات خود برای خالصسازی از مسئولان انقلابی قرار میدهند.
ترسم نرسی به کعبه
بررسی روند انتصابات در هفتههای اخیر نشانگر این است که علی رغم توصیه رهبر معظم انقلاب بر بهکارگیری مدیران مؤمن و متعهد، تاکید رئیسجمهور محترم بر عدم تعجیل در تغییر مدیران و مسئولان و نصبالعین قرار گرفتن اصول کلی نظام و اسناد بالادستی (که بر بهکارگیری افراد متعهد، متخصص و جوان صحه میگذارد) و توصیهها و هشدارهای دلسوزان نظام و دولت، انتصاب افراد زاویهدار و مسئلهدار در مناصب حساس وزارتی ادامه دارد.
در ادامه غفلت و سوء عملکرد دولت در تعیین مدیران، وزیر بهداشت درمان و آموزش پزشکی، فردی را به عنوان سرپرست مرکز روابط عمومی و اطلاعرسانی وزارت بهداشت منصوب کرد که در منصب قبلی خود، با اتهامزنیهای متعدد به نظام در موضوع آشوبهای 1401، به یکی از صحنهگردانان هجمه رسانهای ضد انقلاب به نظام بدل گشته بود.
در روزهای اخیر همچنین یکی از افرادی که سابقه سیاهی در حمایت از آشوبگران سال 1401 را در کارنامه دارد در حکمی به سرپرستی دفتر ریاست و هماهنگی امور استانها سازمان محیط زیست منصوب شد.
به نظر میرسد با غفلت تصمیمگیران در دولت چهاردهم و با تسلط تندروهای مدعی اصلاحات بر ارکان تصمیمگیری دولت، افراد زاویهدار در حال دریافت جایزه عدم تعهد خود به نظام هستند.
اولویتهای کشور چیست؟
مدعیان اصلاحات که متاسفانه با تسلط بر تصمیمگیران در دولت به دنبال منافع جناحی و شخصی خود به جای کارآمدی دولت و توسعه کشور هستند، با طرح مسائل حاشیهسازی که به هیچ وجه دغدغه ملت ایران نبوده و نیست، به جای در اولویت قرار دادن اقتصاد و معیشت مردم به عنوان مهمترین مسائل کشور، سعی در ادامه موجسواری بر مدار حاشیهسازیها
دارند.
این طیف تندرو که اساسا حیات خود را در حاشیه و بحرانآفرینی تعریف کردهاند، در شرایطی که مسائلی مانند رفع حصر سران فتنه هیچ جایگاهی در افکار و اذهان ملت ایران ندارد، به دنبال حاشیهای جدید و سوءاستفاده از آن هستند.
وفاق ملی: کَلِمَهُ حَقّ یُرَادُ بِهَا بَاطِلٌ
به نظر میرسد گرچه رئیسجمهور محترم با بیان کلیدواژه وفاق ملی، قدم خوبی را در راه بهکارگیری دولت از توان دلسوزان انقلاب و نظام و همچنین ظرفیت بیشمار آحاد ملت ایران برداشته است ولی متاسفانه به واسطه تسلط طیف تندرو مدعی اصلاحات بر دولت، «وفاق ملی» امروز به واضحترین نماد و مظهر سخن امیرالمؤمنین در حکمت 198 نهجالبلاغه «کَلِمَهُ حَقّ یُرَادُ بِهَا بَاطِلٌ» تبدیل شده است.
امروزه بیش از هرکسی رئیسجمهور محترم در معرض خطر دیکتاتوری مدعیان اصلاحات قرار گرفته است، بدون شک غفلت پزشکیان از تسلط طیف تندرو مدعی اصلاحات، وی را در معرض خطرات، حاشیهها و بحرانهایی قرار خواهد داد که در قضاوت مردم نسبت به کارنامه وی در پایان عمر دولت چهاردهم تاثیرگذار خواهد بود.
مدعیان اصلاحات بارها نشان دادهاند که به مسئولین تنها به عنوان پلی برای مقاصد سیاسی و جناحی خود نگریسته و هیچ تعهدی نسبت به موفقیت آنان نداشته و ندارند.