آژانس هوش مصنوعی کلید خورد!
فایننشالتایمز گزارش کرده امریکا، انگلیس و اتحادیه اروپا قرار است اولین معاهده بینالمللی حقوقی الزامآور را در استفاده از هوش مصنوعی امضا کنند. بهتازگی رهبر معظم انقلاب به اعضای دولت هشدار داد تا زیرساختهای هوشمصنوعی را فراهم کنند، چون کشورهای اروپایی احتمالاً چیزی مانند آژانس هستهای برای کنترل و تسلط بر این دستاورد جدید علمی بنا خواهند کرد
«اگر شما نتوانید لایههای عمیق و متنوع هوش مصنوعی را تأمین کنید، فردا اینها (سلطهگران) یک ایستگاهی مثل آژانس اتمی برای هوش مصنوعی درست میکنند که اگر به آن ایستگاه رسیدید باید اجازه بگیرید از فلان بخش هوش مصنوعی استفاده کنید و از فلان بخش دیگر حق ندارید استفاده کنید» اینها بخشی از بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضای هیئت دولت چهاردهم است که ابتدای ماه جاری گفته شد. اکنون هم خبر میرسد امریکا، انگلیس و اتحادیه اروپا قرار است اولین معاهده بینالمللی حقوقی الزامآور در مورد استفاده از هوش مصنوعی را امضا کنند. کنوانسیونی که توسط بیش از ۵۰کشور از جمله کانادا، رژیم صهیونیستی، ژاپن و استرالیا تدوین شدهاست. این خبرها حکایت از آن دارد که آژانس هوش مصنوعی در حال شکلگیری است. بازماندن از این عرصه، عقبافتادگی بیننسلی درپی خواهد داشت. رهبر معظم انقلاب بارها نسبت به این موضوع هشدار دادهاند. در این شرایط و برای اینکه بیشتر با ماهیت هوش مصنوعی و کارهای انجام شده در این خصوص آشنا شویم «جوان» گفت وگویی با محمد نژادپور، رئیس میز هوش مصنوعی ستاد علم شورای عالی انقلاب فرهنگی داشته که بخش آن در ادامه میآید.
برای شروع گفتگو لطفاً بفرمایید هوش مصنوعی چیست و وقتی در مورد هوش مصنوعی صحبت میکنیم از چه موضوعی میگوییم؟
انسان در مسئله هوش مصنوعی عملاً به دنبال فهم و توجه به کارکردهای خودش است تا وقتی که توانست کارکردها و قابلیتهای خود را بفهمد، آن را به یک سیستم منتقل کند. انسان یکسری کارکردها دارد که مهمترین آنها کارکردهای ذهنی و مغزی است. بالاخره انسان ابعاد گوناگونی دارد که از جمله آنها سیستم گوارش، گردش، استخوان بندی و مواردی از این دست است و یکی از سیستمهای او نیز سیستم مغزی و ذهنی است که یک سیستم پیچیده و مهم در بدن انسان است و شاید مهمترین کارکردی که انسان دارد و به واسطه آن خیلی با دیگر موجودات قائل تمایز است این قدرتهای ذهنی باشد. حالا انسان میخواهد این قابلیتهای ذهنی خود را بشناسد و هر چقدر که آن را شناخت میتواند به یک ماشین یا سیستم دیگر منتقل کند. در اینجا مسائلی مانند یادگیری، ادراک، توجه، تصمیم گیری، استدلال، پیش بینی بخشی از یک بسته بسیار بزرگ عملیات ذهنی انسان است که براساس آن این اقدامات را میتواند انجام دهد.
اکنون آن چیزی که از لفظ هوش مصنوعی به ذهن اکثر افراد متبادر میشود، موضوعاتی مانند چت جی پی تی یا دستکاری صدا و تصویر افراد به وسیله هوش مصنوعی است، لطفاً کمی در این خصوص توضیح دهید.
اگر من بتوانم سیستمی را داشته باشم و یکی از کارکردهای ذهنی انسان را به آن منتقل کنم آن سیستم، سیستم یا ماشین هوشمند میشود. اینکه حالا چقدر موفق بوده چنین چیزی را تحقق دهد به میزان شناخت از خودش باز میگردد یعنی هرچقدر که انسان خودش را میشناسد و درک میکند راحتتر میتواند آن فهم و ادراک خودش از خودش را روی یک ماشین دیگر پیادهسازی کند. انسان میتواند در شرایطی که هم صدای آب و باد میآید، صدای دیگری را که میشنود، درک کند و بفهمد او چه میگوید.
این تشخیص زبان یکی از موضوعات پیچیده ذهنی انسان است که هم خودش برای فهم زبان و هم برای تولید زبان مصداق پیدا میکند. حالا سیستمهایی مانند چت جی پی تی، جمینای گوگل یا موردهای دیگر از این دست به دو بخش خیلی عمده تقسیم میشوند. یکی از آنها فهم از زبان است یعنی میتوانند زبان را درک کنند و میتوانند چیزی را که میگویم یا برای آنها تایپ میکنم چه به صورت نوشتاری و چه به صورت گفتاری را درک کنند و بفهمند که من چه گفتم یعنی ساختار زبان من را متوجه شوند و اگر خواستند چیزی را بیان کنند متناسب زبان من بیان کنند.
بعد دوم آن این است که وقتی شنید و میخواهد حرف بزند چه میگوید، از کجا میآورد و این حرف را میزند که به دادههایی باز میگردد که از قبل به این ماشین یاد دادهاند، یعنی به سیستمی مانند چت جی پی تی از قبل کلی دادهها و اطلاعاتی که در اینترنت بوده دادهاند و منابع بسیار زیاد اطلاعاتی که در اینترنت هست در اختیار یک ساختار هوش مصنوعی قرار دادهاند و حالا که از آن سؤال میکنید بعد از اینکه فهمید شما چه پرسیدید میخواهد پاسخ دهد، جواب را میرود از بانک اطلاعات دادههای خود پیدا و دنبال میکند، این همان چیزی است که به آن مدلهای زبانی بزرگ میگوییم. مدلهای زبانی بزرگ مدلهایی از سیستمهای هوش مصنوعی یادگیرنده هستند که قابلیت این را دارند که دادههای بسیار زیادی را به آنها منتقل کرد و آنها یاد بگیرند. زمانی که میخواهند به سؤال شما جواب بدهند یا درخواست شما را پاسخ بدهند باید به اطلاعات خودش مراجعه کنند، برای همین است که شما میبینید که اینها ورژن میخورد مثلاً میبینید که گفته میشود چت جی پی تی ورژن یک، ورژن ۲، ورژن ۳ و ورژن ۴ تغییر میکند، چون مشخص است که دادههای موجود در دنیا دارد تغییر میکند و آن دادهها را دوباره باید به این سیستم منتقل کنند که یاد بگیرد و بتواند آن کار را انجام دهد.
بی شک یکی از مهمترین مهارتها در این قصه مهارتهای اجرای یک فرآیند است، یعنی اینها در ساختار زبانی خود مثل یک فرآیندی که اول میگویید برو این کار را انجام بده دوم این کار را و سوم این کار را، یک فرآیندی را میچینند و میگویند اگر اینجا به این مشکل برخوردی فلان کار را انجام بده و اگر این اتفاق افتاد فلان کار را انجام بده، اینکه بتوانند به آن ساختار فرآیندی بدهید و آن فرآیند را دنبال کند، خیلی بهتر است و معمولاً برای گفتگو کردن با اینها بحث پرامپتنویسی مطرح میشود.
پرامپتنویسی چیست؟
یعنی اینکه شما چگونه بتوانید سؤال و مطلب خودتان را با جزئیات کامل به آن ابزار هوش مصنوعی بگویید مثلاً برای یک عکسی که طراحی میکند، تصاویری که نقاشی میکشد، فیلم میسازد با شما گفت وگوی متنی یا صوتی میکند. هوش مصنوعی بر این اساس میتواند یک فرآیندی را انجام دهد و به جزئیاتی که شما گفتید توجه کنند که امروز خود این پرامپتنویسی یک مهارت شدهاست، اینکه شما بتوانید به درستی مطلب مورد نظرت را به هوش مصنوعی منتقل کنی و به او بگویی که این را میخواهم و این را هم نمیخواهم مثل ماشینسواری است اینکه شما بدانید ماشین چه کاری میتواند انجام دهد، چه کاری نمیتواند انجام دهد و به درستی هم بتوانی از آن استفاده کنی خودش یک نوع مهارت است.
کارکردهای هوش مصنوعی همین مواردی است که گفتید یا در مباحث صنعتی، مواردی مهم و عمیق هم کارایی دارد؟
در مورد کارکرد هوش مصنوعی میتوان گفت که جایی که انسان میتواند کار کند، هوش مصنوعی نیز میتواند آنجا کار کند، هرجایی که یک انسان توانایی کار کردن دارد هوش مصنوعی نیز میتواند با یک تفاوت و بررسی دقیقتر کارکرد داشته باشد. البته در مورد این تفاوت و بررسی دقیقتر جاهایی است که هوش مصنوعی عقبتر از انسان است و جاهایی هم هست که جلوتر از انسان است.
هوش مصنوعی کجاها از انسان عقبتر است؟
همانجایی که انسان هنوز خودش را نشناخته است. مثلاً انسان هنوز نمیتواند خواب را درک کند، خواب یک موضوع ذهنی مربوط به انسان است و انسان موقع خوابیدن یک فعالیت ذهنی دارد انجام میدهد که بدن در حالتی میرود که ذهن بتواند یک پردازش یا فرآیندی را انجام دهد و در این پردازش یا فرآیند اطلاعاتی که از صبح تا شب دریافت کرده را دسته بندی میکند اضافههای آن را دور میریزد و آنهایی را که لازم است به حافظه پیوند بزند، پیوند میزند، آنهایی که لازم است به آن توجه ویژه داشته باشد و بیشتر روی آن کار میکند را نیز جدا میکند، انگار که دارد یک خانه تکانی کوچک انجام میدهد. حالا وقتی که خود بشر نیز نفهمیده که این چیست طبیعتاً نمیتوانیم بگوییم سیستمی ساخته که میخوابد.
هوش مصنوعی کجاها از انسان جلوتر است؟
هوش مصنوعی در یکسری از جاها حداقل از یکسری از محدودیتهایی که ما از یک انسان عادی میشناسیم، جلوتر است. یک بخشی از این محدودیتها مربوط به عرض و طول انسان است، انسان وقتی که میخواهد یک چیزی را ادراک کند، لایه ادراک انسان محدود به همین پنج حواس ظاهری و احتمالاً موضوعی است، ولی دست هوش مصنوعی میتواند کیلومترها درازتر شود، پایش میتواند هزاران کیلومتر جلوتر حرکت کند، چشمش میتواند صدها هزار کیلومتر جلوتر باشد. فرض کنید پلیس اینجا نشسته ولی چشم هوش مصنوعی پلیس ۲۰ کیلومتر جلوتر را میبیند و این دیدن را به پلیس منتقل میکند. بنابراین ظرف ادراک هوش مصنوعی از این منظر گسترده هم از نوع ادراک و هم از نوع فاصله ادراک آن گستردهتر است. یعنی از کیلومترها دورتر بشنود، ببیند و حتی لمس کند، اما از طرف دیگر عمق ادراک آن نیز بیشتر است مثلاً ما نمیتوانیم در آبی دستمان را فرو کنیم که ماده مذابی دارد میجوشد و بگوییم میخواهیم ببینیم چند درجه است، چون بالای ۶۰ یا ۷۰ درجه را اصلاً نمیتوانیم تحمل کنیم، اما هوش مصنوعی میتواند با سنسورهای خود ۳۰۰ یا ۴۰۰ درجه را تحمل کند و تشخیص دهد یا ما نمیتوانیم یک اسید را بخوریم و بگوییم این اسید است، چون طبیعتاً اگر چنین کاری انجام دهیم، احتمال زیاد دارد که بمیریم ولی آن ظرف ادراک هوش مصنوعی به شکلی است که با سنسورهایی که دارد و توسعه قابلیتهایی را که الکترونیک در حوزه سنسور به او داده اسید هم بچشد و اجزای آن را هم تجزیه و تحلیل کند و در یک سیستم هوشمند بگوید که از چه چیزی تشکیل شدهاست. هوش مصنوعی حتی میتواند یک بو را تجزیه و تحلیل کند و به بخشهای مختلف بشکند و بعد همین اجزا را در ۱۰۰ کیلومتر فراتر دوباره بازسازی کند و آن بو را خلق کند.
مصداقی میتوانید بگویید مثلاً چه کاری را میتواند انجام دهد؟
مثلاً میتواند به عنوان یک وکیل کار حقوقی انجام دهد، میتواند به عنوان یک مشاور راهبردی مدیریت باشد و به شما مشاوره استراتژیک بدهد، میتواند در نقش یک پزشک عمومی به شما مشاوره دارویی بدهد، میتواند در نقش یک کشاورز تمام فعالیتهای آن را با گستردگی بالاتر انجام دهد و عملاً کل زمین کشاورزی شما را تحت کنترل و هدایت خود قرار دهد، میتواند جای یک انسان در کارخانه نقش تولیدی داشته باشد یا میتواند جای یک منشی مانند تلفنهای گویایی که امروز داریم به کار گرفته شود و قطعاً بعد از چندی سیستمهای هوشمندی میآید که جایگزین این سیستمهای تلفنی فعلی میشود و عملاً فرآیندهای پیچیدهای را انجام میدهد و نقش یک پاسخگوی دقیق را بازی میکند. بنابراین طیف به کارگیری هوش مصنوعی در ابعاد زیادی است که احتمال دارد حوزههایی باشد که اکنون در ذهن ما نیز نیست.
امروز مثلاً هوش مصنوعی در برخی از ماشینهای نقش راننده را دارد و ماشین عملاً نیاز به راننده ندارد و اگر چیزی به شکل فرمان گذاشتهاند به دلیل نوستالژیک بودن آن است و احتمالاً تا چند سال آینده خواهید دید که فرمان هم از ماشینها حذف شود و شما از قبل به ماشین فرمان دهید که قبل از اینکه من برسم ماشین را روشن کن، در را باز کن و با آن حرف بزنید من فلان جا میخواهم بروم، مثلاً امروز آرام و از مسیری که شلوغ نباشد برو. بعد نهتنها رانندگی یا نقاشی برای شما میکند، بلکه در حوزه محتوایی میتواند به شدت کارهای هنری انجام بدهد برای شما کارتون، عکس و حتی فیلم بسازد و من تقریباً عرصهای را سراغ ندارم که بگویم الان هوش مصنوعی نمیتواند وارد آن شود.
منبع: روزنامه جوان