بي بي سي لانه ديوانه هاي ديوارنويس
بي بي سي به آقاي گنجي عنوان پژوهشگر مي دهد و از قول وي ادعا مي كند ميان ايرانيان و مرجعيت جدايي افتاده است، بي آنكه زحمتي براي اطلاعات و آمار و كدهاي تاريخي بكشد.
کیهان: یك همكار نشريات زنجيره اي مقاله آشفته سايت بي بي سي انگليسي مبني بر بي اعتقادي مردم ايران به دين و مرجعيت را «نوعي ديوارنويسي از سر بغض و كينه» توصيف كرد. در پي انتشار مقاله اكبر گنجي (منكر مهدويت) در شبكه بي بي سي، «فريد-م» به واكنش عليه اين اقدام گنجي پرداخت و نوشت: بي بي سي به آقاي گنجي عنوان پژوهشگر مي دهد و از قول وي ادعا مي كند ميان ايرانيان و مرجعيت جدايي افتاده است، بي آنكه زحمتي براي اطلاعات و آمار و كدهاي تاريخي بكشد. اين مقاله بيشتر به يك شب نامه و بيانيه سياسي احزاب چپگراي دهه 30 مي ماند. گنجي سعي مي كند ضديت خود با مرجعيت را با تمسك به هر گزاره اي درست يا غلط به نمايش بگذارد... بي مبناترين بخش مقاله آنجاست كه وي براي رد اعتقاد ايرانيان به سنت، با يك آمار جمعيتي كه 70 درصد جمعيت ايرانيان زير 35 سال هستند، نتيجه گيري مي كند كه اكثريت 70 درصدي ايرانيان به باورهاي سنتي معتقد نيستند. او نمي گويد، برچه اساسي آناني كه سن شان زير 35 سال است، اينگونه اند؟ آيا او اصلاً اجراي مناسك توسط جوانان را نديده است؟! آيا خودش وقتي در ايران بود، فقط در محافل غير مذهبي جوانان حضور مي يافته كه همه را اين طور مي بيند؟ و سؤالاتي از اين جنس كه در پي هم تكرار مي شود. او به گونه اي از سنت ياد مي كند كه گويي وفاداري به آن نوعي ناسزا است و افراد تحصيل كرده به آداب شريعت عمل نمي كنند! نويسنده كه خود ادعايي متفاوت با حقيقت مطرح كرده است، به راحتي و بدون اندكي تأمل از مخالفان نظرش مي خواهد كه براي ادعاي خود دليل بياورند. نوشته آنچنان در تخيل غوطه ور شده كه گويي نويسنده آن خود را «گاليله» فرض كرده است و نظري بزرگ را كشف كرده و ديگران نمي فهمند. او تنها به رد وفاداري ايرانيان به سنت بسنده نمي كند و جامعه ايران را مسلماناني فرض مي كند كه «براي دين شعائري، مناسكي و فقهي فقيهان اهميت چنداني قائل نيستند»! او در پي اين ادعا نمي گويد بر چه اساسي به اين گزاره رسيده است؟ كدام پيمايش و نظرسنجي مبناي ادعايش است؟ و چگونه مي توان مسلمان بود، اما به «هيچ مطلق» معتقد بود؟ نويسنده مي افزايد: گزاره هاي نوشته گنجي در بي بي سي آنچنان با بغض و كينه نوشته شده است كه جز در رقباي متعصب برخي اديان ديگر نسبت به اسلام ديده نمي شود، حواشي و استثنائات را جاي متن دين مي گذارد تا وجهه رحماني اسلام ديده نشود و تمامي رفتار و كردار مرجعيت را با رنگي سياه نقاشي كند؛ بدون پاسخ به اين سؤال كه چگونه و برچه اساسي معتقد به اين ادعاست؟! اين شائبه در ذهن شكل مي گيرد كه شايد اقامت در ايالات متحده آمريكا و نشست و برخاست با دوستان جديدش، او را اينگونه كرده است؟! اين سير و سلوك چگونه رخ داده است؟ مقاله گنجي را مي توان نوعي ديوارنويسي محض ارزيابي كرد. يادآور مي شود شبكه بي بي سي با سياستگذاري MI6 پروژه مشتركي را با همراهي فتنه گران به اجرا گذاشت تا مرجعيت را در تقابل با انقلاب و نظام قرار دهد اما پس از شكست فتنه و دست رد مراجع به سينه فتنه گران و سرانجام نمايش پررنگ همدلي و محبت ميان مراجع و رهبر معظم انقلاب در سفر تاريخي معظم له به قم سبب شد تا اين بار بي بي سي انگليسي وارد فاز ديگري شده و ادعا كند مردم ايران اساساً از دين رويگردان شده و به همين دليل هم توجهي به مرجعيت ندارند! اراجيف گنجي عليه مرجعيت- به سفارش بي بي سي- در حالي است كه وي پيش از اين همپاي BBC بارها از كساني چون منتظري و صانعي تعريف و تمجيد كرده است!