خودافشاگری جدید تئوریسین فراری

جوان: در برنامه اخیر بخش فارسی زبان رادیو بی بی سی با دعوت از اکبر گنجی و یکی از پادوهای حاج فرج دباغ با نام «محمود صدری» از کارشناسان اتاق فکر فتنه گران سبز، حمله به نظام اعتقادی ولایت فقیه و آرمانهای حضرت امام (ره) بطور کاملا آشکار به نمایش درآمد. سخنان وقیحانه اکبر گنجی که سالها از برکت نظام به صورت کاملا منافقانه و زیر بیرق موسوم به خط امام استفاده کرده بود، جای بسی شگفتی است و از همه مهم تر سکوت سردمداران فتنه سبز که مدعی خط امام هستند در خصوص این دریدگی و بی شرمی، این باور را به یقین تبدیل می کند که امثال اکبر گنجی سخنگویان این جریان در خارج از کشور هستند. مردم، معیار تشخیص راست و دروغ گنجی در بخشی از سخنان وقیحانه خود می گوید: «امام دروغگویی را در ایران نهادینه کرد»! حال گرچه دلایل ابراز چنین عقیده ای از سوی گنجی واضح و روشن است، اما بد نیست در این زمینه نکاتی را یادآور شویم. امام راحل پس از آنکه انقلاب اسلامی را به سرانجام رساند و دولت جمهوری اسلامی را با پشتیبانی ملت بنا نهاد، در آستانه نیمه خرداد 1368 به ملکوت اعلی پیوست. پس از رحلت امام امت، حضرت آیت الله خامنه ای به عنوان ولی فقیه مسلمین انتخاب شدند و ایشان اهدافی را که امام خمینی (ره) برای نظام تعیین فرموده بودند، دنبال کردند و در طول این مدت روزنه های فراوانی از امید در مسیر شکوفایی قرار گرفت. بی شک آنچه در این سال ها عامل اصلی پیروزی های پی در پی نظام نوپای جمهوری اسلامی در برابر استعمارگران غول پیکر بوده است، حمایت مردم از یک حقیقت و راه حق بوده است. حقانیت و به قول ساده تر رو راستی و صدق گفتار امام راحل و مقام معظم رهبری با مردم چنان عمیق جلوه کرده است که اکنون پس از گذشت بیش از 30 سال از بنیان جمهوری اسلامی و 20 سال از رحلت امام (ره) و رهبری آیت الله خامنه ای، هر زمان که نیاز به حمایت و حضور مردم در صحنه بوده است، اکثریت آمده اند و در دفاع از آرمان های امام و رهبری فریاد بر سر دروغگویان کشیده اند. حال باید از آقای گنجی پرسید که آیا در دیدگاه شما معیاری محکم تر از مردم فکور و عملکرد عقلانی ملت برای تشخیص راست و دروغ وجود دارد؟ بزرگترین دروغگویان تاریخ انقلاب گنجی در بخشی دیگر از خودافشاگری هایش گفته است: «اصلاح طلبان از روی اجبار خود را در خط امام نشان می دهند تا در معادلات سیاسی داخلی حذف نشوند؛ و الا هیچ اعتقادی به آرمانهای خمینی ندارند». اگر این گفته گنجی را که امروز در کسوت تئوریسین برآمده از اصلاحات به نظرسازی در خارج از کشور مشغول است، بپذیریم، باید آن دسته از اصلاح طلبانی که موردنظر گنجی است را به عنوان دروغگوترین افراد بشناسیم؛ زیرا نفاق یعنی همان مفهوم گنجیده در سخن اخیر گنجی بالاترین درجه دروغ است. اما به نظر می رسد که منظور گنجی از اصلاح طلبانی که به اجبار خود را در خط امام نشان می دهند،‌ همان فتنه گرانی است که در زمین اصلاحات رشد کردند و در نقشه اصلاحات گام برداشتند و سپس عمیق ترین فتنه پس از انقلاب را در پس تبلیغات و تحرکات انتخابات سال گذشته به وجود آوردند. اینجا دیگر «اگر» و «به نظر می رسد» جایز نیست؛ اکنون مسلم است آن فتنه گران خصوصا مسببان فتنه 88 بزرگترین دروغگویان تاریخ انقلاب هستند. زیرا ما پذیرفته ایم که مردم ایران از جنس مردم کوفه نیستند که نتوانند معیار حق و باطل باشند؛ مردم ایران از نسل خمینی کبیر هستند؛ آن حقیقت همیشه جاوید؛ مردم انقلابی و بصیر ایران معیار تشخیص راست و دروغ هستند و بر این مبنا با فریاد خود در روز قدس، 13 آبان، 16 آذر، 9 دی و 22 بهمن سال گذشته نشان دادند که دروغگو آن فتنه گرانی هستند که تاب شکست را ندارند و از خط امام تنها سپری برای بقای خود ساخته اند. دم خروس برآمده از افشاگری ها بحث ولایت فقیه موضوع دیگری بود که گنجی در برنامه اخیر بخش فارسی زبان رادیو بی بی سی به آن اشاره کرد و گفت: «ولایت فقیه نوعی حکومت استبداد دینی می باشد و فقه شیعه چیزی به نام ولایت فقیه ندارد». در این مقال کوتاه از تبیین و توضیح فلسفه ولایت فقیه می گذریم و جویندگان حقیقت با بررسی آثار فراوان در این زمینه به ویژه مطالعه آرای میرزای نائینی بزرگ، می توانند به حقانیت این اصل در فقه شیعه پی برند و به کنه این جمله عمیق از حضرت امام (ره) آگه شوند که ایشان فرمودند: «اگر می خواهید به مملکت شما آسیبی نرسد، پشتیبان ولایت فقیه باشید» اما در این اشارت و اظهارات اخیر و قدیم گنجی، نکته ای عیان به سان دم خروس پیداست که دروغگو بودن گنجی و سوابق وی در این فن را به وضوح نشان می دهد. زیرا وی کسی بود که در ایام اصلاحات و دوم خرداد به حرفه روزنامه نگاری مشغول بود و همواره با نقاب خط امام قلم می زد. اما اینک نه تنها به راحتی اصل ولایت فقیه را انکار می کند و بی اعتقادی خود به خط امام را نشان می دهد، بلکه در خودافشاگری های مداوم این شخص که عده ای از وی به عنوان «ابوذر میرحسین موسوی» یاد می کنند، وحی و مهدویت نیز انکار شده و بنابراین چنانکه از شواهد و قرائن پیداست، مسلمانی وی نیز از سر اجبار است و یک دروغ بزرگ. در انتها یک سوال باقی می ماند و آن اینکه آیا عده ای از فتنه گران که همچنان سعی دارند پشت خط امام (ره) پنهان شوند و ادعای حفظ نظام و انقلاب را دارند، اما اعلام برائتی از این گفته های عضو وابسته به تشکیلات اتاق فکر فتنه در خارج از کشور ندارند، آخرالامر در زمینی که گنجی سقوط کرد، قصد هبوط دارند؟