بازي با كودك را فراموش نكنيد
يادگيري يك سرگرمي يا انجام برخي اعمال پيچيده به كمك والدين و اتكا به آنها در دوران طفوليت مي تواند از ظهور اختلالات شخصيتي در آينده جلوگيري كند.
جام جم آنلاين: وقت گذاشتن براي كودكان هنگام مطالعه يا انجام تكاليف منزل يا آموختن مهارت هاي سازماني به آنها به سلامت رواني كودكان در بزرگسالي كمك بهتري مي كند. ارتباطات ميان فردي قوي و مهارت هاي اجتماعي كه كودكان در نتيجه تعامل سالم و فعال با بزرگ ترها مي آموزند نقش مثبتي در توسعه و پرورش روان شناختي كودك دارد. به اين وسيله كودك سيستم پيوندجويي يا همان ارتباط با دنياي افراد را پرورش مي دهد و بدون آن ارتباط كودك با انسان هاي اطراف بسيار سخت شده و آسيب مي بيند. آنچنان كه محققان دانشگاه بينگهامتون در نيويورك دريافته اند اين اختلال باعث ظهور علائم اختلال شخصيت اسكيزوئيد در دوران بزرگسالي و پس از آن مي شود. تحقيقات انجام گرفته توسط محققان اين دانشگاه بر درگيري فعالانه كودك طي گذر زمان و فرآيند رشد كه وابستگي زيادي به فعاليت هاي روزانه، تماشاي تلويزيون، نوع بازي هاي كامپيوتري (واقعيت مجازي) دارد، تاكيد مي كند. از طريق فرآيندهاي قوي و تعاملات معمولي همراه با مراقبت، والدين مي توانند در پيشرفت تجربه هاي روان شناختي و متمايز بودن كودك نقش مهمي ايفا كنند. اين كار باعث مي شود كه كودك ميل بيشتري به تعامل با ديگران داشته باشد كه اساس روان شناختي تجارب بشري است، اما براي بعضي از افرادي كه دچار اختلال شخصيت (PD) هستند. اين اشتياق براي برقراري ارتباط با ديگران به شكل محسوسي غايب است (وجود ندارد).
سال ها دانشمندان در اين فكر بودند كه آيا عوامل محيطي مي تواند در ايجاد يا افزايش خطر PD موثر باشد يا خير. به عنوان مثال آسيب هاي رواني دوران كودكي نقش مهمي در اين موضوع دارند. اگرچه تا به امروز تحقيقي در رابطه با اين كه چه عواملي در صورت وجود مي تواند از اين اختلال شخصيت جلوگيري كند انجام نشده است، اما امروز مي دانيم كه نقش فرآيندهاي مجاور در جلوگيري از آن بسيار مهم است. با استفاده از داده هاي به دست آمده ناشي از مطالعات طولي اختلال شخصيت (LSPD) كه از سال 1991 آغاز شده پروفسور مارك لنزنوگر توانست از فاكتور زمان استفاده بهينه اي كرده و افراد را در طول زمان مورد بررسي قرار دهد. LSPD تقريبا شكل جديدي براي محاسبه اين كه چگونه افراد در طي يك دوره زماني تغيير مي كنند است. پروفسور لنزنوگر اميدوار است در آينده اطلاعات به دست آمده از DNA تمامي افراد بتواند در پيشگويي تغييرات شخصيتي، ثبات شخصيت و اختلالات شخصيتي در طول زمان به آنها كمك كند. تمركز روي عوامل بيولوژيكي و اجتماعي مي تواند چشم انداز روشن تري از چگونگي تغيير شخصيت انسان در طول عمر را ميسر ساخته و ما را به مرزهايي كه هنوز ناشناخته مانده اند برساند.