ناگهان «تحریم دستساز» انتخابات شکست!
انتخابات چهاردهمین دوره ریاستجمهوری از منظر تحلیلی و آماری واجد اهمیت بسیاری است. هرفردی و جریانی هم تلاش میکند فهم و تصویر خود را از این انتخابات ارائه کند، اما برآوردهای دقیق آماری از انتخابات چهاردهم نکات جالب توجهی دارد که نشان میدهد کمپین تحریم انتخابات شکست خورد. این نتایج هم مورد تأیید جناحهای مختلف سیاسی است و هم اینکه مؤسسات انجام دهنده این بررسی آماری، توانستند نتیجه انتخابات را به درستی پیشبینی کنند و همین امر نشان میدهد که اعداد و ارقام این نظرسنجیها قابل اتکا است.
انتشار جزئیات آمار مشارکت در انتخابات ریاستجمهوری چهاردهم نشان میدهد در مجموع دو مرحله ۵۵ درصد مردم (۵۵ درصد کارت ملی منفرد) شرکت کردهاند. درواقع ۵ درصد از کسانی که در مرحله اول مشارکت کردند، در مرحله دوم مشارکت نداشتند، اما در مرحله دوم ۱۵ درصد از کسانی که در مرحله اول نبودند، رأی دادند. مشارکت ۵۵ درصدی از میانگین ۶۵ درصدی ادوار ۱۰ درصد کمتر است که این ۱۰ درصد به اضافه کسانی که در نظرسنجیها گفتهاند هرگز شرکت نمیکنیم یا به احتمال بسیار کم شرکت میکنیم، به دلایل متعددی از جمله احساس فساد و ناکارآمدی در انتخابات مشارکت نکردهاند ولی فقط یک و ۶ دهم درصد از آنان، علت غیبت خود را «قبولنداشتن نظام» عنوان کردهاند. چنین مشارکتی با این جزئیات آنهم بعد از «تحریمدستساز» دشمن که از مدتها پیش کلید خورده بود، گواهی است بر اینکه برخلاف انتظار آنان، ناگهان «دست تحریمساز» دشمن شکست!
انتخابات چهاردهمین دوره ریاستجمهوری از منظر تحلیلی و آماری واجد اهمیت بسیاری است. هرفردی و جریانی هم تلاش میکند فهم و تصویر خود را از این انتخابات ارائه کند، اما برآوردهای دقیق آماری از انتخابات چهاردهم نکات جالب توجهی دارد که نشان میدهد کمپین تحریم انتخابات شکست خورد. این نتایج هم مورد تأیید جناحهای مختلف سیاسی است و هم اینکه مؤسسات انجام دهنده این بررسی آماری، توانستند نتیجه انتخابات را به درستی پیشبینی کنند و همین امر نشان میدهد که اعداد و ارقام این نظرسنجیها قابل اتکا است.
مشارکت در دور اول انتخابات ریاست جمهوری حدود ۴۰ درصد و در دور دوم حدود ۵۰ درصد بود. با ثبت این میزان مشارکت، جریان برانداز که راهبرد تحریم انتخابات را در پیش گرفته بود سعی کرد با قلب واقعیت خود را پیروز میدان انتخابات نشان دهد، اما این همه واقعیت نبود. یعنی این تلقی که ۵۰ درصد مردم در انتخابات مشارکت نکردند پس به کمپین تحریمیهای انتخابات و جریان برانداز پیوستند کاملاً مخدوش و غلط است، چراکه در پس این تحلیل و استدلال مفروضاتی نهفته است که سست و شکننده است. میانگین مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری در بعد از انقلاب اسلامی ۶۵ درصد است نه ۱۰۰ درصد. بنابراین ما در این دوره از انتخابات ریاست جمهوری با ۱۰ درصد افت مشارکت روبهرو بودیم، چراکه براساس نتایج نظرسنجی و یافتههای مراکز افکارسنجی مختلف که در خصوص انتخابات توانستند تصویر دقیقی ارائه کنند در مجموع دور اول و دور دوم انتخابات حدود ۵۵ درصد مشارکت انجام شده است. اما این ۱۰ درصد چرا در انتخابات مشارکت نکردند. مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران در نظرسنجی خود تلاش کرده این سؤال را از شرکتکنندگان در انتخابات بپرسد و به جواب برسد. نتایج این مطالعه بسیار مهم است. براساس این مطالعه تنها یک و ۶ دهم درصد کسانی که در انتخابات شرکت نکردند به این دلیل بود که نظام را قبول ندارند. اینها یافتههای ارائه شده در نشست رسانهای مدیران برخی مراکز نظرسنجی است. در واقع با پایان انتخابات، مدیران مراکز نظرسنجی ایسپا، آرا، مرکز تحقیقات صداوسیما و ملت (مجلس) در نشست پژوهش ایرنا به ابهامات درباره نتایج پیمایشها و سازوکار نقشآفرینی مراکز نظرسنجی در رویدادهای اجتماعی و سیاسی پرداختند.
به گفته مهدی رفیعی بهابادی، مدیر مرکز افکارسنجی آرا، مجموعاً ۵۵ تا ۵۶ درصد مردم در یکی از دو مرحله انتخابات شرکت کردند. حدود ۵ یا ۶ درصد از مردمی که دور اول شرکت کردند، در دور دوم شرکت نکردند، اما مشارکت به قدری اضافه شد که نهایتاً به ۵۰ درصد رسید. در واقع ما ۱۵ تا ۱۶ درصد شرکتکننده جدید داشتیم و همین جدیدها نتیجه انتخابات را تعیین کردند. ابراهیم شیرعلی، مدیر عامل ایسپا نیز در این نشست از پیچیدگی انتخابات این دوره سخن گفته و نوشته: «۲۴ خرداد، ۴۰ درصد کسانی که میگویند شرکت میکنیم، گفتند نامزد خود را انتخاب نکردهایم. حتی ۶ تیرماه یعنی دو روز مانده به انتخابات، باز هم ۱۸ درصد کماکان تردید داشتند و این فضا به پیچیدگی و التهاب دامن میزد».
چرا ۱۰ درصد در انتخابات شرکت نکردند؟
براین اساس و نتایجی که مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران منتشر کرده عدم تاثیر گذاری انتخابات با حدود ۲۱ درصد و فساد و عدم صداقت مسئولان با ۲۰ درصد بیشترین تاثیرگذاری در عدم شرکت مردم در انتخابات داشته است. حدود ۶ درصد هم اوضاع نابسامان کشور، عدم علاقه و تمایل به شرکت در انتخابات حدود ۱۹ درصد و وضعیت نامطلوب اقتصادی و معیشتی با حدود ۵/۷ درصد از دیگر عوامل عدم شرکت مردم در انتخابات است.
شکست براندازان از کمپین تحریم انتخابات
جریان برانداز قبل از انتخابات تحریم انتخابات را دامن زد و راهبرد رسمی خود را تحریم انتخابات با هدف مشروعیتزدایی از نظام جمهوری اسلامی ایران عنوان کرد. سران شناخته شده برانداز از جمله رضا ربع پهلوی در پیامها و متنهای مختلف خود انتخابات را تحریم کردند. اما نتایج و آمار و ارقام انتخابات نشان از شکست فاحش این جریان دارد. البته کسانی که با عدد سر و کار ندارند یا علاقهای به اعداد ندارند و شعار و داستان سرایی میکنند مسئله متفاوت است.
بنابراین مهمترین مسئله مردم کارآمدی و حل مشکلات افتصادی آنان است نه عناد و دشمنی با نظام جمهوری اسلامی ایران، یعنی اگر مردم احساس کنند که مشکلات اقتصادی آنها در حال کاهش پیدا کردن است و کارآمدی مجموعه نظام بیشتر شده و زندگی آنان را تأمین میکنند وارد فضای انتخابات میشوند و مسئلهای با اصل نظام ندارد. همانطور که گفتیم فقط یک و ۶ دهم درصد علت عدم شرکت در انتخابات را مخالفت با نظام جمهوری اسلامی ایران عنوان کردند. بنابراین کل تحلیل جریان برانداز غلط است و میتوان از انتخابات ۱۴۰۳ این نتیجه را گرفت که کاملاً جریان برانداز شکست خورد و نتوانست مردم را با خود همراه کند، اما از منظر دیگر مسئله کارآمدی هم مسئله مهمی در اذهان مردم است که مردم همچنان در این زمینه ابهام دارند و نظام جموری اسلامی و دولت چهاردهم باید به مردم این پیام را بدهند که کارآمد هستند.
بنابراین یافتههای آماری نشان میدهند که برخلاف کلیبافی و حرفهای شعاری که جریان برانداز میزند و متأسفانه در داخل کشور هم برخی با چنین تحلیلهایی همراهی میکنند که مردم از اصل نظام عبور کردند، اما این یافتهها نشان میدهد که مردم مسئله و حرفشان کارآمدی و ناکارآمدی است و اگر اوضاع کشور بهتر شود همین ۱۰ درصد هم وارد انتخابات میشوند و تعارضی با اصل نظام ندارند. انتخابات چهاردهمین دوره ریاست جمهوری حاوی درسهایی برای جریانهای مختلف سیاسی چه در داخل نظام و چه خارج از نظام بود. برای براندازان درس خروج از توهم داشت، برای جریان داخل نظام هم اینکه مردم از عملکرد آنان راضی نبوده و به دنبال بهتر شدن زندگی خود هستند. بنابراین با فهم این درسها در انتخابات آینده میتوانیم شاهد مشارکت بیش از ۶۰ درصدی باشیم.
منبع: روزنامه جوان