شگردهای نخ‌نما و شارلاتان‌بازی انتخاباتی

رسانه‌های زنجیره‌ای مدعی اصلاح‌طلبی، روش‌هایی را برای تبلیغ انتخاباتی و تخریب رقیب در پیش گرفته‌اند که نامی جز شارلاتان‌بازی نمی‌توان بر آن گذاشت.

کد خبر : 1299867

روزنامه اعتماد دیروز پس از آن که سعی کرد رقابت انتخاباتی را ذیل تیتر غلط‌انداز «رقابت نهائی موافقان و مخالفان برجام» قالب‌بندی کند، در تحلیل دیگری تیتر زد: « واکنش بازارها به دوقطبی جدید انتخابات: بورس با صف فروش مواجه شد و نرخ دلار بالا رفت».

اعتماد نوشت: «مشخص شدن نتیجه انتخابات چهاردهم ریاست‌جمهوری و راهیابی مسعود پزشکیان و سعید جلیلی به مرحله دوم این انتخابات، تاثیر خود را بر بازارهای مالی گذاشت. بورس که با بازگشت دامنه نوسان به روال عادی روبه‌رو شده اندکی رشد کرد و قیمت‌ها در بازار ارز و طلا فعلا رشد چندانی نداشتند. اما در کف بازار چه صحبت‌هایی رد و بدل می‌شود؟ در حال حاضر دوقطبی به وجود آمده در دور دوم انتخابات به صورت مشخص، سناریوهای پیش‌روی بازارها را تعیین کرده و معامله‌گران معتقدند بازارها در واکنش به نتیجه دور دوم انتخابات و پیروزی هر نامزد، دو سناریوی کاملا برعکس را در پیش خواهند گرفت. در نخستین سناریو بازار با انتخاب یکی نامزدها از محدوده امن خود خارج و وارد فاز صعودی خواهد شد. این در حالی است که در سناریوی دیگر، معامله‌گران بر این باورند که اگر نامزد اصلاح‌طلب پیروز انتخابات شود، وضعیت بازار اندکی متفاوت خواهد شد؛ آنها می‌گویند بازار احتمالا آرامش موقت حاصل از این نتیجه انتخابات را تجربه خواهد کرد. به هر حال، بازار سرمایه چشم به آینده دارد. آینده‌ای که آن را در نتیجه انتخابات دور دوم می‌بیند تا بلکه از ناملایماتی که برای بازار سرمایه در طول چند سال اخیر رخ داده است کمی کاسته شود. هرچند تیم اقتصادی دولت آینده و تصمیم‌گیری‌های آن نیز می‌تواند بر رفتار بورسی‌ها اثر بگذارد. در سال‌های گذشته چگونه بود؟ معمولا تجربه نشان داده که قیمت‌ها در بازارهای مختلف بعد از انتخابات نوسانی می‌شوند، اما در مقابل هستند دیدگاه‌هایی که می‌گویند اینکه بازار بعد از انتخابات چه می‌شود بسته به این است که چه کسی پیروز میدان شود».

روزنامه زنجیره‌ای همچنین سراغ عیسی کلانتری وزیر بی‌کفایت دولت‌های روحانی و خاتمی رفت و از قول وی نوشت: تندروها به دنبال تقسیم فقرند نه تولید ثروت. از ابتدای انتخابات یک دوگانه جدی میان موافقان و مخالفان برجام شکل گرفت و این دوگانه نهایتا با پایان دور نخست انتخابات به‌طور جدی نمایان شد. اگر ایده‌های رادیکال‌ها درخصوص تداوم وضع موجود تحقق یابد و تلاشی برای حل معادلات بین‌المللی و رفع تحریم‌ها صورت نگیرد، در خوش‌بینانه‌ترین حالت، فقر به صورت عادلانه بین همه مردم تقسیم می‌شود. چرا که با تحریم، تولید ثروتی وجود ندارد که بشود میان مردم تقسیم کرد و تنها فقر است که به صورت عادلانه میان مردم توزیع می‌شود. این موضوع هم در شرایطی محقق می‌شود که دولت‌ها بتوانند در برابر فساد، رانت و ویژه‌خواری بایستند.

برای تولید ثروت به چه گزاره‌ای نیاز است که رادیکال‌ها قادر به انجام آن نیستند؟

روزنامه هم‌میهن نیز در رویکردی مشابه تیتر زد «دوقطبی گـام دوم» و نوشت: «تصویر و تصور دولت جلیلی حتی می‌تواند برای قهرکردگان از انتخابات هم هراس‌آور باشد و بخشی از آنان را برای جلوگیری از روی کار آمدن او، به پای صندوق‌ها بکشاند».

درباره رویکرد به دور از صداقت افراطیون مدعی اصلاحات به رقابت انتخاباتی و بحث‌های پیرامونی باید گفت که اولاً مقوله مدیریت دولت، دارای ده‌ها بخش مهم است و سیاست خارجی یکی از اجزای آن است و یک توافق- آن هم پایمال‌شده در دیپلماسی- حتی اگر موفق هم بود و به خسارت نمی‌انجامید، نمی‌توانست قالبی برای پوشاندن همه فضای انتخاباتی یا احصای مسئولیت‌های دولت و رئیس‌جمهور باشد. بر این مبنا وقتی یک طیف سیاسی به جنازه برجام دخیل می‌بندد و همه راه‌حل‌ها را در تجربه‌ای شکست‌خورده به برجام حواله می‌دهد، اعتراف می‌کند که در حوزه برنامه‌ریزی و استفاده از انبوه فرصت‌ها هیچ برنامه و تدبیری ندارد و قرار است همان تعطیلی دولت در دوره روحانی را با همه مصائبش احیا کند.

ثانیاً تیتر «واکنش بازارها به دوقطبی جدید انتخابات: بورس با صف فروش مواجه شد و نرخ دلار بالا رفت»، در ذات خود متناقض است. این که آقای پزشکیان رای اول را در مرحله اول آورده و اصلاح‌طلبان هم ادعا می‌کنند که پیروز می‌شوند و با این وجود بازار دچار ریزش می‌شود، بدین معناست که بازار از پزشکیان و اصلاح‌طلبان و نه از جلیلی می‌ترسد.

اما اگر می‌خواهند مردم را از جلیلی بترسانند، چگونه است که قبل از برگزاری انتخابات و معلوم شدن نتیجه، بازار دچار ریزش شده است. اساساً بدون هیچ سند و مدرک مستند چگونه می‌توان دو مقوله جدا از هم را به‌هم ربط داد و چرا نتوان هراس بازار از پزشکیان و حامیانش را نتیجه گرفت.

ثالثاً این دولت روحانی بود که بورس و دیگر بازار‌های همسو را به خاک سیاه نشاند و بازار‌ها خاطره خوبی از تکرار کابوس آن دولت ندارند.

رابعاً وزیر دولت‌های روحانی و خاتمی در حالی ادعا کرده «تندروها به دنبال تقسیم فقرند نه تولید ثروت»، که روند افزایش یا کاهش فقر و شکاف طبقاتی در چهار دولت خاتمی و احمدی‌نژاد و روحانی و رئیسی در دسترس است و همین آمارها نشان می‌دهد که ضریب‌جینی در دولت‌های احمدی‌نژاد و رئیسی پایین آمده اما در دولت روحانی به شدت افزایشی بوده است. جدای از این، روحانی بود که ادعا کرد باید هم چرخ سانتریفیوژها بچرخد و هم چرخ اقتصاد، اما هم چرخ سانتریفیوژها را از کار انداخت و هم چرخ هشت‌هزار کارخانه را. ادعا کرد چنان جیب مردم را سرشار از درآمد می‌کند که بی‌نیاز از پول ناچیز یارانه باشند؛ اما قیمت بنزین را سه برابر کرد، نرخ ارز در دولت او تا ۹ برابر صعود کرد، بالغ بر ۳۰میلیارد دلار ارز دولتی را با ندانم‌کاری و به شکل عمدتاً رانتی توزیع کرد، و سپس وقتی خزانه خالی شد، بدون سروصدا، ارز دولتی ۲۰ قلم کالا (از مجموع ۲۴ قلم) را حذف کرد. خزانه را چنان تهی کرد که دولت بعدی، چاره‌ای جز حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی نداشت.

روحانی بود که هر سال ادعا کرد «از رکود اقتصادی عبور کردیم» و باز، سال بعد، همین ادعا را تکرار کرد، حاکی از این که رکود اقتصادی سر جای خود باقی است. سرانجام هم، هنگامی که رشد اقتصادی در دوره هشت‌ساله او را جمع زدند و معدل گرفتند، ۶ دهم درصد (نزدیک به صفر) شد. در همین دوره بود که خانه‌دار شدن یا خرید خودرو برای بسیاری از خانواده تبدیل به رؤیایی دور از دسترس شد.

در موضوع رقیب‌هراسی هم واقعیت این است که افراطیون و پادوهای اشرافیت غربگرا، نعل وارونه می‌زنند و رو به جلو فرار می‌کنند. چه این که آنها بودند که رکورد تورم 60 درصدی را برجا گذاشتند و اگر می‌توانستند دولت روحانی را در سال 1400 برای بار سوم تمدید کنند، قطعا ظرف کمتر از یک سال، تورم 60 درصدی را سه‌رقمی می‌کردند و به بالای 100درصد می‌رساندند.

کیهان

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: