جوان: انتخابات اخلاقمدار علیکم بمکارمالاخلاق!
بسیاری از ما اگر به ویدئوهای مناظرات فکری و سیاسی اوایل انقلاب نگاه کنیم از فضای حاکم بر این مناظرات از حیث رعایت اخلاق شگفتزده خواهیم شد.
بسیاری از ما اگر به ویدئوهای مناظرات فکری و سیاسی اوایل انقلاب نگاه کنیم از فضای حاکم بر این مناظرات از حیث رعایت اخلاق شگفتزده خواهیم شد. مناظراتی مانند مناظرات اندیشمندان اسلامی با اندیشمندان کمونیست؛ مناظراتی که در یک سو کسانی، چون شهید بهشتی و مرحوم آیتالله مصباح یزدی و در سوی دیگر چپهایی، چون احسان طبری و کیانوری حضور داشتند. از احسان طبری نقل شده که در یک مناظره با شهید بهشتی، در خواندن آیهای از قرآن اشتباه کرده بود که شهید بهشتی متوجه این اشتباه شده و در کاغذی آیه را به صورت صحیح نوشته و بدون جلب توجه به طبری میدهد و او هم اصلاح میکند. طبری بعد از مناظره به شهید بهشتی گفته بود اگر تو یکی از جملات مارکس یا انگلس به عنوان بزرگان مارکسیسم را اشتباه میگفتی، من در همان جلسه از این استفاده و وصلش میکردم به بیسوادی شما عمامه به سرها. شهید بهشتی در پاسخ گفته بود: «ما برای رسیدن به حق و حقیقت مناظره میکنیم نه اثبات درستی خودمان و مچگیری از شما.»
با فاصله گرفتن از فضای ابتدای انقلاب به ویژه سالهای دفاع مقدس- که حقاً و انصافاً آن دوران، بهخصوص در فضای جبهه و جنگ، آینه تمامنمای یک زندگی اخلاقی بود و به قدری ارزشهای اخلاقی در اوج قرار داشت که وقتی امروز به آن فکر میکنیم گو اینکه خوابی شیرین بود که به پایان رسید- سالهاست که وضعیت اخلاقی در میان بخشهایی از جامعه رو به افول است و این موضوع صرفاً مختص روابط میان مردم هم نیست و بدترین بیاخلاقیها در سطح روابط بین اصحاب قدرت و در سطح سیاسی مشاهده میشود. برای نمونه فضای سیاسی به طور اعم و فضای انتخابات به طور اخص رسماً از حالت یک رقابت سالم سیاسی خارج شده و به یک دعوای استادیومی بین چند گروه دشمن با یکدیگر تبدیل شده است و تأسفبارتر آنکه در بسیاری از مواقع کسی در این میدان گوی سبقت را از دیگران میرباید که در دهاندریدگی و بیاخلاقی سرآمد باشد. این در حالی است که انقلاب اسلامی یک انقلاب کاملاً اخلاقی بود و اسوههای این انقلاب از امامین آن تا شهدا و شخصیتهایی، چون شهید بهشتی، شهید مطهری، شهید سلیمانی و رئیسجمهور شهید آیتالله رئیسی و خیل شهدای گرانقدر انقلاب و دفاع مقدس، اسوههای اخلاق بودند.
بیاخلاقی یکی از دردهای جامعه امروز ماست که آن را به صورت روزمره در تعاملات اجتماعی خود با تمام وجود لمس میکنیم و این زمانی دردناکتر میشود که مشاهده کنیم کسانی که داعیه ریاست و وکالت در تراز نمایندگی مجلس شورای اسلامی یا ریاست جمهوری کشور با عظمتی، چون ایران با آن سابقه درخشان تاریخی و انقلاب شکوهمند اسلامی را دارند، در بیاخلاقی الگوی مردم شوند و سخنانشان نقل محافل! البته این سخن انتقادی مصادیق روشن خودش را دارد وگرنه همچنان بودند و هستند شخصیتهای والامقامی، چون شهید سیدابراهیم رئیسی که در اوج بیاخلاقیها و تخریبها، اخلاق و سعه صدر بالای خود را نشان دادند و نمونه یک سیاستورزی اخلاقی را در عمل معرفی کردند.
امروز سقوط اخلاقی لااقل در بخشها و لایههایی از جامعه ایران به مرز خطرناکی رسیده است و در بروز این بلیه، علاوه بر علل جامعهشناختی میتوان از دستهای دشمن نیز نام برد که کاملاً برنامهریزی شده و به صورت شبانهروزی در حال ترویج اباحهگرایی و بیاخلاقی، فحاشی و خشونت در جامعه ایران هستند. نهاد خانواده تضعیف شده و طلاق از اقدامی مکروه و ناشایست به عنوان اقدامی عرفی و مباح و حتی مستحب مورد توجه است. حرمت زنان مورد خدشه قرار گرفته و زنانی که باید آیندهسازان این کشور و پرورش دهنده نسلهای قدرتمند، مؤمن و وطنپرست باشند به جلوهگری در فضای مجازی و کف خیابان تشویق میشوند. حجب و حیا معنای خود را در بخشهایی از جامعه از دست داده و این فقط در سطح روابط اجتماعی نیست بلکه برخی متصدیان امور نیز در موضوعاتی مانند مفاسد اقتصادی، هیچ شرمی از ارتکاب جرم و فساد ندارند. دروغ گفتن و حتی فحاشی به سکه رایجی تبدیل شده که نه تنها در بین بخشهایی از مردم در روابط اجتماعی و اقتصادی فیمابین رواج یافته است، بلکه برخی سیاسیون نیز در استفاده از آن به عنوان ابزاری برای کسب قدرت یا رتق و فتق امور ابایی ندارند! حجب و حیا در بخشهایی از جامعه رنگ باخته و صله رحم رو به زوال است و ساختار اجتماعی از جامعهای دارای روابط خویشاوندی گسترده به ساختاری هستهای و بدتر از آن به سمت سلولی و فردی شدن در حال افول است و نتیجه طبیعی این وضعیت، رواج آسیبهای اجتماعی روزافزون و رایج شدن و مطلوب شدن بیاخلاقی به اسم زرنگبازی و کاربلدی است. تجربه روزمره نشان میدهد که شخص در برخورد با بخش قابل توجهی از افراد باید مراقب باشد که مورد استثمار و سوءاستفاده قرار نگیرد. فضایی که روز به روز ما را تبدیل به انسانهایی منفعتطلب، بیاحساس، تنها و رها خواهد کرد. روندی که تداوم آن، باعث ضرر جمعی همه مردم ایران و نسلهای آینده خواهد شد و جامعه ایران را به ناکجاآباد خواهد برد.
امروز روزی است که تا دیر نشده باید برای این بیاخلاقیهای بعضاً رایج شده در جامعه چارهای اندیشید. اینکه چه عواملی باعث آن شده قطعاً در جای خود باید بررسی شود و تردیدی نیست که علل متعدد جامعهشناختی و روانشناختی دارد که مجال پرداخت به آن نیست، ولی روشن است که روش و منش نخبگان جامعه اعم از نخبگان سیاسی، فکری و سایر نخبگان و گروههای مرجع در اخلاقیات اجتماعی مردم نقش اساسی دارند و معروف است که «الناس علی دین ملوکهم» و به همین خاطر است که سیاسیون و به خصوص کاندیداهای انتخابات نقش اساسی در بهبود یا بدتر شدن فضای اخلاقی جامعه دارند. اسلام دین اخلاق است و پیامبر اسلام (ص) فرمودند که من برای کامل کردن مکارم اخلاقی برانگیخته شدم. رهبر معظم انقلاب اسلامی امام خامنهای نیز در بیاناتشان در مراسم سی و پنجمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی (ره) برای چندمین بار تأکید کردند که در صحنه رقابت انتخاباتی پیش رو باید اخلاق حاکم باشد و از بدگویی کردن، تهمت زدن و لجنپراکنی کردن پرهیز شود. تذکری که بارها داده شده ولی با این حال در گذشته و امروز طوری به آن عمل نشده که نیاز به تکرار آن نباشد. همین چند روز اخیر با گذشت زمان اندکی از شهادت شهدای خدمت و عطرآگین شدن فضای جامعه به عطر شهادت و بازگویی فضایل اخلاقی این عزیزان، چنان فضای سیاسی و رسانهای انتخابات به بیاخلاقی آلوده شده که انسان از تعجب حیرت میکند.ای عزیزانی که کاندیدای انتخابات شدهاید وای هواداران کاندیداها! فراموش نکنید که یکی از مهمترین سجایای اخلاقی شهید عزیز سیدابراهیم رئیسی، اخلاقمداری و حسن خلق بود که او را عزیز ملت کرد. رهبر معظم انقلاب هم که مجدداً بر اخلاقمداری در این رقابت تأکید کردند. برای رشد معنوی ملت ایران و عظمت کشور ایران و پیروزی اخلاقی خودتان هم که شده اگر در ادعاهایتان برای پیشرفت ایران صادق هستید، موضوع اخلاق در عرصه انتخابات را سرلوحه خود قرار دهید و اگر لازم است اشتباهات رخ داده را نیز سریعتر جبران نمایید و بدانید که رفتار شما در منظر و مرئای میلیونها نفر دیده میشود و اثر خود را میگذارد و بالاتر از آن در محضر خدای بزرگ ثبت و ضبط میگردد و روزی مورد رسیدگی قرار خواهد گرفت.
منبع: روزنامه جوان