به اسم اصلاحطلبی دنبال چریکبازی بودند
عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی میگوید توقع برخی اصلاحطلبان از رئیسجمهور در دولت اصلاحات، رفتار چریکی بود.
روزنامه اعتماد، نظر محمد صادق جوادی حصار (مدیر مسئول روزنامه توقیفشده توس در دوره موسوم به اصلاحات) را درباره جایگزینی دولتهاشمی با دولت خاتمی در خرداد سال 1376 پرسیده و این که؛ «برخی معتقدند اینکه مردم به توسعه سیاسی روی آوردند از بابت وضعیت اقتصادی مساعد بوده است؛ به همین دلیل اولویت مردم از توسعه اقتصادی به توسعه سیاسی تغییر یافت».
جوادی حصار در پاسخ گفت: اینطور نیست؛ همان زمان چند حرکت گسترده اقتصادی داشتیم که به اعتراضات مردمی ختم شد؛ مثل کوی طلاب مشهد، در قزوین و اسلامشهر؛ فکر میکنم در تبریز هم بود. بحث عمده این بود که مردم از وضعیت اقتصادی ناراحت بودند، اما نارضایتی اقتصادیشان را تحت تاثیر عامل سیاسی میدانستند و معتقد بودند سیاستورزیهای جاری است که منجر به این وضع اقتصادی شده است. آقای سحابی در نقدهای اقتصادی معتقد بود که برنامه سیاسی- اقتصادی که آقای هاشمی به مجلس داده، در پایان دولت، 30 میلیارد دلار برای کشور بدهی بینالمللی به بار میآورد. به نظر من مسائل اقتصادی و فرهنگی و سیاسی توأم با یکدیگر بودند. گاهی وقتها مسائل سیاسی بیشتر به چشم میآمد؛ لااقل در مطبوعات اینطور بود که موضوعات سیاسی طرفدار بیشتری داشت.
او میافزاید: آقای خاتمی و بخش قابل توجهی از افرادی که بعد از دوم خرداد به اصلاحطلب مشهور شدند، برای پیروزی نیامده بودند و امیدی به پیروزی نداشتند. آنها آمده بودند تا فقط طرح موضوع و افقگشایی کنند. آقای خاتمی گفت که ما آمدهایم که به طرف مقابلمان بگوییم، مثلا 6-5 میلیون رأی منسجم داریم تا بعد از این بدانند با این تعداد شهروند با این فکر و تفکر روبهرو هستید. تا اواخر روزهای پایانی تصور اینکه چنین اتفاقی بیفتد نبود؛ من از کسی نشنیدم که بگوید ما قطعاً پیروز میشویم، بلکه همه میگفتند آمدهایم مسیری را بگشاییم برای پیشبرد جریانات انتقادی. در بدو امر، به نظرم آقای خاتمی برنامهای برای پیروزی نداشت.
جوادی حصار با اشاره به پیروزی احمدینژاد در پایان دولت خاتمی گفت: در اواخر دوران آقای خاتمی سطح مطالبات بالا رفت. مثلاً اوایل در روزنامه توس یا سلام، یک تیتر یا مطلب اعتراضی که مینوشتیم، بهشدت مورد استقبال قرار میگرفت اما اواخر، 4 صفحه سیاسی و فرهنگی و... بسیار تندتر از آن زمان مینوشتیم اما میگفتند اینها به درد نمیخورند! خب ما از آن شرایط ابتدایی رساندهایم به این شرایط در اواخر دوران آقای خاتمی. در پایان دولت اصلاحات سطح افقی که باز کرده بود، دست خودش هم به آن نمیرسید. این طور نبود که سقف کوتاهی باشد.
او درباره موضوع قانونگرایی و ساختارشکنی هم گفت: شما بالاخره طبق قانون پذیرفتهاید که رییسجمهوری هستید و مجری قانون اساسی باشید. طرف مقابل هم میگوید طبق قانون فلان و بهمان است. بحث این است که آقای خاتمی مجاب میشد که طبق قانون باید عمل کنم؛ آقای خاتمی مصلح اجتماعی بود که مصلح اجتماعی با چریک فرق دارد. برخی توقعشان از رییسجمهوری، توقع رفتار چریکی بود. رییسجمهوری که نمیتواند در قالب یک اپوزیسیون عمل کند.
اظهارات مدیر روزنامه توقیف شده توس درباره توقع چریک بازی از خاتمی در حالی است که عطاءالله مهاجرانی وزیر وقت ارشاد، درباره رویکرد رادیکال روزنامههایی مانند توس و جامعه گفته بود: «آنها با به خدمت گرفتن برخی روزنامهنگاران رژیم شاه، دنبال تشنج آفرینی هستند و خاتمی را گورباچف وخود را یلتسین تلقی میکنند. آنها سخنگوی نهضت آزادی هستند اما خود را طرفدار دوم خرداد جلوه میدهند. آنها با کسانی همکاری میکنند که با نفس دین مسئله دارند» و «به آنها درباره رعایت مبانی دینی تذکر داده و گفته بودم چه دلیلی دارد از کسانی که با نفس دین مسئله دارند، دعوت به همکاری کنید؟ شاهد بودیم در این روزنامه گروههایی که از سال ۱۳۶۰ به هم پیوستند و در برابر انقلاب قرار گرفتند، تکتک داشتند در این رشته گرد میآمدند تا سامان یابند؛ مثل جبهه ملی و نهضت آزادی و حتی گروههای مارکسیست».
همچنین علی حکمت، سردبیر روزنامه توقیف شده خرداد دو سال قبل، به روزنامه شرق گفت: «همیشه به بچههای تحریریه میگفتم که حرف تند بزنید، ولی تند حرف نزنید. من با تیترهای تند مخالف بودم و چند تا تیتر تندی هم که در خرداد هست، زمانی که من نبودم و دوستان دیگری بودند و در فضای خاصی اتفاق افتاده بود. ما باید میتوانستیم حرفهای اساسی و تند بزنیم، اما روزنامهنگار نباید انگشت در چشم مخاطب و جامعهاش کند. ما سه جور روزنامهنگار داریم؛ یکسری چریک هستند. قلم در دست گرفتهاند، ولی همان کارکرد ژ-3 و کلاشنیکف را از آن میخواهند. ما دوستان این شکلی هم داشتیم و مطبوعات دوم خرداد از همین گروه لطمه خورد. من بهعنوان سردبیر خرداد، دربهدر دنبال فضائی منطقی هستم که کسانی که دستاندرکار مطبوعات دوم خرداد -یا به قول آقای شریعتمداری «مطبوعات زنجیرهای»- بودند، بنشینیم و خودمان را نقد کنیم؛ از سلام تا روزنامه خرداد و دیگران. ما اشتباهات زیادی داشتیم؛ فرهنگ با چریک بازی هیچوقت نمیتواند کنار بیاید».
کیهان