ماستمالی سومین پالس انتخاباتی اصلاحطلبان به آمریکا
واکنشهای عجیب مدعیان اصلاحطلبی برای لاپوشانی علت درز فایل صوتی ظریف در اوایل سال 1400، شک و تردیدها به عمق ماجرا را بیشتر میکند.
اخیرا سعید لیلاز عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران (و طرف گفتوگوی ظریف در فایل کذایی)، فاش کرد که درز دادن این فایل محرمانه، پالس دادن به آمریکا برای حمایت از اصلاحطلبان در آستانه انتخابات بوده است.
علی ربیعی سخنگوی دولت روحانی، در واکنش به این روشنگری نوشت: «به نظر من در انتخابات ریاستجمهوری 1400، لو رفتن فایل مصاحبه ظریف، بخشی از طراحی انجام شدهای بود که سیاست خارجی از معادله رفتار رأیدهندگی خارج شود. اساساً علاوه بر از میدان به در کردن ظریف، از تأثیرگذاری در انتخابات و ایجاد فضای دوگانه میدان و دیپلماسی، کاستن از انگیزه رأیدهی برای حل مسائل خارجی را هدف گرفته بود که بالطبع کمبود مشارکت را هم در پی میداشت. به نظرم، لو رفتن این فایل، بخشی از سناریوی کاستن از تأثیر سیاست خارجی بر انتخابات و همچنین بیرون راندن تفکر برجامی و به خصوص خنثی کردن نوع تاثیری بود که میتوانست برجا بگذارد».
ربیعی خرداد سه سال قبل هم به عنوان سخنگوی دولت روحانی گفته بود: «وزارت اطلاعات کارش را انجام داد و مدارک لازم را به آنها تحویل دادهایم. پروندهای تشکیل شده و تیمهای تخصصی ضابطان وزارت اطلاعات، اطلاعات سپاه و مرجع قضائی پرونده را پیگیری میکنند. آنچه مشخص است این است که انتشار این فایل توطئهای علیه دولت و نظام بود. معتقدم به این که مجموعه نظام را هدف قرار داده بودند».
البته ربیعی هرگز درباره محتوای مسموم و مغرضانه اظهارات ظریف در آن فایل که دوگانگی میدان و دیپلماسی را القا میکرد، توضیحی نداد.
گفتنی است انتشار فایل صوتی گفتوگوی ظریف با «مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری»، اعتراض بسیاری را موجب شد. او در این مصاحبه ظاهراً محرمانه، عملکرد شهید سلیمانی را زیر سؤال برده و عملکرد نیروهای نظامی را موجب ناکامی برجام معرفی کرده بود.
ظریف گفته بود: «من دیپلماسی را بیشتر برای میدان هزینه کردم، تا میدان برای دیپلماسی هزینه شده باشد. هیچ زمانی نتوانستم به فرمانده میدان [نظامی] بگویم کاری را بکن، چون در دیپلماسی نیاز دارم. تقریباً هربار که من برای مذاکره رفتم، این سلیمانی بود که میگفت میخواهم تو این خاصیت یا نکته را بگیری. وقتی میدان [نظامی] تصمیمگیر باشد، این میشود. وقتی که میدان بخواهد بر استراتژی کشور حاکم شود، این میشود که میتوانند با ما بازی کنند... بین ۲۳ تیر ۹۴ که برجام نهائی شد تا ۲۶ دی ۹۴ که برجام به مرحله اجرا درآمد، پشت سر هم اتفاقاتی افتاد که به توافق ضربه زد؛ سفر سلیمانی به روسیه، گرفتن دو قایق جنگی آمریکایی (۲۲ دی ۹۴)، نوشتن مرگ بر اسرائیل روی موشک و... سفر آقای سلیمانی به روسیه، به اراده مسکو شکل گرفت، نه به اراده ما. ادعا میکنیم که آقای سلیمانی، پوتین را به جنگ کشید. اما پوتین تصمیمش را گرفته بود.»
سه سال بعد، سعید لیلاز در گفتوگو با روزنامه شرق فاش کرد انتشار عمدی فایل صوتی مذکور، پالس به دولت بایدن برای تداوم جریان همسوی دولت روحانی در قدرت بود.
وی درباره این که چرا حامی مذاکره بود، اما منتقد برجام شد، میگوید: «من آن زمان موافق مذاکرات برابر بودم. اتفاقاً اگر ما برجام یک را امضا نمیکردیم و به شکست نمیرسید، من مخالف جدی برجام ۲ و ۳ نبودم؛ ولی وقتی برجام این سرنوشت را پیدا کرده است، دیگر برجامهای بعدی فایدهای ندارد. مخالفت من نتیجه یک سیر تحلیلی از تطور تاریخی مذاکرات و نتیجه آن است. وقتی ما نتیجه برجام را در شرایط کنونی میبینیم، واقعاً دیگر نباید نگاه مثبتی به مذاکرات نابرابر- تأکید دارم مذاکرات نابرابر- داشت».
او درباره افشای فایل گفتوگوی محرمانهاش با ظریف اظهار کرد: «من از گفتن جزئیات خودداری میکنم. سربسته میگویم که ماجرای انتشار آن فایل، بدون آنکه بگویم چه کسی چه کاری کرد، یکی از اهداف و دلایل افشاگری آن، با هدف ارسال پالس بود که اگر دولت بایدن میخواهد برای احیای برجام کاری بکند، در همین ماههای منتهی به پایان دولت روحانی باشد که احیای برجام بتواند به جریان همسوی دولت روحانی برای تداوم قدرت کمک کند و دولت بایدن متأسفانه حتی همین کمک را هم نکرد. آمریکاییها در دولت بایدن، نه در چند ماه پایانی دولت روحانی کاری برای احیای برجام کردند که مثلاً به سود اصلاحطلبان و میانهروها تمام شود و نه حتی در دولت رئیسی توانستند برجام را احیا کنند که به سود اصولگراها باشد... اکنون ایران زمین بازی را عوض کرده. غنیسازی را تا 60 درصد برده، فلز اورانیوم تولید کرده و سانتریفیوژهای نسل جدید را هم به کار برده است. پس دیگر روند بازی عوض شده است. چرا؟ چون ایران فهمیده اگر کماکان به انفعال و مماشات ادامه دهد، حد یقفی برای زیادهخواهی آمریکا وجود ندارد و مرتباً جلوتر میآید».
محتوای مسموم فایل صوتی و پالس دادن به آمریکا، تنها یک بار اتفاق نیفتاده که بتوان با خوش خیالی درباره آن قضاوت کرد، یا حمل بر اشتباه نمود. ظریف، در آستانه انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۴ هم با محمد البرادعی، رئیس وقت آژانس ملاقات کرده و درباره تبعات شکست مذاکرات با طرفهای غربی گفته بود: «بسیاری از کاندیداهای انتخابات، از شکست مذاکرات ما سود میبرند. آنها موفقیتی در این گفتوگوها نمیبینند، از طرفی آدمهای پرنفوذی هم هستند. اعتبار اروپاییها و مذاکرهکنندگان ایرانی در ایران از دست رفته است. این، تنها مشکل اعتماد به آنها نبود؛ مشکل اعتماد به جبهه ما هم بود. اعتماد به نوع اعتبار ما در خانه.»
کیهان