کیهان: اگر غفلت کنید بعد از اسرائیل، نوبت شماست!

افکار عمومی جهان، آمریکا، انگلیس و اتحادیه اروپا را به عنوان حامیان اصلی رژیم جنایتکار اسرائیل می‌شناسند. بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران مسائل بین‌الملل در این زمینه متفق‌القول هستند که اگر پشتیبانی نظامی و اقتصادی آمریکا و اروپا نبود، قطعا اسرائیل به فاصله کوتاهی پس از عملیات طوفان الاقصی از بین رفته بود.

کد خبر : 1290509

در هفته‌ها و روزهای اخیر اعتراضات مردمی علیه جنایات رژیم صهیونیستی گسترش روزافزونی داشته و ما اکنون در سراسر جهان شاهد تجمعات ضد صهیونیستی هستیم.

با وجود تقلای امپراطوری رسانه‌ای غرب برای تطهیر و بزک رژیم صهیونیستی، اما وجدان‌های بیدار مردم در اقصی نقاط جهان، این فضاسازی دروغین را شکسته و شعار «همه ما غزه هستیم» در اروپا و آمریکا، لرزه بر اندام رژیم صهیونیستی و حامیان آن انداخته است.

رژیم درمانده اسرائیل اکنون در وضعیت بغرنجی قرار دارد و علاوه‌بر رسانه و دیپلماسی عمومی، در حوزه‌های دیگر و از جمله اقتصاد نیز قافیه را باخته است. پایگاه خبری «فوروارد» - وابسته به یهودیان آمریکا - چندی پیش در گزارشی نوشت: «اقتصاد اسرائیل تحت فشار تبعات ناشی از جنگ

7 ماهه با حماس قرار دارد و تخمین زده می‌شود که جنگ با حماس در مجموع بیش از ۶۰ میلیارد دلار هزینه دربر داشته است که این رقم معادل بیش از ۱۰ درصد از تولید ناخالص داخلی اسرائیل است. این مقدار پول بسیار زیادی است، به‌ویژه آنکه بدانیم هزینه‌های دفاعی سالانه رژیم صهیونیستی تا قبل از سال ۲۰۲۳ میلادی حدود ۵ درصد تولید ناخالص داخلی بوده و اکنون این رقم دو برابر شده است.»

افکار عمومی جهان، آمریکا، انگلیس و اتحادیه اروپا را به عنوان حامیان اصلی رژیم جنایتکار اسرائیل می‌شناسند. بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران مسائل بین‌الملل در این زمینه متفق‌القول هستند که اگر پشتیبانی نظامی و اقتصادی آمریکا و اروپا نبود، قطعا اسرائیل به فاصله کوتاهی پس از عملیات طوفان الاقصی از بین رفته بود.

با این‌حال حتی آمریکا و انگلیس هم نتوانستند اسرائیل را از باتلاقی که در آن گرفتار شده، نجات داده و به نقطه امن برسانند. در روزهای گذشته شبکه العالم در گزارشی نوشت: «آمریکا و انگلیس، دو قدرت هسته‌ای، از آن سوی دریاهای آزاد، با ناوگان‌های مجهز به سلاح‌های مرگبار و ویرانگر، به منطقه ما، به‌ویژه منطقه دریای سرخ هجوم آورده‌اند و همزمان کشورهای دیگر و متاسفانه برخی کشورهای عرب را نیز بسیج کردند تا به ائتلاف آمریکایی خود موسوم به «ائتلاف نگهبان سعادت» و «جبهه بین‌المللی» بپیوندند؛ اما نه‌تنها نتوانستند از کشتی‌های اسرائیلی و کشتی‌هایی که به سمت بنادر فلسطین اشغالی می‌رفتند، محافظت کنند بلکه کشتی‌های خودشان نیز هدف مردان آهنین یمن قرار گرفت و مصداق این ضرب‌المثل معروف مصری شدند: ‌ای عبدالمعین! تو را به اینجا آوردم که کمکم کنی حال تو از من یاری می‌خواهی؟!»

یک سؤال؛ چه چیزی تا اینجای کار از فرورفتن کامل اسرائیل در باتلاق جلوگیری کرده است؟! آیا کمک‌های آمریکا، انگلیس و اتحادیه اروپا به این رژیم، به تنهائی در این زمینه تأثیرگذار بوده است؟! پاسخ منفی است.

رهبر حکیم انقلاب در 7 ماه اخیر چندین‌بار به این مسئله بسیار مهم اشاره کردند. در همین زمینه ایشان - 10 آبان 1402- با تأکید بر لزوم بسیج دنیای اسلام و پافشاری دولت‌های اسلامی بر قطع فوری جنایات و بمباران‌ها در غزه، از این دولت‌ها خواستند راه صدور نفت و ارزاق به رژیم صهیونیستی را مسدود و با آن رژیم همکاری اقتصادی نکنند.

رهبر معظم انقلاب همچنین - 28 آبان 1402- نیز فرمودند: «برخی دولت‌های اسلامی به ظاهر در مجامع، جنایات رژیم صهیونیستی را محکوم کردند و برخی هم تاکنون محکوم نکرده‌اند اما این، قابل قبول نیست. کار اصلی آن است که شریان و جریان حیاتی رژیم صهیونیستی قطع شود و دولت‌های اسلامی مانع از رسیدن انرژی و کالا به این رژیم شوند.»

ایشان - 3 بهمن 1402- نیز فرمودند: «آن موضوعی که در اختیار مسئولان کشورهای اسلامی است، قطع شریان‌های حیاتی به رژیم صهیونیستی است، کشورهای اسلامی باید ارتباط سیاسی و اقتصادی خود را با رژیم صهیونیستی قطع کنند و به این رژیم کمک نکنند.»

یک سؤال؛ کدام کشورهای مسلمان، شریان‌های حیاتی اسرائیل را تغذیه می‌کنند؟! طبق آمار شرکت کپلر، رژیم صهیونیستی از اواسط می‌۲۰۲۳، حدود ۲۲۰ هزار بشکه در روز نفت وارد کرده که ۶۰ درصد از آن از مقصد جمهوری آذربایجان و قزاقستان بوده است. برخی کشورهای آفریقایی از جمله گابن و نیجریه نیز از تامین‌کنندگان دیگر این رژیم هستند.

بر اساس اطلاعات مرکز بررسی‌های اقتصادی دانشگاه «ام‌آی‌تی»، فقط در سال ۲۰۲۱، اسرائیل ۶۵ درصد از نفت خام مورد نیاز خود به ارزش ۸۸۸ میلیون دلار را از جمهوری آذربایجان تامین کرده است. علاوه‌بر نفت خام، این کشور بزرگ‌ترین صادرکننده منابع نفتی به سرزمین‌های اشغالی است و تامین نیمی از انرژی مورد نیاز اسرائیل توسط آذربایجان صورت می‌گیرد. در برابر تامین نفت توسط آذربایجان، رژیم نیز صادرکننده ۶۰ درصد از سلاح و ادوات نظامی مورد نیاز آذربایجان بوده است.

روزنامه عبری‌زبان «گلوبز» اخیرا با اشاره به منابع اسرائیلی گزارش داده که با وجود آن که ترکیه در 2 مِی(13 اردیبهشت) ممنوعیت کامل تجارت با اسرائیلی‌ها را اعلام کرد، اما نفت جمهوری آذربایجان همچنان در نفتکش‌های عازم به اراضی اشغالی در بندر مدیترانه‌ای جیحان ترکیه، بارگیری می‌شوند. نفت از منابع دریای خزر، از طریق خط لوله باکو - تفلیس-جیحان به بندر جیحان پمپاژ می‌شود و سپس نفتکش‌ها این نفت را از جیحان به حیفا می‌برند. در مجموع حدود 60 درصد از نفت اسرائیل از مسیر خط لوله باکو - تفلیس - جیحان تامین می‌شود.

علاوه بر این، بر اساس گزارش‌های منتشر شده، مصر و اردن از شرکای تجاری انرژی اسرائیل هستند. در خرداد 1401 با امضای تفاهم‌نامه میان کمیسیون اروپا، رژیم ‌صهیونیستی و مصر برای صادرات گاز به اروپا، احداث خط لوله 65 کیلومتری در دستور کار قرار گرفت تا سالانه 6 میلیارد متر مکعب گاز بیشتری از ذخایر گازی سرزمین‌های اشغالی به مصر ارسال و روانه بازار اروپا شود. همچنین وابستگی 90 درصدی اردن به واردات نفت و گاز برای تأمین انرژی و تولید برق، این کشور را به مقصدی برای صادرات گاز توسط اسرائیل تبدیل کرده است.

و اما کل واردات رژیم صهیونیستی با توجه به جمعیت حدود ۶ میلیون نفری اشغالگران در سرزمین‌های اشغالی حدود ۹۲ میلیارد دلار است که واردات بسیار زیادی محسوب می‌شود و نشانگر وابستگی شدید این رژیم به واردات در ابعاد مختلف است. برای درک این حجم عظیم از واردات، خوب است بدانید که کل واردات ایران در سال ۱۴۰۰ با وجود جمعیت ۸۵ میلیون نفری حدود ۵۳ میلیارد دلار بوده است.

حدود ۴۰ درصد واردات رژیم صهیونیستی از آسیا است که بخش زیادی از آن مربوط به کشورهای شرق و جنوب آسیا می‌شود و بخش دیگر مربوط به کشورهای شمال آسیا مانند ترکیه است. ۴۰ درصد دیگر آن نیز از اروپا تامین می‌شود و تامین ۲۰ درصد باقی مانده از قاره‌های آمریکای شمالی و جنوبی صورت می‌گیرد.

زمانی که می‌گوییم ۴۰ درصد واردات سرزمین‌های اشغالی از کشورهای آسیایی و عمدتا از جنوب و شرق آسیا تامین می‌شود، یعنی مسیر مواصلاتی شامل اقیانوس هند - خلیج عدن- تنگه باب‌المندب - دریای سرخ و در نهایت بندر ایلات رژیم صهیونیستی است. و اما نکته قابل توجه اینجاست که این کریدور هم اکنون تحت کنترل یمن و انصارالله قرار دارد و آنها می‌توانند نقش مهمی در ممانعت از رسیدن کالا به رژیم صهیونیستی ایفا کنند و در این زمینه اقدامات متعددی صورت گرفته است.

و اما یک مسیر راهبردی دیگر در آسیا وجود دارد که در این نوشتار به آن اشاره کردیم و آن کریدور باکو - تفلیس- جیحان است. اختلال در این کریدور، می‌تواند کل اقتصاد رژیم صهیونیستی را دچار بحران کند.

نکته قابل توجه اینجاست که کشورهای اسلامی در به‌کارگیری چنین راهکاری سابقه دارند. تحریم نفتی سال ۱۹۷۳ اعراب علیه رژیم صهیونیستی در جریان جنگ کیپور، تجربه‌ای موفق در این زمینه است و اگر ایرانِ دوره پهلوی هم به جمع تحریم‌کنندگان می‌پیوست و شریان انتقال نفت به اسرائیل را باز نمی‌گذاشت، این سیاست بیش از پیش مؤثر می‌افتاد. این ابزار سیاسی یک‌بار دیگر در جنگ ۶ روزه اعراب و اسرائیل نیز مورد استفاده قرار گرفت.

«ران بن یاشای» کارشناس نظامی روزنامه یدیعوت آحارونوت چندی پیش گفته بود: «اسرائیل سیر قهقرایی خود را به سوی فروپاشی در پیش گرفته است و بحران فعلی مرحله‌ای جدید و در عین حال مهم در مسیر فروپاشی آن محسوب می‌شود تا در مرحله بعدی حذف شدن اسرائیل از نقشه خاورمیانه (غرب آسیا) رقم بخورد.»

بهتر است حکام برخی از کشورهای اسلامی که در کشتار زنان و کودکان بی‌دفاع فلسطینی با رژیم جنایتکار اسرائیل شریک هستند، از خواب غفلت بیدار شده و روی اسب بازنده شرط‌بندی نکنند. از کجا معلوم! وجدان‌های بیدار در سرتاسر جهان شاید پس از رژیم درمانده اسرائیل، به سراغ این حکام نیز آمده و تقاص خون کودکان و زنان مظلوم غزه را از آنان پس بگیرند.

کیهان

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: