ناگفته های گلزار از زندگی خصوصی اش
اکثر آدمها تکبعدیاند و شاید در یک زمینه فعالیت کردهاند و موفق شدهاند. لطف خدا شامل حال من شده و در هر رشتهای که رفتهام به آن موفقیت مطلوب و دلخواهی که دلم خواسته دست پیدا کردم. موسیقی بوده که من 3 تا ساز را کاملاً مینوازم.
هفتنگاه: محمدرضا گلزار بازیگر سینمای ایران که هفتهای نیست شایعات مرتبط با بازیاش در یک فیلم خاص، حضورش در گروه نوازندگان یک کنسرت یا مربیگریاش در یک تیم ورزشی در رسانهها منتشر نشود، بهتازگی در گفتگویی با ماهنامه هفتنگاه خود را آدمی چندبُعدی خوانده که در هر رشتهای موفق بوده و عنوان کرده آنها که کارنامه هنری وی را نقد میکنند اغلب کسانی هستند که به واسطه دریافت پول این کار را انجام میدهند! اینکه گفتههای گلزار چقدر با واقعیت جور است از کیفیت آثار سینمایی که از او روی پرده میرود، مشخص است. در همه رشتهها توانمندی دارم هیچوقت دوست نداشتهام زندگیام یک بعدی باشد. من یک آدمی هست که چند بعد دارد. یک مقداریاش را شما در عرصه سینما میبینید. یک مقداریاش در عرصه موسیقی است. یک مقداریاش در زمینه ورزش است که من یکی دو ورزش را به صورت حرفهای دنبال کردهام. اکثر آدمها تکبعدیاند و شاید در یک زمینه فعالیت کردهاند و موفق شدهاند. لطف خدا شامل حال من شده و در هر رشتهای که رفتهام به آن موفقیت مطلوب و دلخواهی که دلم خواسته دست پیدا کردم. موسیقی بوده که من 3 تا ساز را کاملاً مینوازم. سینما بوده و ورزش هم که دو تا ورزش را خیلی حرفهای از دوران بچگی پیگیری کردهام. یکی والیبال که در تیمهای نوجوانان و جوانان و بزرگسالان بازی کردم. دیگری هم اسکی است که کارت مربگیری آن را دارم و از دوران طفولیت من را در پیستهای اسکی میشناسند. حسودان هستند که مرا نقد میکنند هر آدمی یک اشتباهاتی در زندگیاش میکند ولی من وقتی اشتباه میکنم سعی در جبرانش دارم و تلاش میکنم که بتوانم آن اشتباه را جبران کنم. متاسفانه در جامعه ما لطمه خوردن یک بازیگر یا یک استار یا سوپراستار از اطرافیان و آدمهایی است که به جای تلاش برای پیشرفت خود سعی میکنند که در آن حیطه حاشیهسازی کنند. این مسأله در ابتدا خیلی من را ناراحت می کرد و البته الان هم کمابیش گریبانگیر من است. یک عده هم که اسم خودشان را گذاشتهاند منتقد و حالا به هر ترتیبی یا از روی حسادت قلم به دست میگیرند یا پول میگیرند و مطلبی را به ناحق مینویسند. منتقدانی که پول میگیرند! خدا را شکر فیلمهای موفق من به حدی بودهاند که حتی آن بخش از منتقدان مغرض هم نمیتوانند این قضیه را انکار کنند؛ چون دیگر قادر به مقابله با 70 میلیون مردمی نیستند که از این فیلمها استقبال کردهاند. من برای سلیقه مردم کار میکنم. وقتی میآیم کنسرت میگذارم و سه خوانندهای که دوستشان دارم را میآورم و گروه ثبت میکنم تمامش نشأت گرفته از توجه و علاقه به مردم است و برای آنها کار میکنم. دوست دارم مردم بیایند و با یک بلیط، کنسرتی را ببینند، از هر خوانندهای 4، 3 آهنگ محبوبشان را بشنوند و بروند. برای برگزاری این کنسرت تلاش میکنم. من که درامر نبودم. درامز زدن هم که براساس خوشگلی نیست که بگویند «گلزار» بازیگر خوشچهره سینمای ایران آمد کنسرتی را برگزار کرد و جاز زد. آیا چوب درامز، این استیک جاز را میتوانید در دستتان بگیرید و 5 دقیقه تکانش بدهید؟ فقط 5 دقیقه. این حرفهای غرضورزانه دیگر جای بحث و گفتگو ندارد. من نمیدانم آیا این بودجههای هنگفت در اختیار یک برنامه قرار میگیرد که هر هفته بیایند و در مورد دستمزد بازیگر صحبت کنند؟ این سینما صحنه و لباس و دوربین و نگاتیو و دهها مسائل مهم و قابل ارزش دیگری برای بحث ندارد؟ که فقط میآیند میگویند یک بازیگر آنقدر مبلغ گرفت و در فیلمی بازی کرد؟ طبیعتاً وظیفه اصلی منتقدین پرداختن صادقانه به مباحث اصلی و تأثیرگذار سینماست. هدف، رضایت مردم است! من از اوایل دوران دبیرستان نوازندگی گیتار را شروع کردم. از کودکی هم به صورت جسته گریخته نواختن کیبورد و پیانو را دنبال میکردم. الان نزدیک به 6، 5 سال است که پرکاشن میزنم و حدود 2 سال هم هست که درامز میزنم. منتها وقتی دلم میخواهم درامز بزنم انقدر جُربزه دارم که بگویم من کنسرتی را در برج میلاد برگزار میکنم. کاری که خیلی از خوانندهها در حال حاضر انجام نمیدهند. یک برنامه در «اریکه ایرانیان» میگذارند. آن هم یک شب و یک اجرا. من آمدم و در برج میلاد 2 شب با چندین اجرا را برگزار کردم. به هر حال نواختن درامز با تمام این خوانندهها، هندل کردن کنسرت، طراحی اسیتج و نواختن پرکاشن، تمام این بارها به دوش من است و من آنقدر این توان را در خودم دیدهام و تلاشم را کردهام تا به آن ایدهآلی که میخواهم برسم و ایدهآل من هم رضایت مردم است نه اینکه به بحث و جدل با دیگران بپردازم و بخواهم بروم با کسی جنگ کنم یا اینکه بخواهم حرکاتی انجام دهم که کسی را از بالا به پایین بکشم. تمام هدف من در کنسرتی که داشتم، رضایت مردم بود که خدا را شکر این اتفاق هم افتاد و مردم بسیار راضی و خوشحال بودند. شعری در وصف حال خودم آقای مازیار فلاحی یک شعری را در وصف حال من نوشته بودند که قبل از کنسرت به اصرار ایشان به استودیو رفتیم و به صورت دو صدایی آن را اجرا کردیم. ایشان اصرار کردند که در کنسرت هم من این آهنگ را اجرا کنم که اجرا کردم و با استقبال خیلی خوبی هم مواجه شد که فیلمهایش هم از طرف مردم به روی اینترنت گذاشته شده است. خودم هم تصمیم دارم که فیلم کنسرت را آماده کنم و به صورت رسمی به انتشار برسانم. این کاری بوده که در زمینه موسیقی انجام دادم و به فکر کار دیگری نیستم.