چرا وزارت بهداشت به جای پیشگیری بر درمان تمرکز دارد؟
کسب درآمد از بیماری!
باوجود اینکه برنامه «سلامت خانواده و نظام ارجاع» یکی از مهمترین اولویتهای وزارت بهداشت در جهت افزایش دسترسی به خدمات بهداشتی و تقویت نظام شبکه کشور است؛ علاوه بر اینکه هنوز بسیاری از خانوادهها از وجود چنین برنامهای مطلع نیستند، این برنامه در همان ابتدای راه هم با چالشهایی بهخصوص در سایر شهرها مواجه است.برنامهای که سازمان جهانی بهداشت، آن را ابتکاری ازجمهوری اسلامی ایران دانست وبراساس اعلام مسئول منطقه اروپای این سازمان جهانی، برنامه سلامت خانواده به نام ایران به ثبت جهانی رسید. اما وجود برخی از چالشها در چنین برنامهای که توجه سایر کشورها را هم به سوی خود جلب کرده است باید با دقت و مدیریت بیشتر و بهتری اجرایی شود تا در اواسط راه به مشکلی برنخورد و نظام سلامت کشور را به خطر نیندازد.
در راستای اجرای برنامه سلامت خانواده و نظام ارجاع، طی ۱۴۰۲ ابتدا این برنامه در ۵۸ شهرستان اجرا شد، سپس در۹۷شهرستان به مرحله اجرا درآمد وپس ازآن نیز تعداد شهرستانهایی که برنامه سلامت خانواده در آنها اجرایی شدمعادل ۱۹۵مورد است و درمجموع تاکنون ۲۷میلیون نفر در کشور تحت پوشش این طرح قرار گرفتهاند. البته بهرام عیناللهی، وزیر بهداشت هم امیدوار است تا پایان دولت سیزدهم، این برنامه به سراسر کشور گسترش پیدا کند و به نحوی که نظام سلامت کشور از سلامت درمانمحور به سمت سلامت پیشگیریمحور گام بردارد. باوجود اینکه اجرای چنین برنامهای یک پیروزی و اقدام بسیار مثبتی برای کشورمان ایران بهشمار میرود اما مسئولان نظام سلامتی کشور باید علاوه بر وجود نقاط قوت این برنامه، به چالشها و راهکارهایی برای رفع آن هم توجه ویژه داشته باشند.
تحول یا پسرفت در نظام سلامت؟
اجرای برنامه و طرحهایی همچون پزشک خانواده یا سلامت خانواده، با اسامی و نامهای مختلفی در دیگر دولتها هم در دستور کار قرار گرفته و نسخههای متعددی نیز ابلاغ شده اما اجرای اینگونه برنامهها که از مهمترین برنامههای نظام سلامت کشور است، فقط نباید اهدافش را روی کاغذ و بند و تبصرههای گوناگون دنبال کند و اگر درست اجرا شود و چالشهای آن در نظر گرفته و مرتفع شود، قطعا برگ برندهای برای سلامت کشور است و به تقویت نظام پیشگیری، کاهش بیماریها و کاهش هزینههای سلامت منجرمیشود. عباس علیپور، مشاور فنی معاونت بهداشت وزارت بهداشت هم در آخرین اظهارنظر خود درباره چالشهای برنامه سلامت خانواده میگوید: «آغاز این برنامه در ۴فاز و ۱۹۴شهر بالای ۲۰هزار نفر جمعیت و ۶منطقه از تهران بزرگ با جمعیت کلی ۲۷ میلیون نفر آغاز شدهاست که در شهرهای فاز۱طرح پیشرفت بیشتری داشتهایم اما در شهرهای فاز ۲ و ۳ به علت کمبود منابع، اجرای ضعیفتری داشتهایم و امیدواریم بتوانیم بقیه استانها را در قالب برونسپاری جذب کنیم.»
چالش تکراری کمبود نیرو
به نظر میرسد همچنان کمبود نیرو و کادر درمان از معضلات اساسی وزارت بهداشت بهشمار میرود و این چالش در همه طرحها و برنامهها خود را بهگونهای نشان میدهد. این در حالی است که قرار است در قالب برنامه سلامت خانواده، به ازای هر ۳۰۰۰ نفر جمعیت، یک تیم سلامت شامل دو مراقب سلامت و یک پزشک مراقب سلامت جمعیت تحت پوشش آنان باشند. با وجود اینکه دولت فعلی و وزارت بهداشت، بهدنبال توسعه چنین مدلهایی در نظام سلامت کشور هستند اما طبق گفته حسین فرشیدی، معاون بهداشتی وزارت بهداشت در نظارت انجام شده، تامین و مدیریت نیروی انسانی همچنان کمترین امتیاز را به خود اختصاص داده است. معضلی که در شهرهای بزرگ بیشتر نمود پیدا میکند.
چالشهایی در مسیر برنامه سلامت خانواده
گویا برنامه سلامت خانواده با تنگناهای متعددی روبهروست و تا اجرای سراسری و یکپارچه آن در دیگر شهرها، مسافت زیادی وجود دارد و همچنان نباید خیلی به تحقق کامل این برنامه خوشبینانه نگاه کرد؛ چراکه چالشهای آن کمتر از نقاط قوت آن نیست.
همانطور که محمدجواد کبیر، عضو شورای آیندهنگاری، نظریهپردازی و رصد کلان سلامت معتقد است که اگر بخواهیم در این برنامه بر خانواده متمرکز شویم؛ باید در شهرها به اختیارات و خواستههای مردم هم با توجه به گستردگی انتخابهای آنان در مقایسه با روستا توجه کنیم. این موضوع در حالی است که خانوادهمحور بودن در این برنامه از نکات قابلتامل آن محسوب میشود.
حسین ملکافضلی، از دیگر اعضای پیوسته فرهنگستان و عضو شورای آیندهنگاری، نظریهپردازی و رصد کلان سلامت هم بر این باور است که باید در شهرها با توجه به سطح بالای تحصیلات مردم، برنامه را به جای مراقبمحور بودن،درقالب پزشکمحور بودن طراحی کرد؛ چرا که پزشکان جایگاه والایی برای جلب اعتماد مردم در اجرای این برنامه دارند و مراقبان سلامت باید زیرنظر پزشکان فعالیت کنند.بههر حال با توجه به برنامه وزارت بهداشت برای گسترش این برنامه به سراسر کشور، قاعدتا تامین نیروی مورد نیاز جهت اجرای سراسری این برنامه شاید یکی از اصلیترین مواردی است که میتواند کمی مردم را از سرگردانی نجات دهد و هزینههای بیماران و بیمهها را کم کند و برای رسیدن به این مورد، نیازمند مساعدت سازمان استخدامی و سازمان برنامه و بودجه نیز هستیم.