چراسندی عليه اسرائیل درويكیليكس نیست؟
در مطبوعات صهيونيستي خوانديم كه اين رژيم خواستار دخالت سريع براي جلوگيري از انتشار مطالبي شد كه به ضرر اين رژيم باشد و البته در اينجا ديگر نيازي نيست كه از قدرت نفوذ لابيهاي صهيونيستي در تأثيرگذاري بر محافل رسانهاي، سياسي و اقتصادي غرب سخن بگوييم.
فارس: يك تحليلگر منطقهاي با اشاره به اينكه اتفاقات زيادي در دوره زماني افشاگريهاي ويكيليكس به ضرر اسرائيل روي داده، اين سوال را مطرح ميكند كه چرا هيچ سندي عليه اين رژيم وجود ندارد؟ چرا در اين اسناد در رابطه با مرگ مشكوك ياسر عرفات، ترور حريري، عماد مغنيه و محمود المبحوح سؤالي نميشود؟ پايگاه خبري "الجزيره " در گزارشي به قلم "ياسر الزعاترة " تحليلگر مسايل منطقهاي ضمن بررسي اسناد منتشر شده از سوي سايت ويكيليكس اين سؤال را مطرح ميكند كه در ميان انبوه اطلاعات درز شده، علت مخفي ماندن بسياري از اسناد مرتبط با جنايات رژيم صهيونيستي در چيست؟ در اين مقاله به بررسي حوادث مورد اشاره در اسناد ويكيليكس پرداخته شده است، الزعاتره ضمن مهم ارزيابي كردن اسناد افشا شده در اين سايت مينويسد كه در نبود بسياري از اسناد مختص به رژيم صهيونيستي سؤالاتي مطرح ميشود كه گريزي از آنها نيست، بويژه آنكه مرحلهاي كه ويكيليكس آن را تحت پوشش قرار داده، مرحلهاي مهم بوده كه حوادث بسياري را به خود ديده است. الزعاترة در گزارش خود آورده است: آنچه ما را به اين اعتقاد ميكشاند اوضاع متشنجي است كه با مطرح شدن وجود چنين اسنادي در دست ويكيليكس متوجه سران رژيم صهيونيستي شد و به دنبال انتشار آن آسودگي خاطر عجيبي آنها را دربرگرفت، مسئلهاي كه نشان از حقيقتي دارد كه رژيم صهيونيستي انتظار آن را ميكشيد. در اينجا ميتوانيم آنچه كه در فاصله ميان اعلام وجود اسناد در دست ويكيليكس و انتشار اين اسناد رخ داده را پيشبيني كنيم؛ يعني اين احتمال كه صهيونيستها فشارهاي گستردهاي را بر صاحبان سايت وارد كردند تا جائيكه منجر به مخفي شدن برخي اسناد گرديد. در مطبوعات صهيونيستي خوانديم كه اين رژيم خواستار دخالت سريع براي جلوگيري از انتشار مطالبي شد كه به ضرر اين رژيم باشد و البته در اينجا ديگر نيازي نيست كه از قدرت نفوذ لابيهاي صهيونيستي در تأثيرگذاري بر محافل رسانهاي، سياسي و اقتصادي غرب سخن بگوييم. در همين راستا، نتانياهو نخست وزير رژيم صهيونيستي صراحتا اعلام كرد: «يك مطلب محرمانه واقعي در اين اسناد كشف نشده.» اين همه ماجرا نبود؛ بنا بر تخمينها انتشار اين اسناد تا حد زيادي مفيد بوده و به اعتقاد خود نتانياهو، اين اسناد "دو واقعيت را مشخص كرد، نخست آنكه ايران خطر فوري عليه منطقه است و ديگر اينكه علت آنكه پيشرفتي در روند سياسي ملاحظه نميشود خود فلسطينيها هستند. " از سوي ديگر "شيمون پرز " رئيس رژيم صهيونيستي اظهار داشت چيزي در اين اسناد وجود ندارد كه بر رابطه اين رژيم با مهمترين متحدش يعني آمريكا تأثير بگذارد. "يووال اشتاينتز " وزير دارايي اين رژيم نيز اعلام كرد "اسرائيل از اين درز اخبار به خوبي خارج شد. " تحليلگران صهيونيستي بر اين باورند كه اين اسناد نظريه خطرناكتر بودن ايران از اسرائيل! را در منطقه ثابت كرد، به اضافه اينكه اثبات كرد رهبران عرب توجهي به فلسطين ندارند؛ سند اين ادعا نيز آن است كه هيچ يك از اينان اقدامي در رابطه با حل و فصل مسئله فلسطين و موضعگيري نسبت به ايران انجام ندادند، چرا كه در اين اسناد اشارهاي نشده كه رهبران عرب خواستار بهبود موضعگيري واشنگتن در قبال مسئله فلسطين شده باشند. در راستاي مسائل مربوط به ايران، به نظر ميرسد اين اسناد به دنبال برخورد هر چه سريعتر با برنامه هستهاي ايران از راهي ديگر باشند؛ كارشناسان مسائل خارجه آمريكا تخمين ميزنند ارتش صهيونيستي بيش از هر زماني نسبت به گذشته در فكر حمله نظامي به ايران است، اين منابع مدعي هستند كه اسرائيل قادر به اين كار نيز ميباشد و اين يعني وادار نمودن واشنگتن به افزايش تحريمها عليه ايران تا بدين ترتيب تلآويو به تنهايي دست به حمله نظامي نزند، حملهاي كه منافع واشنگتن در تيررس بازخوردهاي خطرناك آن قرار دارد. برخي ميگويند در رابطه با رژيم صهيونيستي نيز مطالبي منتشر شده، اين مطلب اگر چه صحيح است اما آنچه منتشر شده چيز مضري نبوده و چه بسا فوايد زيادي نيز براي اين رژيم به همراه داشته باشد؛ اين قبيل مسائل تنها مربوط به موضعگيري در برابر ايران يا تحريك عليه حماس و حزبالله نيست، بلكه شامل مسائل ديگري نيز ميشود كه خارج از اين چارچوب نيست. براي تاكيد بر اين موضوع مثالهايي را ذكر ميكنيم. اطلاعاتي كه در رابطه با روابط مخفي برخي مقامات عرب با رژيم صهيونيستي ارائه شده چه رويكردي را دنبال ميكند، آيا اين اطلاعات منجر نميشود به اينكه آنهايي كه در اين زمينه شك دارند، پا به ورطه آزمايش و تجربه بگذارند، مسئلهاي كه با برخي روابط تجاري مانند رابطه با عراق نيز مطابقت دارد؟ آيا اطلاعات درز شده كه از افتادن تركيه در اسارت "اسلام راديكال " سخن ميگويد منجر به آن نميشود كه آنكارا بيش از پيش مقابل رژيم صهيونيستي عقب بنشيند؟ موضعگيري اين اسناد در قبال مصر نيز خارج از اين چارچوب نيست، منظور موضع ارتش مصر است كه همچنان رژيم صهيونيستي را اولين و تنها دشمن منطقه ميداند تا در ورطه وراثت جمال مبارك گرفتار نشود، بويژه آنكه "عاموس گيلعاد " رئيس بخش سياسي امنيتي وزارت جنگ اين رژيم در سخنان خود اين بعد از ماجرا را با وراثت جمال مبارك مرتبط ساخت. در مقابل يادآوري اين نكته ضروري به نظر ميرسد كه دورهاي كه توسط اين اسناد تحت پوشش قرار گرفته، شامل بسياري از اطلاعات احتمالي ديگر است كه خبري از آنها نيست و ممكن بود انتشار و درز آنها عملا به ضرر رژيم صهيونيستي تمام شود؛ در اين رابطه كافيست به ماجراي ترور "ياسر عرفات " رئيس سابق تشكيلات خودگردان فلسطين اشاره كنيم كه همگان ميدانند وي با مسمويت به قتل رسيد و فرانسه با سرپوش پزشكي كه بر روي ماجرا گذاشت، در اين عمليات سهيم شد و به دنبال آن مسائل مربوط به جانشيني عرفات و انتقال حكومت به كساني كه مقابل وي ايستاده و در تلاش براي كودتا عليه او بودند، پيش آمد. پس از آن مرحله انتخابات است كه حماس در آن شركت كرد، به ويژه پافشاري آمريكايي - صهيونيستي بر اجراي اين انتخابات با مشاركت حماس جهت تكميل طرح بلندمدت شارون و به دنبال آن تعجب از نتيجه انتخابات و شيوه برخورد با آن و حمايت محمد دحلان و طرح دايتون در كودتا عليه حكومت حماس و ساير مسائلي كه واشنگتن در قلب جزئيات آن حاضر بوده است. بر اساس اين گزارش در همين دوره جنگ 33 روزه سال 2006 عليه لبنان نيز انجام شده و مسايل مربوط به نگرش عمومي اعراب و جامعه بينالمللي در قبال اين جنگ وجود دارد، پس از آن عمليات "سرب گداخته " عليه نوار غزه است، مسائلي نيز كه در رابطه با موضعگيري اين رژيم با تشكيلات خودگردان و مصر منتشر شده، اگر چه براي تمامي ناظران واضح و مبرهن است اما در حقيقت چيز مضري نبوده بلكه به نوبه خود مفيد نيز ميباشد. به خاطر داريم كه "آويگدور ليبرمن " وزير امور خارجه رژيم صهيونيستي زمانيكه تهديد به كشف مكالمات و مكاتبات آن دوره كرده بود به طور ضمني به اين افشاگريها اشاره داشت. مرحله بعد اينكه در رابطه با آتشبس و فشار بر حماس چه جرياني رخ داد؟ تماسها پيرامون توقف ورود سلاح به غزه و ديوار فولادي چگونه بود؟ موضعگيري كشورهاي عربي در اثناي جنگ و بعد از آن چه بود؟ چرا در اين اسناد در رابطه با عمليات ترور حريري، عماد مغنيه و محمود المبحوح سؤالي نميشود، اينها همه مسايلي است كه جاي آنها در افشاگريهاي ويكيليكس يه صورت مشكوكي خالي است. واقعيت آن است كه پشتوانه اسناد ويكيليكس بسيار قوي است، اما موضوعاتي كه توسط اين اسناد منعكس ميشود، تا حد زيادي بديهي و روشن است و نشان از اين حقيقت دارد كه اگر مسئلهاي در رابطه با ديپلماسي عمومي باشد و تحليلگر بتواند به دور از تعارفات خارجي آنها را ارائه دهد، ديگر اسرار زيادي در سياست وجود ندارد. نويسنده در ادامه گزارش خود نوشت: درست است كه در اين اسناد براي آنان كه پيگير ماجرا هستند، جزئيات بسياري وجود دارد، اما به ندرت پيش ميآيد نتيجهاي كه از طريق بررسي اطلاعات موجود به دست آمده تغيير كند، به گونهاي كه با مطالعه اكثر اسناد منتشر شده به چيز جديدي دست نيافتيم. اگر چه اسناد منتشر شده پيرامون نقش داشتن هواپيماهاي بدون سرنشين در بمباران مواضع القاعده با موافقت حكومت يمن باعث شادي مخالفان يمني شد، اما اين مطلب پيش از اين نيز براي هر فرد مبتدي در عرصه سياست واضح و روشن بوده است. البته همه اينها به معناي نفي اين مطلب نيست كه رابطه همه رژيمهاي عرب يا اكثرشان با ملت خود حداقل شفافيت را دارد، يعني همان مطلبي كه اسناد آن را افشا كردند، اين همان مسئلهاي است كه نتانياهو را به شماتت آنها واداشته و از اين دولتها خواست با ملت خود شفاف برخورد كنند. به عقيده نويسنده مقاله، در هر حال ما با اسنادي روبرو هستيم كه حجم استبداد آمريكا در تعامل با تمامي جهان و حجم روح امپرياليسم حاكم بر مسلك اين كشور را نشان ميدهد، اما درز اين حجم از اسناد تأكيدي است بر اين مطلب كه زمان اين دولت به پايان رسيده و ديري نخواهد پاييد كه جهان عليه آمريكا خواهد شوريد و اين كشور تبديل به قدرتي در ميان بسياري از قدرتهاي جهان ميگردد، نه يگانه قدرتي كه پيش از اين بر جهان حكومت ميكرده است. در همين راستا "آوي شيلون " نويسنده صهيونيستي در تاريخ اول دسامبر در روزنامه "اسرائيل اليوم " نوشت: "ماجراي اسناد ويكيليكس، مثلث ضربات وارده بر آمريكا در دهه اخير را كامل ميكند. ضربه نخست ضربه نظامي حادثه 11 سپتامبر بود كه جنگهايي را به راه انداخت و خون نيروهاي ارتش آمريكا را ريخت. ضربه دوم ضربه اقتصادي بود كه شامل بحران اقتصادي بانك و وامهاي مسكن سال 2008 ميشد كه تهديد اقتصادي چين كه در واقع مسلط بر اسناد بدهي آمريكا است، چيني كه قادر است هر زمان بخواهد اين كشور را از پا در آورد. درز اسناد ويكيليكس نيز اين مثلث را با ضربه ديپلماتيك كامل ميكند.