تسخیر تهران توسط متکدیان اسفند
اواخراسفندکه برای ما ایرانیها شب عیدبه حساب میآید، روزهای عجیبوغریبی است؛ روزهایی پر از تکاپو و مملو از بدوبدوهای بیپایان برای خرید و به سرانجام رساندن هزار و یک کار نکرده. این حالوروز آدمهای معمولی است، اما افرادی که از طبقه متکدیان هستند، همانهایی که شغلشان تکدیگری و به زبان عامیانه، گدایی است هم برنامههای خودشان را دارند.
متکدیان که در سراسر کشور پراکندهاند، بوی نوروز راکه میشنوند،راه به سمت تهران کج میکنند،چون درپایتخت عریض و طویل ایران بامیلیونها جمعیت، آنقدری دست درجیب میرود واسکناس ازآن خارج میشودکه برای متکدیان بصرفد. البته نمیدانیم تعداد متکدیانی که از سایر شهرها بهصورت موقتی و در حرکتی عیدانه راهی تهران میشوند، چقدر است، اما مدیرعامل سازمان خدمات و مشارکتهای اجتماعی شهرداری تهران میگوید: «شبهای عید همه متکدیان به تهران میآیند»؛ «همهای» که معلوم نیست چند نفرند ولی حضورشان را میشود بهخوبی لمس کرد.
متکدیان شیوههای مختلفی برای گدایی دارند؛ از تمارض گرفته تا به نمایش درآوردن اعضای بدن ناقص و بیمار خود یا ناله و التماسکردن، طوری که دل سنگ آب شود. به بغلگرفتن و به کمر بستن نوزادان شیرخوار و قسمدادن مردم به اینکه به این بچه رحم کنند هم شیوه مرسوم زنان متکدی است اما شیوههای گدایی در شبهای منتهی به سال نو، اندکی تغییر میکند و متکدیان در قامت «مبارک»ها و «حاجیفیروز»ها ظاهر میشوند؛ از کودکان کمسن و سال بگیرید تا مردان پا به سن گذاشته.
حاجیفیروزهایی که گدایی میکنند
حاجیفیروز باید مرد باشد، باید لباس قرمز بپوشد و صورتش را سیاه کند و با دایرهای در دست، ضمن نواختن، نوروزخوانی کند. در واقع او باید نقش پیامآور عید را بازی کند و به مردم مژده آمدن نوروز را بدهد و آن وقت مردمی که از دیدن وی به وجد آمدهاند، بهعنوان تشکر، هدیهای به او بدهند. اما سالهای زیادی است که حاجیفیروز هم مثل بسیاری دیگر از المانهای فرهنگی ما دستخوش تغییر شده و حاجیفیروزها به گداهایی سمج تبدیل شدهاند که از این بابت نیز بازتابدهنده یک آسیب اجتماعی عمیق هستند. بهتازگی در فضای مجازی ویدئویی از یک دختربچه منتشر شده که لباس مبارک پوشیده و برخی اطوارهای این شخصیت را تقلید میکند. دختر، حاجیفیروز است و دست جلوی این و آن دراز میکند. این دختر مصداق عینی استحاله فرهنگی از یک سو و وجود یک آسیب اجتماعی ریشهدار در جامعه ما از سوی دیگر است. اینکه یک دختربچه چرا و چگونه در لباس حاجیفیروز ظاهر میشود و با دست چه کسانی به این سمت هل داده شده، سؤالی جدی است. اینکه او در خیابانهای تهران بدون اینکه حساسیت نهادهای متولی را جلب کند، حضور دارد نیز سؤالی دیگر است که مسئولان قرارگاه آسیبهای اجتماعی در تهران باید پاسخش را بدهند.البته فقط حاجیفیروز شدن این دختر در شبهای عید تهران نیست که توی ذوق میزند، زیرا این روزها تعداد کودکانی که مبارک شدهاند و عملا مشغول گدایی هستند، زیاد شده است. اگر رگ و ریشه این کودکان پیدا شود، حتما عدهایشان همانهایی هستند که از شهرهای دیگر بهصورت موقت به تهران کوچ میکنند تا به گفته احمد احمدیصدر، مدیرعامل سازمان خدمات اجتماعی شهرداری تهران، به بهانه نوروز و سال جدید مشغول تکدیگری شوند. از نگاه مسئولان، این کودکان نیز ذیل عنوان کودک کار میگنجند و احمدیصدر میگوید: «مردم نباید به کودکان پول بدهند، چون پولدادن، خیانت به این کودکان است و باعث ماندگاری آنها در آسیب میشود.» با اینکه این جمله، تاکید درستی است و پول برای کودکان کار مانند مشوقی قوی عمل میکند اما این فقط مردم نیستند که باید با خودداری از کمکهای مالی به این کودکان، مانع بهرهکشی از آنها شوند، بلکه همه دستگاههای متولی در حوزه کودکان و همچنین آسیبهای اجتماعی باید وارد کار شوند تا دیگر هیچ حاجیفیروز و مبارکی در قالب متکدی، آن هم از نوع کمسن و سالش در شهر دیده نشود.
۱۰ سال زمان میخواهید؟
۲۵مرداد۱۴۰۲ یعنی هفت ماه قبل رئیسجمهور، شهردار تهران را بهعنوان دستیار ویژه رئیسجمهور در امور مدیریت آسیبهای اجتماعی منصوب کرد؛ سمتی که دست علیرضا زاکانی را در مدیریت حاشیهنشینی، مفاسد اخلاقی، معتادان متجاهر، کودکان کار و خیابان و متکدیان در پایتخت عملا باز میگذاشت. اما در این هفت ماه اتفاق ویژهای رخ نداده و اگر اقدامی هم شده، در تشکیل جلسات و تلاش برای هماهنگیهای بیندستگاهی خلاصه میشود.علتش را نیز میتوان در این گفتههای مدیرعامل سازمان خدمات و مشارکتهای اجتماعی شهرداری تهران که عضوی مهم در قرارگاه آسیبهای اجتماعی تهران است، پیدا کرد: «حل آسیب اجتماعی که در عرض ۲۵ تا ۳۰ سال ایجاد شده، ممکن است ۱۰سال طول بکشد اما ظاهر شهر را میتوانیم طی شش ماه یا حتی سه ماه پاک کنیم.»البته روزی که مدیریت آسیبهای اجتماعی در تهران به شهرداری سپرده شد، صحبت از این زمان طولانی برای حلوفصل مشکلات درمیان نبود، همچنین قرار نبود صورتمسأله آسیبها پاک شود، بلکه قرار بود چرخه تولید آسیبها از حرکت بیفتد.ولی اکنون باز هم صحبت ازپاکشدن چهره شهرازانواع آسیبها در میان است که کودکان کار و حتما حاجیفیروزهای کوچک هم شاملش میشوند اما مسئولان بدانند پاککردن چهره شهر از این افراد، یعنی دستگیری و نگهداشت موقتی آنها در برخی مراکز، نه حل ریشهها و دلایلی که باعث میشود یک دختر کمسن و سال لباس قرمز مبارک بپوشد و در خیابانها برای مشتی پول نقش بازی کند.