«فردا» گزارش میدهد:
شکست پروژه تحریمطلبان
بعد از این به احتمال زیاد شاهد انشعابی بزرگ در جبهه اصلاحات خواهیم بود.
گروه سیاست سایت فردا: از ماهها پیش از داخل و خارج از کشور نیروهای اپوزیسیون و نزدیک به اپوزیسیون یک خط را پیش گرفته بودند؛ آنکه انتخابات را باید تحریم کرد. دلایل واهی خود را هم میآوردند و سعی میکردند مردم را از اصل انتخابات در ایران ناامید کنند. هدف آنها اصلا مربوط به خود انتخابات هم نبود و پر واضح بود که آنها میخواستند نظام سیاسی را تضعیف کنند اما در یازدهم اسفند 1402 مردم پروژه تحریمطلبان داخلی و خارجی را نقش بر آب کردند. مشارکت مؤثر مردم در انتخابات مجلس چند پیام روشن داشت؛ نخست آنکه مردم گفتند که میخواهند سرنوشت خودشان را خودشان تعیین کنند و نمیخواهند آینده خود را به القائات دشمنان بسپارند و دوم آنکه مردم یک «نه» بزرگ به تحریم انتخابات گفتند و خط خود را از فضاسازیهای مستمر نیروهای اپوزیسیون جدا کردند.
در این بین اما چهره سرشناسی چون سید محمد خاتمی نتوانست آن طور که جامعه انتظار داشت عمل کند. خاتمی در انتخابات یازده اسفند رأی نداد تا برخلاف انتظارها اعلام کند که از این پس نزدیک به نیروهای اپوزیسیون باید قلمداد شود. این تصمیم او میتواند آغاز تحولات مهمی در جبهه اصلاحات باشد، به این معنی که بعد از این تکلیف بر اصلاحطلبان میانهرو که خواهان مشارکت فعال سیاسی در چارچوبهای نظام هستند، روشن شد. جریان میانهرو بعد از این بدون تعارفهای مرسوم سیاسی میتواند آزادانه کنشگری سیاسی داشته باشد و همانطور که پیش از انتخابات هم گفته میشد، اصلاحطلبان مشارکتخواه میتوانند با انشعابی مطلب مسیر سیاستورزی خود را روشن و البته هموار کنند زیرا در صورت انشعاب دو گروه رادیکال و میانهرو بعد از این آنها درگیر کشمکشهای فراوان با رادیکالها نخواهند شد.
اگر چنین شرایطی فراهم شود از قضا با یک جبهه اصلاحات واحد روبهرو خواهیم؛ کسانی که میخواهند به قوانین تن دهند و در همین چارچوب کار کنند و طبیعی است کسانی که قواعد قانونی و سیاسی را قبول ندارند، اصلا نام اصلاحطلب را نمیتوانند همراه داشته باشند زیرا چنین مسیری اپوزیسیون نظامشدن است.
شخص خاتمی هم در این بین نزدیک به اپوزیسیونهای اصلاحطلبنماست. او البته این ظرفیت را دارد که به جبهه میانهروها بپیوندد اما از شواهد و قرائن برمیآید که تا اینجای کار سید محمد خاتمی تحت سیطره حزب اتحاد ملت است و آنها هستند که برای خاتمی خط و مشی مشخص میکنند و به نوعی امیال خود را بر زبان خاتمی جاری میکنند تا به اهداف خود برسند؛ هرچند مشخصا در این دوره از انتخابات آنها نتوانستند به هدف خود نایل شوند زیرا مردم با حضور خود پای صندوقهای رأی نشان دادند که نه تنها خواهان تحریم انتخابات نیستند بلکه محکمتر از همیشه پای انتخابات ایستادهاند تا هم نظام سیاسی از جهان مختلف تقویت شود و هم آنکه سرنوشت خود را خودشان تعیین کنند.