روایت روزنامه اعتماد از انسداد مزمن در جبهه اصلاحات

مدیرمسئول روزنامه اعتماد می‌گوید: جبهه اصلاحات دچار انسداد شده و چاره عبور از آن، پذیرش تعدد گفتمانی در این مجموعه است. حضرتی شرط این کار را «پذیرش ریاست خاتمی از سوی اصلاح‌طلبان، تداوم بحث‌های عالمانه و جلوگیری از تخریب یکدیگر، و ائتلاف در مقاطع ضروری» عنوان کرد.

کد خبر : 1275247

درپی شدت گرفتن اختلافات در جبهه اصلاحات و عبور 110 نفر از فعالان اصلاح‌طلب از بیانیه این جبهه که با ارائه فهرست انتخاباتی مخالفت می‌کرد، الیاس حضرتی در روزنامه اعتماد نوشت: «طی روزهای اخیر بیانیه‌ای از طرف 110نفر از فرهیختگان، متفکران و اندیشمندان کشور منتشر شد که بازتاب‌های بسیار وسیعی در فضای عمومی، رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی پیدا کرد. ضمن اینکه بحث‌هایی را نیز در درون گروه‌های اصلاح‌طلب ایجاد کرد. در این میان برخی افراد و جریانات با فحاشی و ادبیات رکیک به‌زعم خود تلاش کردند مسئله را به حاشیه برانند و موضوع را لوث کنند. این طیف اغلب ذیل گروه‌های فیک، سلطنت‌طلب و برانداز تعریف می‌شوند. گروهی هم از سر دلسوزی این نوع تحرکات را در حکم انشقاق و انشعاب در درون جریان اصلاح‌طلبی تفسیر کردند.

اصلاح‌طلبی طیف وسیعی از جامعه ایرانی را دربر می‌گیرد. این‌گونه نیست که یک فرد، یک حزب یا جریان خاصی در آن مدخلیت تام و تمام داشته باشد و سایرین را از ورود به آن منع کند. اصلاحات در واقع یک طیف فکری است که در درون آن از گذشته تا به امروز گفتمان‌های گوناگونی شکل گرفته و برای گسترش گفتمان اصلاحات تلاش کرده‌اند. لذا اختلاف‌نظرهای اخیر، برای من موضوع حاد و غیرمترقبه‌ای نبوده و نیست. از قدیم هم در اردوگاه اصلاح‌طلبی در بزنگاه‌های گوناگون اختلاف‌نظرهای وسیعی وجود داشت. در مسیر تاریخ شاید تنها برهه‌ای که در آن، وحدت‌نظر قاطعی میان گروه‌های اصلاح‌طلب وجود داشت و همه طیف‌ها به اتفاق به یک سمت و جهت حرکت می‌کردند، سال 76 و انتخاباتی بود که منجر به ریاست‌جمهوری سیدمحمد خاتمی و ظهور حماسه 2 خرداد 76 شد. پس از این دوران همواره تفاوت‌ها و تکثر دیدگاه‌هایی میان طیف‌های مختلف اصلاح‌طلب وجود داشت.

تجلی بارز این نوع تفاوت‌ها را می‌توان در اختلافات اعضای شورای دور اول و سپس در انتخابات شورا‌های دور دوم مشاهده کرد. با عبور از این دوران، در انتخابات ریاست‌جمهوری نهم در سال 84 نیز این تفاوت‌ها و تکثر دیدگاه‌ها بحرانی‌تر شد. 3 جریان اصلی به موازات هم در انتخابات 84 حضور پیدا کرده و برای پیروزی تلاش کردند. تنها نقطه اشتراک هر 3 جریان مخالفت با محمود احمدی‌نژاد بود. البته این تکثر جزو اشتباهات استراتژیک جریان اصلاحات بود، اما واقعیتی بود که سر برآورد و خود را نمایان کرد. این روند در سال 88 هم ادامه داشت. این روند در داخل مجلس ششم هم تکرار شد. با این توضیحات لازم است، بحثی ذیل عنوان «ضرورت پذیرش تعدد گفتمانی در اردوگاه اصلاح‌طلبان» شکل بگیرد و درخصوص آن بحث و تبادل‌نظر شود».

دعوت به پذیرش تعدد گفتمانی در جبهه اصلاحات در حالی است که اصلاح‌طلبی خودش گفتمان است و منطقاً نمی‌تواند تعدد گفتمانی در حد تناقض را بپذیرد اما تن دادن برخی پدرخوانده‌های آن به این تناقضات جدی، موجب دودستگی و بعضاً بروز رفتار‌های ضد اصلاح‌طلبی از سوی این طیف شده است. تناقض در این سطح که مدعیان، واقعاً بنا دارند رفتار اصلاح‌طلبانه ذیل نظام جمهوری اسلامی و قانون اساسی داشته باشند یا با گروه‌های برانداز و وابسته به بیگانگان همکاری می‌کنند؟ یا مثلاً این سؤال اساسی که به عنوان مدعی اصلاح‌طلبی، در انتخابات شرکت می‌کنند یا به جریان مزدور تحریم انتخابات سواری می‌دهند؟! برخی پدرخوانده‌های این طیف همچنین در گذشته با ادعای دروغین تقلب که توسط خاتمی در محافل خصوصی بارها رد شده، به آشوب‌افکنی سیا و موساد و ‌ام‌آی‌سیکس علیه جمهوریت و اسلامیت در سال 1388 پیوستند.

این دودستگی عمیق در جبهه اصلاحات، موجب عبور برخی فعالان اصلاح‌طلب از پدرخوانده‌های رادیکال شده و ضمناً به انحلال دو تشکل قبلی اصلاح‌طلبان (ناسا/ شعسا) و بن‌بست فعلی جبهه اصلاحات شده است. پیشنهاد‌های مدیر روزنامه اعتماد برای رفع انسداد از طریق پذیرش ریاست خاتمی و ائتلاف در مقاطع ضروری در حالی است که جبهه اصلاحات با بحران ساختاری هویت مواجه است و خاتمی به عنوان فردی بحران‌زده و منفعل در قبال جریان برانداز، اگر کمترین اراده و اختیاری از خود داشت، ظرف دو دهه گذشته به کاستن از اختلافات می‌پرداخت نه این که خود وی بازیچه جریان تحریم و براندازی شود.

کیهان

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: