«فردا» گزارش میدهد:
وظیفه خطیر لیدرهای سیاسی
در مقطع کنونی انتظار میرود همه چهرههای سیاسی از تمام توان خود برای تحقق مشارکتی حداکثری استفاده کنند.
گروه سیاست سایت فردا: در شرایطی که کمتر از یک ماه تا انتخابات مجلس زمان باقی است، انتظار میرود همه نیروها، جناحها و گروههای سیاسی از تمام توان و ظرفیت خود بهره ببرند تا مردم به صورت حداکثری پای صندوقهای رأی حاضر شوند. این مهم مورد نظر رهبر معظم انقلاب هم قرار دارد؛ کمااینکه ایشان در جریان انتخابات این دوره مجلس بارها تأکید کردهاند که انتخابات باید مشارکتی، رقابتی، سالم و دارای امنیت باشد. چهارگانهای که رهبر انقلاب درباره انتخابات این دوره مطرح کردهاند علاوه بر دستگاههای نظارتی و برگزارکننده انتخابات متوجه نیروها و گروههای سیاسی هم میشود؛ چنانکه رقابتی و مشارکتیشدن انتخابات در صورت پای کار بودن همه میسر میشود.
در این بین افرادی هستند که گرچه خودشان به طور مستقیم در انتخابات حضور ندارند به این معنی که نامزد نشدهاند اما میتوانند بر بخشهایی از جامعه تأثیر بگذارند.
یکی از آن افراد سید محمد خاتمی است. خاتمی گرچه در موضعگیری اخیرش باز هم سخنان طیفهای رادیکال اصلاحطلب مبنی بر مهیا نبودن شرایط انتخابات رقابتی را مطرح کرده اما اگر او پای اعتقادش مبنی بر اینکه انتخابات تنها راه اصلاح امور و رفع مشکلات است باید در بدنه اجتماعی اصلاحطلبان رسما درخواست کند که در انتخابات شرکت کنند. تردیدی نیست که خاتمی نسبت به سالهای پیش محبوبیتش در میان سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان کاهش یافته است اما با این حال او همچنان میتواند دو کارکرد داشته باشد؛ نخست آنکه باعث انسجام انتخاباتی اصلاحطلبان شود و حتی آنهایی که میخواهد در انتخابات شرکت نکنند را پای کار بیاورد و دوم آنکه بخشهایی از مخاطبان اصلاحات را قانع به حضور انتخاباتی کند.
علیاکبر ناطق نوری هم از آن دست نیروهایی است که هم نفوذ کلام در بخشهایی از سرمایه اجتماعی اصولگرایان دارد و هم در میان نیروهای مستقل و حتی اصلاحطلبان. ناطق در سالهای اخیر سعی کرده است بیشتر، سیاست سکوت را پیشه کند اما با توجه به تأکیدات رهبر انقلاب اسلامی مبنی بر ضرورت تحقق مشارکت حداکثری از او هم انتظار میرود که همه توانش را به کار بگیرد. ناطق میتواند پیوندی میان نیروهای میانهروی اصلاحطلب، اعتدالیها و حتی بخشهایی از اصولگرایان که نزدیک به اصلاحطلبان فرض میشوند، ایجاد کند.
علی لاریجانی هم با سابقه سالها ریاست مجلس و البته نزدیکبودن به اصولگرایان سنتی و نیز اعتدالیها و البته بخشهای میانهروی اصلاحطلبان هم از نظر سیاسی میتواند تأثیرگذار باشد، هم انسجام انتخاباتی نیروهای مذکور و هم آنکه با تلاشش در عرصه انتخابات اذهان عمومی بیشتری را به سمت انتخابات هدایت کند.
محمدجواد ظریف، وزیر سابق امور خارجه کشور هم اگر دل در طلب انقلاب اسلامی دارد و اگر میخواهد خط خود را از اپوزیسیونهای داخلی و خارجی جدا کند باید از ظرفیتش استفاده کند. فارغ از قضاوت عملکرد ظریف در دوران وزارت خارجهاش اما به هر حال افرادی هستند که تفکر و روش او را قبول داشته باشند. حتما اکنون وقت بازخوانی اختلافات نیست و ظریف هم باید برای مشارکت بالای انتخاباتی تمام تلاش خود را به کار بگیرد.
حسن روحانی گرچه در انتخابات مجلس خبرگان ردصلاحیت شده است اما اگر میخواهد همچنان در عالم سیاست تأثیرگذار باشد میتواند بر طیف خود کار کند؛ البته او از مدتی پیش تحرکات انتخاباتیاش را آغاز کرد و بهتر است به انتخابات نگاه شخصی نداشته باشد و همچنان برای ورود حداکثری اعتدالیها و حتی ایجاد ائتلاف میان آنها با اصلاحطلبان سعی خود را داشته باشد.
چندی پیش گفته شد که محمدرضا عارف در پی تهیه لیستی انتخاباتی است. عارف انگار از گذشته قدری زودرنج بوده است و حالا بعد از کشمکشهایی که میان اصلاحطلبان به وجود آمد او بار دیگر در لاک سکوت خود فرو رفته است. فرای اینکه در جبهه اصلاحات چه کسانی تعیینکنندهاند اما عارف به عنوان یک نیروی میانهروی اصلاحطلب که اکنون در مجمع تشخیص مصلحت هم حضور دارد باید بر اساس مصلحت کشور و نظام از همه ظرفیت خود استفاده کند و سعی کند مخاطبان اصلاحات را پای صندوق بیاورد.
سید حسن خمینی هم مورد اجماع طیفهای زیادی از اصلاحطلبان است. او از قضا همواره هم سعی کرده است از اصول کلی نظام تخطی نکند و رویهای میانه را در پیش داشته باشد اما از او هم انتظار بیشتری وجود دارد. سید حسن خمینی میتواند به واسطه نزدیک بودنش به خاتمی هم بر او تأثیر بگذارد تا خاتمی وارد میدان شود و هم به صفت فردی خودش از مردم رسما بخواهد که در انتخابات شرکت کنند.
همه این افراد و بیش از اینها در مقطع خطیر کنونی وظیفه دارند تا از تمام ظرفیت خود برای تحقق مشارکتی حداکثری استفاده کنند زیرا مشارکت حداکثری به ویژه در این انتخابات معنایی فرای یک انتخابات دارد.