خشم و هیاهو
تا همین جای کار جشنواره فیلم فجر هم این جشنواره حاشیه کم نداشته است، از همان آغاز افتتاحیه و سخنرانی عجیب پرویز شیخ طادی که با کراوات و روسری در دستش روی سن آمد گرفته تا غوغای این روزهای الناز شاکردوست در یکی از شبهای نمایش فیلم «بیبدن». غوغایی که حسابی صدای رسانههای دولتی را درآورده و البته بعد از مدتها الناز شاکردوست را به صدر خبرهای سینمایی نشانده است.
تا همین جای کار جشنواره فیلم فجر هم این جشنواره حاشیه کم نداشته است، از همان آغاز افتتاحیه و سخنرانی عجیب پرویز شیخ طادی که با کراوات و روسری در دستش روی سن آمد گرفته تا غوغای این روزهای الناز شاکردوست در یکی از شبهای نمایش فیلم «بیبدن». غوغایی که حسابی صدای رسانههای دولتی را درآورده و البته بعد از مدتها الناز شاکردوست را به صدر خبرهای سینمایی نشانده است. بازیگری که بر خلاف بسیاری دیگر از همصنفانش علاقهای به خبرسازی ندارد و همواره سعی کرده در سکوت به پیشه اصلی خود بپردازد. او در اعتراض تند و تیز خود که ویدئوی آن خیلی زود در رسانههای مجازی فراگیر شد اعلام میکند که به وی تریبون حرف زدن داده نمیشود و فیلمش برای این در بخش نگاه نو پذیرفته شده تا مورد داوری قرار نگیرد. فارغ از درستی یا نادرستی ادعای او برخی معتقدند دلیل اصلی چنین واکنشی از سوی او بازارگرمی برای بازار بهتر اکران فیلم است. ادعایی که البته این سالها رایج بوده است. از شایعه توقیف آثار گرفته که عموما از سوی تیم سازنده منتشر میشود تا به راه انداختن موجهای خبری عموما نادرست از سوی تیمهای رسانهای پروژههای سینمایی برای بیشتر دیده شدن فیلمها. نمونه متاخرش سریال «گناه فرشته» که عموما برای دیده شدن نه به خود اثر به حاشیهسازی پناه آورده است. البته که نقدهای شاکردوست به تمامی بیراه نیست و به برخی از نکتههای آن میتوان توجه داشت، به عنوان مثال جایی که او میگوید « سالهاست عادت کردم که صدایم به هیچ جا نرسد. بخشی به نام نگاه نو گذاشتند برای فیلمهایی که هیچ دلیلی برای حذف شان ندارند و در این بخش می گذارند تا آن فیلم را زنده به گور کنند.» ادعایی که حداقل با نگاهی به دورههای پیشین جشنواره میتوان به صحت آن پی برد.