فایننشالتایمز: ایران چه میخواهد؟
روزنامه فایننشال تایمز انگلیس در گزارش از اندرو انگلند سردبیر خاورمیانه این روزنامه در روز 19 ژانویه 2024 به تحلیل پاسخ ایران به اقدامات تروریستی پرداخته و عنوان میدارد: حملات مستقیم جمهوری اسلامی در عراق، سوریه و پاکستان در روزهای اخیر نشاندهنده تغییر استراتژی نیست، بلکه تغییر تاکتیک است.
این روزنامه چاپ لندن افزود: اولین نشانهای که نشان میدهد ایران پس از ماهها تنش و خصومت در سراسر خاورمیانه نیاز به انعطافپذیری مستقیمتر را احساس میکند، زمانی بود که نیروهای دریایی این کشور هفته گذشته از یک هلیکوپتر برای توقیف یک نفتکش در سواحل عمان استفاده کرده و آن نفتکش را توقیف کردند.
فایننشال تایمز همچنین عنوان میدارد: چند روز بعد، نوبت به نیروهای زبده سپاه پاسداران رسید تا نگاهی اجمالی به تواناییهای نظامی خود داشته باشند. پاسداران، آسمان شب را بر فراز اربیل در شمال عراق پس از پرتاب رگبار موشکهای بالستیک به سمت آنچه ایران به عنوان «مرکز جاسوسی اسرائیل» توصیف کرد، روشن کردند.
در ادامه این گزارش عنوان شده است: دولت بایدن این حمله را محکوم کرد (که بنا بر گزارشها، کنسولگری ایالات متحده در نزدیکی آن را به لرزه درآورد ) و آن را «بی پروا» خواند.
این روزنامه خاطر نشان کرد: با این حال، در تهران، این اقدامات به عنوان بخشی از پاسخ حساب شده جمهوری اسلامی به حمله بیش از 100 روزه اسرائیل به غزه تعبیر شد. نمایش قدرت برای ارسال پیامی هشداردهنده به ایالات متحده، اسرائیل و دیگر قدرتهای منطقه بود، اما به شکلی هدفمند و دور از خط مقدم جنگ اسرائیل و حماس انجام شد.
فایننشال تایمز میافزاید: این حملات اولین باری بود که ایران مستقیماً فعالیت نظامی خود را از زمان 7 اکتبر آغاز کرد و موجی از شوک را در سراسر خاورمیانه وارد کرد.
در ادامه آمده است: از همان ابتدا، در اسرائیل، متحدان غربی آن و در میان کشورهای عربی نگرانیهایی در مورد چگونگی واکنش ایران و گروههای شبهنظامی که از آن حمایت میکنند وجود داشت. چند روز پس از 7 اکتبر، جو بایدن، رئیسجمهور ایالات متحده، قبل از اعزام دو ناو هواپیمابر به منطقه به عنوان یک عامل بازدارنده، به ایران هشدار داد «مراقب باشد».
این روزنامه همچنین عنوان داشت: در ماههای پس از آن، رهبران ایران اسرائیل را تنبیه کرده و از حماس حمایت کردهاند، اما علناً تمایل خود را برای اجتناب از یک درگیری منطقهای اعلام کردهاند و نیروهای خود را از منازعه دور نگه داشتهاند. ایران به محور مقاومت خود که شامل گروههای شبهنظامی در لبنان، سوریه، عراق و یمن میشود راضی بود تا پاسخ نظامی را رهبری کند و حملات موشکی، پهپادی و راکتی را علیه اسرائیل، نیروهای آمریکایی در منطقه و کشتیرانی جهانی انجام دهد..
در ادامه این گزارش عنوان شده است: با این حال، به نظر میرسد مجموعهای از اقدامات خصمانه طی سه هفته گذشته، علیه ایرانیان و همچنین رهبران ارشد نیابتی جمهوری اسلامی، ایران را مجبور به بالا بردن سطح قدرتنمایی خود کرده است.
فایننشال تایمز میافزاید: اولین مورد حمله هوائی اسرائیل در سوریه بود که در پایان دسامبر یک فرمانده ارشد سپاه پاسداران را کشت. هفته بعد، یک حمله اسرائیلی دیگر، صالح العاروری، معاون رهبر سیاسی حماس را در جنوب بیروت، پایگاه حزبالله، جنبش شبهنظامی شیعه لبنان که قدرتمندترین نیابتی ایران است، کشت.
در ادامه آمده است: یک ایستگاه تلویزیونی تصاویری از اربیل در جریان حمله سپاه پاسداران را نشان میدهد. نمایش قدرت برای ارسال پیامی هشداردهنده به آمریکا، اسرائیل و دیگر قدرتهای منطقه بود
این روزنامه چاپ لندن خاطرنشان کرد: روز 3 ژانویه، روز بعد، دو بمبگذار انتحاری تقریباً 100 ایرانی را که به مناسبت سالگرد ترور قاسم سلیمانی، قدرتمندترین فرمانده جمهوری اسلامی توسط آمریکا در شهر کرمان تجمع کرده بودند، کشتند. داعش مسئولیت این حمله را برعهده گرفت، اما تنها پس از آن که فرماندهان سپاه پاسداران اعلام کردند اسرائیل مقصر است. در ادامه، حمله آمریکا در بغداد یکی از فرماندهان ارشد یک شبه نظامی عراقی مورد حمایت ایران را کشت و ضربه دیگری به محور مقاومت وارد کرد. پس از آن بود که ایران شروع به حمله مستقیم کرد. سپاه پاسداران حمله خود به اربیل را پاسخی به «جنایتهای اخیر رژیم صهیونیستی» و همچنین کشتار فرماندهان گارد و «مقاومت» توصیف کرد.
فایننشال تایمز مدعی شد: یک مقام ایرانی میگوید که حملات ایران نشاندهنده تغییر استراتژی نیست، بلکه تغییری در تاکتیکها برای آگاه کردن آمریکا و اسرائیل از تهدیدی است که میتواند تا زمانی که جنگ در غزه ادامه دارد، ایجاد کند. مشارکت پاکستان و اربیل مستقیماً به اسرائیلیها و آمریکاییها پیام میدهد و پیام این است که با ایران بازی نکنید و جنگ غزه را تمام کنید. ایران خواهان جنگ مستقیم با اسرائیل و آمریکا نیست. اما ما میخواهیم توسط آمریکاییها دیده و احساس شویم- و نشان دهیم که چقدر میتوانیم خطرناک باشیم.»
این روزنامه انگلیسی میافزاید: ایران از زمان جنگ ویرانگر دهه 1980 خود با عراق، نیروهای نیابتی و جنگ نامتقارن را به بخشی جداییناپذیر از استراتژی امنیت ملی خود تبدیل کرده است، با توجه به اینکه فاقد تسلیحات متعارف برای مقابله با ایالات متحده یا اسرائیل است. این شبکه که با تولد حزبالله در دهه 1980 آغاز شد، در دو دهه گذشته با تهاجم به رهبری ایالات متحده به عراق در سال 2003 و آشوب ناشی از قیامهای عربی در سال 2011، پویایی منطقه را تغییر داد، گسترش یافته است.
این گروه (گروههای قدرتمند شیعه را در عراق، شبه نظامیان در سوریه، حماس و حوثیها در یمن و حزبالله) که با ایدئولوژی ضدآمریکایی و ضد اسرائیلی متحد شده است هر یک به حمله اسرائیل به غزه پاسخ نظامی دادهاند: حزبالله درگیر درگیریهای فرامرزی روزانه با اسرائیل است. حوثیها بیش از 30 حمله به کشتیهای تجاری در دریای سرخ و همچنین پهپادها و موشکها در بندر ایلات اسرائیل انجام دادهاند. و شبه نظامیان عراقی بیش از 140 موشک و پهپاد را علیه نیروهای آمریکایی در عراق و سوریه شلیک کردهاند. با این حال، گروههای درون محور همگن نیستند و هر کدام دستور کار ملی خود را دارند. حزبالله و رهبران جناحهای شیعه عراق قویترین روابط را با تهران دارند. حماس یک جنبش اسلامگرای سنی است، در حالی که حوثیها، اعضای فرقه شیعه زیدی، نسبت به سایر گروهها از نظر ایدئولوژیک کمتر با ایران همسو هستند. اما رابطه آنها با جمهوری اسلامی پس از سالها جنگ با ائتلاف تحت رهبری عربستان سعودی از پایگاه آنها در شمال یمن عمیقتر شده است.
فایننشال تایمز اذعان دارد: جنوب لبنان دژ حزبالله قدرتمندترین نماینده ایران است
این روزنامه مدعی است: در همین حال، مقامات آمریکایی، ایرانیها را به «دست داشتن عمیق» در طراحی حملات حوثیها علیه کشتیرانی متهم میکنند و میگویند که آنها هواپیماهای بدون سرنشین و «اطلاعات تاکتیکی» را در اختیار این گروه قرار دادهاند. ایران مدتهاست که از شبهنظامیان حزبالله و گروههای عراقی که زیر چتر حشدالشعبی گروهبندی شدهاند، حمایت مالی و نظامی کرده است.
این روزنامه چاپ لندن همچنین عنوان داشت: در ماههای اخیر، حوثیها یکی از فعالترین اعضای این شبکه بودهاند و ارزش استراتژیک خود را برای ایران به نمایش گذاشتهاند، زیرا تجارت جهانی از طریق دریای سرخ را به شدت مختل کردهاند و ایالات متحده و بریتانیا را وارد جنگ کردهاند. اما میزان نفوذ واقعی ایران بر این گروه اغلب مورد بحث است.