«بحران جانشینی» در صف اعتدالیون /ناطق نوری،سید حسن خمینی یا لاریجانی؟

با نزدیک‌شدن به انتخابات مجلس دوازدهم و خبرگان ششم، طیف موسوم به میانه، فعال‌تر از قبل شده است. این طیف اما برای تعیین راهبر، با کاستی ها و محدودیت‌هایی روبه‌روست

کد خبر : 1268643

آخرهفته گذشته به بهانه سالگرد فوت هاشمی‌رفسنجانی، گعده‌ای از مدعیان سردمداری جریان موسوم به اعتدال در حسینیه شماره ۲ جماران تشکیل شد؛ نوع چینش صندلی‌های این گعده و محل جلوس شخصیت‌های حاضر، نوعی وزن‌کشی را به اذهان ناظران صحنه سیاسی کشور متبادر می‌کرد؛ وزن‌کشی‌ای برای تعیین نفر اول جریان اعتدالگرایی در آستانه دو انتخابات مهم در اسفند.  فارغ از ماهیت و چیستی اعتدال و اعتدال‌گرایی، جریان و اشخاصی که خود را منتسب به این گفتمان یا استراتژی می‌دانند، از سال ۱۴۰۰ به بعد و با پایان‌یافتن دولت روحانی کم فروغ شدند؛ به ویژه آن‌که دولت مزبور چندان در سامان‌بخشی به اوضاع اقتصادی و نیل به اهداف ترسیم‌شده اجتماعی، موفق و کامیاب نبود، فلذا در افکار و اذهان عمومی، به نوعی مطرود شد. با نزدیک‌شدن به انتخابات مجلس دوازدهم، اعتدالیون می‌خواهند خود را بازیابی کنند؛ «محسن هاشمی» رئیس شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی اخیراً گفته است: «یک آیت‌ا... هاشمی می‌خواهیم که به میدان بیاید و ائتلاف میانه‌روها را شکل بدهد». «مسعود پزشکیان» وزیر دولت اصلاحات و کاندیدای مجلس دوازدهم نیز گفته است که «باید ائتلاف کشوری میانه‌روها شکل بگیرد».اما نخِ تسبیح اعتدالیون در زمان فعلی چه کسی می‌تواند باشد؟ کدام شخصیت است که واجد ویژگی‌ها و خصایص لازم برای رهبری جریان اعتدالی در سپهر سیاسی ایران باشد؟ مهر نوشت: شاید در نگاه اول، ذهن‌ها معطوف به «حسن روحانی» شود؛دولت مدعی اعتدال‌گرایی روحانی، پس از ۸ سال به پایان رسید و کارنامه آن دولت به ویژه از حیث اقتصادی چندان چنگی به دل نزد؛ امری که سبب می‌شود تجربه اعتدالیون حداقل به لحاظ کار اجرایی در اذهان مردم، تجربه موفقی نباشد. حالا روحانی در آستانه انتخابات «خبرگان ششم» و «مجلس دوازدهم»، عزم خود را جزم کرده که مجدد سکاندار کشتی اعتدالی‌ها باشد؛ گواه این امر موضع‌گیری‌ها و سخنرانی‌های پُر تعداد و متکثر او طی روزهای اخیر است؛ روحانی در نطق‌هایش ضمن تعریضات و کنایه‌هایی که به دولت فعلی دارد، سعی می‌کند سایه‌روشن‌های اعتدالی را نیز برجسته کند؛ به هر حال باید منتظر ماند و دید که آیا به تعبیر «محسن هاشمی» روحانی می‌تواند ایفاگر نقشِ هاشمی‌رفسنجانی برای معتدل‌ها و میانه‌روها باشد یا این که رهبریِ جریانِ اعتدالی، قبایی گشادتر از کالبد سیاسی روحانی است.

 ناطق نوری،سید حسن خمینی یا لاریجانی؟

 اما شخصیت دیگری که در مظانِ رهبری اعتدالیون است، کسی نیست جز «علی‌اکبر ناطق نوری»؛ فردی که پس از کناره‌گیری از مسئولیت بازرسی در دفتر رهبر معظم انقلاب، کمتر در محافل سیاسی رؤیت شد و بیشتر اوقات خود را در مدرسه علمیه امام حسن مجتبی (ع) در لواسان تهران می‌گذراند. دیروز «محمد قوچانی» طی یادداشتی در وصف ناطق نوری، نوشت: «اگر هاشمی بود، ناطق نوری سکوت اختیار نمی‌کرد». باید منتظر ماند و دید که آیا ناطق‌نوری سنتِ بیش از یک دهه اخیر خود را می‌شکند و با فضای سیاسی کشور آشتی می‌کند؛ بی‌گمان اگر چنین امری تحقق یابد، او یکی از کاندیداهای اصلی رهبری جریان اعتدال در کشور است. «حسن خمینی» هم از جمله شخصیت‌هایی است که می‌تواند طلایه‌دار اعتدالیون باشد؛ هر چند او بیشتر تمایل دارد که فراجناحی شناخته شود اما کسی نمی‌تواند منکر خط و ربط و قرابتش با میانه‌روها و اصلاح‌طلب‌ها گردد.اما گزینه دیگری که می‌تواند ردای ریاست جبهه اعتدال را بر تن کند، کسی نیست جز «علی لاریجانی»؛ رئیس سه مجلس پیاپی هشتم و نهم و دهم که سابقه ریاست صداوسیما و دبیری شورای‌عالی امنیت ملی را نیز دارد. غیبت اخیر علی لاریجانی در جمع رهبران جریان موسوم به میانه در جماران، بار دیگر بر این گزاره صحه گذاشت که لاریجانی، «راست‌گرای محافظه‌کاری» است که نمی‌خواهد با هم‌قاب‌شدن با برخی چهره‌ها، شأن خاندانی و نسبی و البته سیاسی خود را زیر سوال ببرد.هر چند صفحه مجازی منتسب به علی لاریجانی، شامگاه گذشته، انتشار اخبار متفاوت پیرامون نقش وی در انتخابات مجلس آتی را سیاست‌زدگی و غیر صادقانه توصیف کرد و ایضا شخص وی در ابتدای امسال، در واکنش به خبر «تسنیم»، با باب‌کردن ادبیات «خالص‌سازی»، هرگونه شائبه درباره کنشگری سیاسی خود را از اساس رد کرد، لیکن چه کسی است که بتواند از کنار نام وی به سادگی عبور و چنین گمان کند که رئیس سابق مجلس، برای انتخابات اسفند، برنامه‌ای در سر ندارد.

 ظریف یا جهانگیری؟

 «محمدجواد ظریف» نیز دیگر شخصیتی است که او را لایق تصاحب جایگاه طلایه‌داری اعتدالیون می‌دانند؛ البته بسیاری بر این باورند که وی بیش از آن‌که سیاست‌مدار آشنا به قواعد سیاسی باشد، صرفاً دیپلماتی است که بر امور فنی احاطه دارد. باید دید که آیا ظریف با توجه به دوران پُر حرف و حدیث ریاستش بر دستگاه دیپلماسی ، شایستگی صدارت جریان سیاسی موسوم به اعتدالی را پیدا می‌کند.«اسحاق جهانگیری» هم بالقوه می‌تواند گزینه‌ای برای پیشقراولی اعتدالیون باشد؛ جهانگیری ۸ سال در منصب معاون اولی دولت اعتدالی روحانی حضور داشت و در انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۹۶ به عنوان کاندیدای پوششی، ضربه‌گیر رئیسش، روحانی شد.جهانگیری اگرچه در میان دیگر مدعیان سردمداری جریان اعتدال، وزن سیاسی کمتری دارد اما نباید او را از نظر دور داشت، به ویژه آن‌که خاستگاه حزبی او نیز به کارگزاران سازندگی یکی از احزاب جبهه اصلاحات باز می‌گردد و او می‌تواند حلقه رابطی میان اعتدالیون و اصلاحاتی‌ها باشد.

خراسان

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: