امریکا دارد به سرنوشت بریتانیای کبیر دچار میشود؟
رابرت اوبراین، مشاور سابق امنیت ملی امریکا در نشنالریویو درباره «وضعیت وخیم نیروی دریایی امریکا در مقایسه با چین» هشدار داده است و گفته که کسری کشتیسازی امریکا و «مسیر در حال نزول» ناوگان ایالات متحده «امنیت ملی ما را به خطر میاندازد.» چین کشتیهای جنگی بیشتری در مقایسه با امریکا دارد: «بر اساس تناژ، ظرفیت کشتیسازی چین ۲۳۲ برابر بیشتر از ظرفیت ما است.» اوبراین این را به عنوان یک «بحران امنیت ملی» توصیف کرده، زیرا «آینده یک هند و اقیانوس آرام آزاد و باز در معرض خطر است». در نهایت چیزی که [بیشتر]در معرض خطر است این است که چه کسی «ملکه دریاها» خواهد بود.
ام. توماس دیویس، سرهنگ بازنشسته ارتش نوشته که مشکل پایه صنعتی دفاعی تنزلیافته امریکا است که در به اصطلاح «سهام صلح» پس از جنگ سرد ریشه دارد. دیویس معتقد است که از پایان جنگ سرد به بعد، «صنعت کشتیسازی امریکا عمدتاً از بین رفته و کشتیهای آسیایی جایگزین آن شده است.» نیروی دریایی چین در حال حاضر بزرگترین نیروی دریایی جهان است و پیشتازی نسبی در کشتیسازی، آن را در موقعیتی قرار میدهد که در صورت ادامه روندهای فعلی، به عنوان قدرت دریایی پیشرو در جهان، جانشین ایالات متحده خواهد شد. چین برای تصرف تایوان، تسلط بر دریای چین جنوبی و تغییر موازنه قدرت در اقیانوس هند و اقیانوس آرام، نیازی به این ندارد که به عنوان قدرت دریایی پیشرو در جهان جانشین امریکا شود. رابرت کاپلان دریای چین جنوبی را «گلوی اقیانوس آرام غربی و اقیانوس هند» و «قلب حاشیه کشتیرانی اوراسیا» توصیف کرده است. [ماهیت]جغرافیای شرق آسیا و غرب اقیانوس آرام نوعی دعوت به مسابقه تسلیحاتی دریایی است، اما مشکل این است که فقط یک طرف (چین) در حال مسابقه دادن است. گویی بریتانیای کبیر در دهه اول قرن بیستم در کنار گسترش نیروی دریایی قیصر در تلاش برای فرماندهی دریای شمال و کانال انگلیسی (کانال مانش) ایستاده است. شاید به همین دلیل است که شی جین پینگ، رئیسجمهور چین در نشست اخیر در سانفرانسیسکو با صراحت به رئیسجمهور بایدن گفت که پکن، تایوان را با سرزمین اصلی چین متحد خواهد کرد. سر هالفورد مکیندر، ژئوپلیتیسین بزرگ بریتانیا، در ۱۹۰۲ نوشته بود: «امپراتوریها دیگر روزگار خود را سپری کردهاند و امپراتوری بریتانیا هم به همین منوال. دوره اروپایی تاریخ در حال سپری شدن است، همانطور که فازهای دریا و مدیترانه سپری شده است. توازن قوای جدیدی در حال شکل گرفتن است.» پیشبینی مکیندر درباره اینکه امپراتوری بریتانیا در سالهای پایانی خود به سر میبرد، مبتنی بر درک او از جغرافیا، اقتصاد، جمعیتشناسی و فناوری بود، زیرا از نگاه مکیندر، «یکپارچگی اقیانوسی واقعیت فیزیکی سادهای است که زیربنای ارزش غلبه نیروی دریایی در جهان مدرن در سراسر جهان است.»
بریتانیا و دریاهای بریتانیا تا حدی یک مرور بر نوشتههای مشهور مکیندر بود و امروز نیز ممکن است به عنوان هشداری برای سیاستگذاران و استراتژیستهای ایالات متحده در زمانی باشد که امریکا ممکن است وارد سالهای پایانی نظم جهانی شود که پس از جنگ دوم جهانی در انداخته است. نظم جهانی امریکا هم مثل بریتانیا، مبتنی بر قدرت دریایی (به علاوه نیروی هوایی) و برتری اقتصادی بود. نیویورک جانشین لندن به عنوان مرکز اقتصاد جهان شد، دلار امریکا جایگزین پوند انگلیس به عنوان تأثیرگذارترین ارز جهانی شد و نیروی دریایی امریکا جانشین نیروی دریایی بریتانیا به عنوان «ملکه دریاها» شد. با عقبنشینی امپراتوری بریتانیا، ایالات متحده جایگزین قلمرو امپراتوری بریتانیا در مدیترانه، خاورمیانه و جاهای دیگر شد. نقش انگلیس به عنوان «حافظ» موازنه اروپایی قدرت، تسلیم جایگاه امریکا به عنوان «حافظ» موازنه قدرت اوراسیایی شد.
مکیندر اغلب اوقات به اشتباه به عنوان حامی قدرت زمینی در مقابل قدرت دریایی پنداشته شده در حالی که جهانبینی ژئوپلیتیکی او به این سادگیها نبود. او پیشرفتهای تکنولوژیکی انقلاب صنعتی (ریل، اتومبیلهای موتوری) را به عنوان عامل بهبود سرعت و دستیابی به حملونقل زمینی میدید و به این ترتیب، به دولتهای قارهای اجازه میداد تا از نظر سیاسی منسجمتر باشند و بتوانند با سرعت بیشتری به مناطق پیوسته گسترش یابند. به یاد داشته باشیم که او درباره بریتانیا و دریاهای بریتانیا، از تعبیر «ارزش غالب قدرت دریایی» در سیاست جهانی استفاده کرد نه قدرت زمینی. وقتی جنگ سرد تمام شد، کالین اس. گری، که شاگرد مکیندر و آلفرد تایر ماهان بود، در اثر «اهرم قدرت دریا «(۱۹۹۲) با مطالعات موردی نشان داد که در بیشتر جنگها بین قدرتهای بزرگ، قدرتهای دریایی بیشتر پیروز بودهاند. گری مانند مکیندر، ماهان و کاپلان فهمیده بود که ایالات متحده باید برتری دریایی جهانیاش را حفظ کند یا راه بریتانیای کبیر را برود. مکیندر، ماهان و کاپلان فهمیده بودند که ایالات متحده یا باید برتری دریایی جهانی را حفظ کند یا اینکه به سرنوشت بریتانیای کبیر دچار شود. مکیندر، کتاب «بریتانیا و دریاهای بریتانیا» را با این هشدار پایان داد که بریتانیا در حال ضعیفتر شدن است و «ممکن است دیگر ابزار ساخت و نگهداری ناوگان کافی نداشته باشد و ممکن است فرماندهی دریا را از کف بدهد» و این دقیقاً همان چیزی است که رابرت اوبراین و ام. توماس دیویس در مورد ایالات متحده میگویند. اینکه «شی» با اعتماد به نفس و «صراحتاً» به بایدن اطلاع داده که چین، چه مسالمتآمیز یا باز زور، تایوان را تصرف خواهد کرد و اینکه دولت بایدن آن (هشدار) را افشا نکرده، احتمالاً نشاندهنده تغییر موازنه قدرت در غرب اقیانوس آرام است. حرفم را با تعبیر مکیندر تمام میکنم: «امپراتوریهای دیگر روزگار خود را سپری کردهاند، و اگر روند کنونی ادامه پیدا کند، ممکن است امپراتوری امریکا نیز به همین سرنوشت برسد.»
ترجمه: علی قنادی
منبع: Real Clear Defense | ۶ ژانویه ۲۰۲۴
منبع: روزنامه جوان