کاروالیو: خانواده‌ام ابتدا از ایران می‌ترسیدند

دوست دارم دخترم ایزابلا جعفری کاروالیو دوسانتوز را در ایران و به شیوه ایرانی تربیت کنم/ خوشبختانه هر 2‌ پرسپولیسی‌هستیم/ اسم ایرانی‌ام را مادر زدنم برای من انتخاب کرد.

کد خبر : 126621

فوتبال دنیای عجیبی دارد، وقتی سرگذشت فابیو (علیرضا) کاروالیو دو‌سانتوز را می‌خوانید متوجه این موضوع خواهید شد؛ کسی که فکرش را هم نمی‌کرد روزی در ایران عاشق شود و زندگی‌اش را با یک دختر ایرانی ادامه دهد. به گزارش خبرنگار گروه ورزشی «فردا» به نقل از همشهری تماشاگر دروازه‌بان مس رفسنجان اکنون تمام خوشخبتی‌اش را در ایران می‌بیند و حاضر نیست کشورمان را ترک کند. او یک برزیلی زن‌ذلیل! به حساب می‌آید؛ آن‌قدر عاشق خانواده همسرش است که حتی اسمش را با نظر مادر‌زنش انتخاب کرده حالا تا آخر ماجرا را خودتان حدس بزنید. با کاروالیو از همه جا حتی دو‌کارموی پرنده‌فروش هم صحبت کردیم. • اصلا فکرش را نمی‌کردم روزی به ایران بیایم اما حرفه‌ام باعث شد به ایران بیایم و با دیدن مردم ایران و فرهنگ‌شان علاقه‌ام دو‌چندان شد و بعد از آشنایی با همسرم عاشق او شدم و ازدواج کردیم. اصلا به ماندن در ایران فکر نمی‌کردم، چه برسد به ازدواج. • روز خواستگاری خیلی خوشحال بودم و این شروع یک زندگی جدید برایم بود، البته خانواده همسرم در این راه خیلی به من کمک کردند. ‌راستش را بخواهید هیجان زیادی داشتم برای رسیدن به هدفم، مصمم بودم و سایر مسائل برایم مهم نبود. • فرهنگ ایران با کشور من متفاوت است؛ ایران کشوری است با فرهنگ اسلامی در خاورمیانه که با برزیل تفاوت‌های زیادی دارند اما من ایران و فرهنگ‌اش را بیشتر از برزیل دوست دارم. باورتان نمی‌شود اما از وقتی لب به غذاهای ایرانی به خصوص کوبیده و قورمه سبزی زدم دیگر به غذاهای برزیلی فکر نمی‌کنم. • خانواده‌ام وقتی خبر ازدواج با یک دختر ایرانی را شنیدند تعجب نکردند؛ بلکه ترسیدند، چون چیزهای خوبی از ایران نشنیده بودند اما وقتی با سیمین به برزیل رفتیم و آن‌ها دیدنش، نظرشان عوض شد اما هنوز ترس داشتند تا این‌که به ایران آمدند و فهمیدند مسایلی که در مورد ایران گفته می‌شود وجود ندارد. الان راضی هستند. • روابط زن‌ها و مردها در ایران توجه مرا جلب کرد و وقتی دیدیم میان آن‌ها احترام و مرزبندی رعایت می‌شود علاقه‌مند شدم به اسلام و بعد هم که ازدواج کردم و با خواست خودم مسلمان شدم. • اسم ایرانی‌ام را مادر زدنم برای من انتخاب کرد و فکر می‌کنم اسم جالبی باشد. • من 31سال سن دارم و می‌توانم تا چندسال دیگر دروازه‌بانی کنم؛ ولی دوست دارم دخترم ایزابلا جعفری کاروالیو دوسانتوز را در ایران و به شیوه ایرانی تربیت کنم، در برزیل آزادی بیش از حد برای تربیت دختربچه‌ها مشکل‌ساز است. • فوتبال برزیل به لحاظ امکانات و مسائل حرفه‌ای خیلی از ایران جلوتر است و لیگ‌های استانی برزیل با برنامه‌تر و بهتر از ایران برنامه‌ریزی می‌شود چه برسد به لیگ برترشان. ایران اگر می‌خواهد در فوتبال پیشرفت کند باید خیلی حرفه‌ای‌تر از این که الان هست عمل کند. • دلیل ورود بازیکن ضعیف برزیلی به فوتبال ایران از مدیران برنامه‌ و‌ باشگاه‌هاست؛ مدیر برنامه‌ها دروغ می‌گویند و مدیر باشگاه‌ها هم تحقیق نمی‌کنند و همین موضوع سبب می‌شود بازیکنان ضعیف وارد فوتبال ایران شوند. همسر فابیو کاروالیو: فابیو عاشق ایران است اصفهان آمده بود، یک‌دل نه صد‌دل عاشق کارمند روابط بین‌المللی باشگاه ذوب‌آهن شد. دروازه‌بان برزیلی هر‌چه زمان گذشت از فرهنگ ایران و آداب رسوم ایرانی خوشش آمد و در نهایت حاضر شد مسلمان هم شود؛ او که برخلاف هموطنانش مخالف بی‌بند‌و‌باری‌های رایج در کشورش بود، سبب شد تا پایه‌های زندگی‌اش را با یک آبادانی اصیل شکل دهد تا زیاد هم از برزیل دور نشود‌. خانم جعفری همسر فابیو اکنون از این‌که با یک‌خارجی ازدواج کرده، خوشحال است و می‌گوید در خواب هم نمی‌دیده با یک برزیلی ازدواج کند. با او در خصوص این سبک از زندگی صحبت کردیم: • من در باشگاه ذوب‌آهن اصفهان کار می‌کردم و به خاطر کارم در امور بین‌الملل با بازیکنان خارجی ارتباط داشتم و همین موضوع باعث ‌آشنایی ما شد. معیارم برای ازدواج با فابیو بیشتر علاقه بود و بعد سعی کردم بقیه جوانب را درست کنم. • او چون تا حالا در کشورهای مسلمان بازی نکرده بود، حجاب ایرانی‌ها برایش پدیده تازه‌ای بود. با خانواده‌ام مشکل نداشت، اما اوایل کمی سخت بود چون پذیرش این موضوع برای خانواده‌ام کمی دشوار بود. من هم گفتم یک روز بیاید خانه تا پدر و مادرم او را ببینند‌.همان روز خواستگاری صحبت کرد و خودم شدم مترجم خواستگارم (خنده). • راستش فکرش را نمی‌کردم با یک فوتبالیست ازدواج کنم، آن‌هم از نوع خارجی؛ ازدواج با فابیو زندگی مرا عوض کرد؛ البته ازدواج با یک‌فرد غیر‌ایرانی سختی‌های خاص خودش را دارد، ‌ما دائما در سفر بین 2‌کشور هستیم یا این‌که خانواده فابیو به ایران می‌آیند. • فرهنگ آن‌ها خیلی شبیه به ایرانی‌هاست، به‌خصوص قسمت جنوب ایران. من چون آبادانی هستم با خانواده فابیو راحتم‌. آن‌ها دست‌و‌دلباز و خونگرم هستند و غذاهای تند هم زیاد می‌خورند. البته برخی از رفتارهایی که دارم و یا غذاهایی که تهیه می‌کنم، برایشان جالب است. • در مورد فوتبال مشکلی نداریم. خوشبختانه هر 2‌پرسپولیسی‌هستیم، البته صنعت نفت جای خودش را دارد. • در مورد علاقه آبادانی‌ها به برزیل یک چیزهایی برایش گفته بودم، اما باورش نمی‌شد تا این‌که رفتیم آبادان، آن‌جا یک دستفروش کلی دمپایی ابری با پرچم برزیل می‌فروخت که برای فابیو جالب بود و وقتی بازی‌های صنعت نفت را ‌دید و شعار هواداران را شنید، متوجه حرف‌های من شد. • زندگی فعلی‌مان راضی کننده است و چون علاقه و عشق اصلی‌ترین مساله زندگی‌مان است مسائل دیگر را سخت نمی‌گیریم. درآمد فابیو کفاف زندگی‌مان را می‌دهد. اتفاقاً دنبالش هستیم تا ملیت ایرانی برای فابیو بگیریم تا بتواند در لیگ برتر هم بازی کند. • البته زوج‌های ایرانی خوشبخت هم زیاد داریم اما من از ازدواج با یک‌ برزیلی مثل فابیو خوشحالم؛ او خیلی خوب است و شخصیت و علاقه‌اش به ایران او را فردی قابل احترام برای من کرده است. • فابیو که از مسائلی مانند مهریه سردر نمی‌آورد، اما خانواده‌ام اعتقاد داشتند برای زندگی با یک خارجی باید گارانتی وجود داشته باشد و او یک باب آپارتمان به‌نام من خرید، و‌لی مهریه به شکل مرسوم نداشتم.

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: