وقتی آمارها همیشه حقیقت را نمیگویند
داستان یک جدایی
آسیب اجتماعی طلاق نه محدود به جامعه ایرانی است و نه در فهرست این آسیب جایگاهایران نسبت به کشورهای دیگر جایگاه نامناسبی است. اما آنچه مورد نگرانی روزافزون افزایش این آسیب اجتماعی شده این است که طلاق در جامعه ایرانی نسبت به آمارهای خود ایران شیب شگفت صعودی داشته است. اما با نگاهی به آمارهای تفکیک شده استانی این پدیده همواره شاهد بودهایم که استان سیستان و بلوچستان در صدر فهرست استانهایی با کمترین میزان طلاق قرار گرفته است. اتفاقی که عموما از آن با عنوان یک مولفه مثبت یاد میشده است. اما چرا باید به دیده تردید نسبت به این آمارها نگریست؟
چرا آمار طلاق در سیستان و بلوچستان اینقدر کم است؟
تازهترین آمار در این حوزه از زبان مدیرکل ثبت احوال زاهدان عنوان شده است. او طی یک نشست خبری سیستان و بلوچستان را استانی با کمترین تعداد طلاق معرفی کرده است. البته که این موضوع به لحاظ دادههای آماری اشتباه نیست و این استان همیشه فاصله معناداری با دیگر استانهای ایران داشته است. اما میتوان پرسید چرا سیستان چنین فاصلهای با دیگر استانهای ایران دارد. اگر به دادههای رسمی معتبرتری هم سربزنیم شاهد هستیم نسبت ازدواج به طلاق هم در این استان فاصله عجیبی با دیگر استانها دارد. طبق آمارهای موجود در سال 1400 در حالی که از هر 3 ازدواج در استان تهران یکی به طلاق منجر میشده این تعداد در سیستان و بلوچستان یک طلاق به ازای 12 ازدواج است.
هراس از یک رهاشدگی
نگاهی به فراوانی دلایل طلاق در ایران نشان میدهدد که شاید نتوان به آمارهای موجود طلاق در سیستان و بلوچستان با عینک خوشبینی نگریست. به این معنا که لزوما تعداد کم طلاق در این استان را نمیتوان به عنوان یک شاخص مثبت در سبک زندگی تلقی کرد. اگرچه در استانهای دیگر تعداد قابل توجهی از جداییها به دلایل مشابهی همچون عدم تفاهم، دخالتهای خانوادگی و ناآگاهی و عدم توانایی در مهارت گفتگو عنوان شده اما این دلایل در سیستان و بلوچستان میتوان شامل گزارههای دیگری هم باشد. به این معنا که عموما زنان در این استان از اختیارات کمتری برخوردارند و همین فشار روی زنان این استن را چندبرابر میکند. سهولت رسیدن به تصمیم جدایی در شهری مثل تهران به مراتب بیشتر از جغرافیایی به نام سیستان است. جدایی در این مناطق به معنای نوعی طردشدگی و رهایی زن از تمام وابستگیهای خانوادگی تلقی میشود و همین هراس از طردشدگی باعث سازش اجبارانه آنها به ادامه زندگی شده است، اتفاقی که باعث شده حالا امارهای این استان در میزان طلاقها را کاهش دهد.
آمارها همیشه حقیقت را نمیگویند
آمارها همیشه حامل حقیقت نیستند، نه که خود سنجههای آماری گزاره نادرستی را منتقل کنند که در بسیاری از اوقات این دادههای آماری به ظاهر واقعیاند اما آنچه حقیقت پشت این آمارها را برای مخاطبان روشن میکند پیوستهای تحلیلی است. همین است که در بسیاری از اوقات هم از این شکاف تحلیلی توسط برخی از مسئولین سوءاستفاده میشود و آنها به ارائه آمارهای بدون تحلیل میپردازند که حقیقت پشت آن نادیده گرفته میشود. به عنوان مثال مثال با توجه به پیشرفت شگفت تکنولوژی نمیتوان میزان دسترسی مردم به اینترنت در زمان کنونی را نسبت به 20 سال پیش ملاکی برای مدیریت مناسب مسئولی دانست! به همین اندازه بدیهی.