جمهوري اسلامي: بازي آمريكا با هند

تغيير جايگاه پاكستان و هند در استراتژي جديد واشنگتن، يكي از مصاديق اين قبيل تحولات است.

کد خبر : 126338

در صحنه مناسبات منطقه‌اي و بين‌المللي شاهد تحولات پرشتابي هستيم كه تا اين اواخر حتي گمانه‌زني درباره آن نيز ميسر نبود تا چه رسد به وقوع جدي و زمينه‌سازيهاي عملي براي تحقق آن. تغيير جايگاه پاكستان و هند در استراتژي جديد واشنگتن، يكي از مصاديق اين قبيل تحولات است و به همين دليل لازم است رهبران هند از سرنوشت متحدين ديروز آمريكا در منطقه عبرت بگيرند. اين نكته از آن جهت اهميت دارد كه براي چندين دهه، پاكستان بعنوان شريك سياسي آمريكا در منطقه شناخته مي‌شد و نزديكترين مناسبات را ميان اسلام‌آباد و واشنگتن شاهد بوده‌ايم. اما طي سالهاي اخير اين مناسبات به تدريج به سردي گرائيده و بويژه در ماههاي اخير شاهد موضع‌گيري واشنگتن عليه پاكستان بوده‌ايم. دقيقا به طور همزمان واشنگتن براي نزديك شدن به هند، اقدامات جديدي را صورت داده و از يكطرف نه تنها تحريم هند به خاطر بلندپروازي‌هاي هسته‌اي دهلي را لغو كرده بلكه پيمان همكاري‌هاي هسته‌اي ميان دو كشور منعقد شده و از طرف ديگر بمباران سياسي - تبليغاتي آمريكا عليه پاكستان به منظور كسب امتيازات ويژه از هند و جلب نظر موافق دهلي ابعاد تازه‌اي به خود گرفته است. باراك اوباما، در جريان سفر اخير به منطقه تعمدا از سفر به پاكستان اجتناب كرد و در لحظات ورود به دهلي نيز با رگبار اتهام عليه پاكستان، سعي كرد به آتش دشمني هند و پاكستان دامن بزند. اوباما، همچنين پا را فراتر نهاده و خواستار ميانجي‌گري ميان هند و پاكستان بر سر مسئله كشمير شد كه البته به دلايل روشني، از جانب دهلي با پاسخ سرد و منفي مواجه گرديد. اما آنچه بيشتر از پاسخ دهلي اهميت دارد، علايق سياسي واشنگتن براي "سرمايه‌گذاري در كانونهاي بحران منطقه" است. اصل بحران كشمير، ميراث شومي است كه از استعمار سياه انگليس برجاي مانده و لندن تعمدا سعي داشت با ايجاد اين كانون بحران، فرصتي براي دخالت‌هاي بعدي استعمارگران ايجاد كند و امروز واشنگتن براي حضور و نقش‌آفريني در اين كانون بحران وسوسه شده است. رهبران هند لازم است استعدادهاي خود را براي درك واقعيت‌هاي منطقه و آشنائي با ريشه‌هاي تاريخي اين بحران‌ها به كار بگيرند تا بهتر دريابند كه نه استعمار سياه انگليس خواستار منافع هند يا پاكستان است و نه آمريكاي ميراث‌خوار استعمار، در فكر صلح و آسايش و رفاه ملت‌‌هاي منطقه مي‌تواند باشد. با نگاهي به كارنامه سياه آمريكا در چهارگوشه جهان و با مروري بر روند بحران‌هائي كه آمريكا در عراق وافغانستان و لبنان و پاكستان به وجود آورده، به خوبي روشن است كه واشنگتن نه تنها خواستار آرامش و رفاه ملت‌ها نيست بلكه دقيقا برعكس اين ديدگاه، منافع خود را در بحران و جنگ وتفرقه و تنازع ملت‌ها جستجو مي‌كند و تا آنجا كه بتواند حتي اقوام و نژادها و مذاهب و گويش‌ها از يك زبان واحد را هم در مقابل يكديگر قرار مي‌دهد تا زمينه‌اي براي حضور سياسي - نظامي و نقش‌آفريني خود را فراهم سازد. تصادفي نيست كه "ديويد كامرون" نخست‌وزير جديد انگليس و "باراك اوباما" در نخستين اظهارات خود پس از ورود به دهلي سعي مي‌كنند عليه پاكستان موضع‌گيري كنند و آتش جنگ سياسي - تبليغاتي ميان دو كشور را دامن بزنند. حتي چرخش سياسي غرب از پاكستان به سمت هند نيز تصادفي نيست و يكباره، در اين زمينه تصميم‌گيري نشده است. رهبران هند فراموش نكنند كه در دوران مبارزات نفس‌گير ملت هند عليه استعمار سياه انگليس، مسلمانان اين كشور دوشادوش پيروان ساير مذاهب در صف واحدي عليه استعمارگران ايستادند و متجاوزين انگليسي را از كشورشان بيرون راندند. تاريخ معاصر هند، منصفانه بر نقش محسوس و ملموس مسلمانان در راه كسب پيروزي و استقلال تأكيد دارد و در عين حال همانطور كه استعمارگران ديروز قابل اعتماد نبودند، استعمارگران امروز هم قابل اعتماد نيستند كه اگر قابل اعتماد ‌بودند، به پاكستان پشت نمي‌كردند و براي خوشايند دهلي، انواع اتهامات دروغين را نثار اسلام‌آباد نمي‌كردند. همانگونه كه واشنگتن به اتحاد استراتژيك ديروز خود با پاكستان پايان داد، كاملا بعيد به نظر مي‌رسد كه گرايش به هند نيز دوام چنداني داشته باشد. حتي ماجراي نزديكي صهيونيستها با هند را نيز بايستي در چارچوب مناسبات غرب، ارزيابي كرد كه اهداف مشترك غرب و صهيونيستها، زمينه‌ساز تحولات مثبت و منفي آنست. غرب در چارچوب طرح‌هاي شيطاني خود سعي دارد هند را از شرق با چين و از شمال و غرب با دنياي اسلام درگير كند و در تضاد و تعارض قرار دهد. سرمايه‌گذاري بر روي كانونهاي بحران و بويژه "كشمير"، از جدي‌ترين اهداف شيطنت‌آميزي است كه اگر اهداف غرب دقيقا و به درستي درك نشود، بيم آن مي‌رود كه هند نيز در همان ورطه‌اي بلغزد كه پيش از اين صدام و طالبان و القاعده و... افتادند. اين از عبرتهاي تاريخ معاصر است كه آمريكا به حمايت از صدام پرداخت و سالهاي بعد براي از ميان بردن "بار نظامي اضافي عراق"، 3 جنگ پي درپي را بر منطقه تحميل نمود. قرار بود افغانستان "مطابق الگوي ژاپن" ساخته شود ولي امروزه بجز ويرانه‌اي از اين كشور باقي نمانده و هنوز هم ناتو در اجلاس سران اين پيمان براي ابقاي اشغالگران در اين كشور تصميم مي‌گيرد و عربده مي‌كشد. قرار بود عراق، بهشت دمكراسي خاورميانه شود ولي امروزه حتي ژنرالها و تمامي رده‌هاي نظامي حاضر در اين كشور كه براي سالها شاهد جنايات ماشين جنگي آمريكا بوده‌اند، عليه اساس حضور اشغالگرانه در عراق، شهادت مي‌دهند كه چيزي بجز جنايت و كشتار را شاهد نبوده‌اند. پاكستان براي چندين دهه، هم‌پيمان آمريكا و همدست "سيا" در آموزش و تجهيز و حمايت طالبان بود ولي تابستان سال گذشته شاهد بوديم كه "اسلام‌آباد" در يك قدمي سقوط كامل قرار گرفت و "رابرت گيتس" وزير دفاع آمريكا نخستين كسي بود كه از احتمال سقوط دولت پاكستان توسط طالبان ظرف چند ساعت خبر داد. امروزه هواپيماهاي بدون سرنشين آمريكا در مناطق مرزي و قبايلي پاكستان مرتبا قرباني مي‌گيرند و مراكز فرماندهي نظامي - امنيتي و پليس اين كشور به هدف اصلي حملات طالبان تبديل شده در حالي كه طالبان براساس طرح "سيا" دست پرورده پاكستان بود كه هزينه‌هايش را قارون‌هاي نفتي از جمله عربستان و امارات مي‌پرداختند. آمريكا با چنين كارنامه سياه و پرونده نكبت‌باري دست دوستي به سوي دهلي دراز كرده است. مقامات هندي هشيار باشند كه بيش از هم‌پيمانان ديروز آمريكا در منطقه سود نخواهند كرد. بلكه به نظر مي‌رسد كه اين "دوستي تاكتيكي"، طرحي براي به زانو درآوردن هند و به تحليل بردن توان اين كشور نيز مي‌تواند باشد كه هند را از هم‌اكنون به عنوان يك قطب قدرت آينده در دنياي چند قطبي، به مسائل مرزي مشغول وآنرا در كانونهاي بحران، درگير و منفعل سازد. هند، در حالي هنوز هم براي گسترش مناسبات با آمريكا و صهيونيستها وسوسه مي‌شود، كه در فهرست 8 هدف استراتژيك نظامي آمريكا قرار دارد كه مقابله با آن، اساس استراتژي درازمدت آمريكا تلقي مي‌شود. بدين ترتيب هند نمي‌تواند "شريك استراتژيك آمريكا" محسوب گردد زيرا در خوش‌بينانه‌ترين حالت قرار است در چارچوب طرحهاي تاكتيكي واشنگتن از توان و ظرفيت منطقه‌اي آن در جهت پيشبرد اهداف آمريكا، بهره‌برداري شود. مروري بر سرنوشت شركاي ديروز آمريكا در منطقه نشان مي‌دهد كه سرنوشت هند نيز بهتر از آنها نخواهد بود. اين مهمترين هشدار دوستانه‌اي است كه تذكر آن كمتر از يك هديه ارزشمند نيست.

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: