بازیگران حادثه تروریستی راسک
حادثه تلخ و تروریستی راسک که به شهادت ۱۱ تن از حافظان امنیت منجر شد، بار دیگر ضرورت هوشیاری دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی را در پیشگیری از وقوع چنین جنایاتی دوچندان کرد.
اما فراتر از اقدامات پیشگیرانه، باید دید نقش هر یک از بازیگران این اقدام تروریستی چه میزان است. آنچه روشن است اینکه گروهک تروریستی جیشالظلم - احتمالاً با استفاده از عوامل داخلی- به عنوان عوامل میدانی دست به چنین جنایتی زده که در بیانیه هم رسماً مسئولیت آن را برعهده گرفته است و بدیهی است دیر یا زود، تقاص سختی پس خواهند داد.
در کنار این اقدام تروریستی، اما باید دید که نقش برخی تریبونهای تفرقه افکن و دیدگاههای تکفیری در شکلگیری این اقدامات تروریستی چیست. بالاخره گروهک جیش الظلم از یک تفکر انحرافی و تکفیری پیروی میکند. اینکه در یک تریبون علی الدوام و به تلویح خشونت در جامعه تئوریزه شود و سپس بعد از حوادث تروریستی از این دست، با یک بیانیه مبهم فقط به یک اظهار تأسف و تسلیت بسنده شود بیآنکه اقدام گروههای تروریستی محکوم شود، نشان از چیست؟
اینکه «تمام طیفها و طرفها» به پاسداری از امنیت توصیه شوند، چه معنا دارد؟ بالاخره یک سوی این اقدام، مدافعان امنیت مردم هستند و سوی دیگر، تروریستها که شبانه به پاسگاه انتظامی به عنوان پایگاه حافظان امنیت شبیخون زدند و جمعی از آنها را به شهادت رساندند. آیا اساساً گروهکی را که اسلحه به دست گرفته و علیه امنیت و حافظان آن اقدام کرده میتوان دعوت به آرامش و امنیت کرد؟ او آمده اتفاقاً همین امنیت را به چالش بکشد. بنابراین صاحبان تریبونها اگر در بیان مواضع خود صادقاند، باید ضمن محکوم کردن صریح این دست اقدامات تروریستی، از دستگاههای مسئول بخواهند برای تعقیب و مجازات جنایت پیشگان که امنیت و پیشرفت استان سیستان و بلوچستان را نشانه رفتهاند، اقدام کنند.
حمله به پاسگاه انتظامی راسک در حالی رخ داده که نام این شهرستان مرزی، پیش از این با خطبههای ضدامنیتی و تفرقهافکنانه نقشبندی امام جمعه اهل سنت این شهرستان مطرح شده بود. هم او که پاییز سال گذشته به دلیل همین مواضع تحریکآمیز و تفرقهافکنانه به دست دادگستری استان سیستان و بلوچستان دستگیر و زوایای بسیاری از نقش او در نا آرامیها روشن شد. پس از دستگیری محمد نقشبندی و کشف اطلاعات مهمی درباره ارتباطات او با عناصر خارجی، پسرش عبدالغفار نقشبندی که اطلاعات و اسناد زیادی از ارتباطاتش با سرویسهای بیگانه کشف شده بود، متواری و سپس از کشور گریخت که گفته میشود ظاهراً در پاکستان مستقر شده است.
بخش دیگر این ماجرا، اما به دولت همسایه پاکستان که بخشهایی از آن به مأمن تروریستها تبدیل شده، باز میگردد. تیرماه گذشته بود که تیمی از وزارت کشور به سرپرستی معاون امنیتی و انتظامی کشور برای دیدار و گفتگو با مقامات این کشور وارد اسلام آباد شدند. رایزنی درخصوص ارتقای همکاریهای دوجانبه در بخشهای مقابله با تروریسم، تقویت امنیت مرزی، جلوگیری از تردد غیرمجاز مرزی و قاچاق انسان، رفع مشکلات گذرگاهها و بازارچههای مرزی از جمله موضوعاتی بود که گفته شد مقامات دو کشور همسایه آن را مورد بررسی قرار خواهند داد. اکنون باید از مقامات مسئول پرسید، تعهدات و توافقات طرف پاکستانی به ایران برای مقابله با تروریسم و تقویت امنیت مرزی چه بوده و تا چه میزان اجرایی شده است. پذیرفته نیست گروههای تروریستی در کشور دوست و مسلمان پاکستان که روابط دوستانه و برادرانهای با جمهوری اسلامی ایران دارد، آزادانه جولان بدهند و هر از گاهی دست به چنین جنایاتی بزنند و به پایگاههای امن خود در این کشور بازگردند.
جمهوری اسلامی ایران بارها تأکید کرده است که در حفظ و حراست از مرزها با کسی یا جریانی تعارف ندارد و با هر گروهی که بخواهد امنیت کشور را به چالش بکشد، پاسخ پشیمان کننده خواهد داد. چنانکه در ناامنیهای مرزی در غرب کشور، پس از هشدارهای فراوان به گروهکهای ضد انقلاب و تجزیه طلب، نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با حملات موشکی و توپخانهای مواضع ضد انقلاب را در نوار مرزی و عمق اقلیم شمال عراق بمباران کردند. ناامنی در مرزهای کشورهای همسایه، جز برای تروریستها به نفع هیچ کس نیست. هزینه این اقدامات را باید برای تروریستها بالا برد.
منبع: روزنامه جوان