«فردا» گزارش میدهد:
سیاست اصولگرایان در برابر لیست انتخاباتی اصلاحطلبان
اگر اصلاحطلبان به لیست واحد دست یابند، بیش از پیش اصولگرایان ضرورت رسیدن به وحدتی یکپارچه با یکدیگر را احساس میکنند.
گروه سیاست سایت فردا: اخیرا محمدرضا باهنر در گفتوگویی بیان کرده است که «مطابق اخبار واصله آنان [اصلاحطلبان] تا حدودی در تهران به یک لیست واحد رسیدهاند و این میتواند اصولگرایان را نسبت به لزوم وحدت هشیار سازد».
این سخن باهنر و البته نشانههای دیگر از جمله مواضع اصلاحطلبان نشان میدهد، جبهه اصلاحات به تدریج مشغول نهاییکردن چگونگی ورودش به انتخابات و البته نهاییکردن نامزدهایش است. اگر اصلاحطلبان بتوانند به لیست واحد دست یابند همانطور که باهنر هم اشاره میکند، ضرورت رسیدن به وحدت حداکثری میان اصولگرایان را تقویت میکند زیرا تجمیع آراء اصلاحطلبان در صورتی که آراء اصولگرایان پراکنده باشد، میتواند باعث پیشروی اصلاحطلبان شود. ممکن است برخی تصور کنند اصلاحطلبان چه با وحدت و چه بدون وحدت، آنقدر سرمایه اجتماعیشان را از دست دادهاند که به هیچ وجه به توفیق انتخاباتی نمیرسند. نگاهی کاملا اشتباه که در ادوار مختلف نشان داده است باعث پیشروی رقیب میشود.
با این اوصاف باید چه کار کرد؟ تنها راه اصولگرایان برای جلوگیری از پراکندگی آراء و تجمیع سبد رأیشان ارائه لیست واحد است؛ موضوعی که گرچه مورد تأکید بدنه اصلی اصولگرایی است اما هنوز هستند گروههایی که سر ناسازگاری بزنند. برای مثال به تازگی سخنگوی گروه شریان اعلام کرد که شریان میخواهد رقابتی درونجریانی داشته باشد. سخنی که البته با واکشنهای منفی متعددی روبهرو شد. اصولگرایان در بیشتر دورههایی که توانستهاند اختلافات درونی خود را کنار بگذارند، برنده انتخابات بودهاند و حالا هم با اجماعی سراسری میتوانند به این مهم نائل شوند.
اصلاحطلبان برخلاف اصولگرایان اختلافاتی مبنایی با یکدیگر دارد و به نوعی اگر بخواهیم این دو جناح سیاسی را با هم مقایسه کنیم، اختلافات اصلاحطلبان با یکدیگر بسیار عمیقتر و ریشهایتر است به طوری که از طیفهای نزدیک به براندازان و اپوزیسیون در میان اصلاحطلبان میتوان یافت تا نیروهای تکنوکرات و عملگرا و حتی نیروهایی که باور به اصول انقلاب اسلامی دارند اما اختلافات اصولگرایان عمدتا راهبردی است و هیچ اصولگرایی در مبانی با یکدیگر اختلافی ندارد اما اصلاحطلبان قدرت اجماعسازیِ پراگماتیستی را دارند؛ به این معنی که میتوانند برای هدفی مشخص با هم به وحدت برسند. برای مثال در سال92 گرچه بسیاری از اصلاحطلبان راضی به حمایت از روحانی نبودند اما به دلیل دستور تشکیلاتی خاتمی از او حمایت کردند و حتی از عارف که معاون اول دولت اصلاحات بود، عبور کردند یا فهرست امید در مجلس دهم جمعالاضداد بود اما با یک تَکرار میکنمِ خاتمی اصلاحطلبان یکسره پشت آن لیست ایستادند. گرچه در شرایط کنونی اصلاحطلبان قدرت سابق را ندارند اما همین تضعیفشدنشان انگیزه آنها برای ارائه لیست واحد را بالا میبرد و هیچ بعید نیست که سخن اخیر باهنر درست از آب درآید.
حالا در این شرایط اصولگرایان باید با نگاهی واقعبینانه به عرصه انتخابات تمام تلاششان را به کار بگیرد تا به وحدت سراسری با یکدیگر دست یابد و حتما اکنون زمان سهمخواهی یا ایجاد افتراق نیست.