«فردا» گزارش میدهد:
ائتلاف مجدد با اصلاحطلبان، سرابی پیش روی روحانی؟
حسن روحانی گرچه مایل است بار دیگر با اصلاحطلبان به ائتلاف برسد اما از لحاظ عملی تقریبا نمیتواند به این مهم دست یابد.
گروه سیاست سایت فردا: تحرکات سیاسی حسن روحانی روز به روز بیشتر میشود. او در انتخابات مجلس خبرگان ثبت نام کرده است و از آن سو حزب نزدیک به خود یعنی اعتدال و توسعه را آماده انتخابات مجلس میکند تا بتواند پایگاه سیاسیاش را در دو نهاد مهم یعنی مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی حفظ کند. حالا پرسش آن است که آیا میتواند؟
روحانی سعی میکند همچنان در عالم سیاست رسمی حضور داشته باشد و چندان از شرایط کنونیاش راضی نیست که دیگر حتی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام هم نیست. برای این منظور او میداند برای ورود مجدد به سیاست رسمی هم باید خودش در میانه گود سیاست باشد و هم همراهانش اما مشکل اینجاست که او همراهان زیادی با خود ندارد و اگر حزب اعتدال و توسعه که تعداد نفرات تأثیرگذارش به تعداد انگشتان یک دست است، را کنار بگذاریم؛ هیچ طیف تأثیربخش سیاسی نیست که مایل به حمایت از روحانی باشد. از قضا روحانی هم به خوبی متوجه شده است که هیچ سرمایه اجتماعیای ندارد و حتی نیروهای سیاسی ویژهای یافت نمیشوند که از او حمایت کنند. به این دلیل او بار دیگر چشم به ائتلاف با اصلاحطلبان دوخته است. حالا پرسش دوم آن است که آیا اصلاحطلبان با او بار دیگر همپیمان میشوند؟
بیتردید برای حسن روحانی بهترین اتفاق حمایت اصلاحطلبان است و اصلا بحثی ندارد که روحانی به چنین ائتلافی راضی است اما شرایط در جبهه اصلاحات قدری متفاوت است. بسیاری از اصلاحطلبان از جمله حزب اتحاد ملت به عنوان یک حزب مؤثر در تصمیمسازیهای اصلاحطلبان نه حالا بلکه تقریبا از یکی-سال قبل از پایان دولت روحانی سعی کردند حساب خود را از روحانی جدا کنند. این نگاه با افزایش ناکارآمدیهای دولت روحانی و البته نزدیکشدن دولت دوازدهم به پایان کار خود در میان دیگر طیفهای اصلاحطلب هم گسترش یافت تا جایی که برخی اصلاحطلبان تندترین مواضع را علیه روحانی گرفتند. حتی خاتمی هم حمایت سابق را از روحانی نداشت. در میان اصلاحطلب فقط حزب کارگزاران سازندگی است که اگر دیگر حمایت سالهای قبل را از روحانی نمیکند اما علیه او هم نشد. با توجه به اختلاف نظرهای موجود در میان اصلاحطلبان هیچ بعید نیست که کارگزاران در صورت عدم اتحاد انتخاباتی اصلاحطلبان به سمت ائتلاف با روحانی برود اما یک حزب کارگزاران برای رأیآوری روحانی در انتخابات خبرگان و نیروهای نزدیک به او در انتخابات مجلس کافی نیست و روحانی دنبال جذب حمایت بیشتری است ولی باتوجه به شرایط سیاسی بسیار بعید است که بتواند به این هدف دست یابد.
این شرایط باعث شده است که اصلاحطلبان و روحانی در شرایطی شبیه به بنبست سیاسی قرار بگیرند. در وضعیتی که عموم اصلاحطلبان راضی به حمایت از روحانی و تیمش نشوند، به احتمال بسیار زیاد روحانی شانسی برای ورود مجدد به قدرت و احتمالا در ادامه برنامهریزی برای انتخابات ریاستجمهوری 1404 را نخواهد داشت.
البته اصلاحطلبان هم شرایط خوبی نخواهند داشت زیرا دو عامل عمده پیش پای آنهاست. نخست آنکه خود اصلاحطلبان هم دیگر سرمایه اجتماعی سابق را ندارند و در صورت ورود حداکثریشان به انتخابات هم مسیر بسیار سختی را در پیش دارند و دوم آنکه با توجه به شاهد و قرائن بخش مهمی از اصلاحطلبان تا اینجای کار عزمی برای ورود به انتخابات ندارند. در شرایط افتراق انتخاباتی حتما اصلاحطلبان شانسی برای ورود به مجلس نخواهند داشت. در این شرایط میشود گفت که دیگر اصلاحطلبان به پایان حیات سیاسی خود نزدیک میشوند و صدالبته اگر به صورت خودخواسته وارد انتخابات شوند، این روند را تشدید میکنند و احتمالا سرمایه اجتماعی سابق آنها به سمت نیروی عملگرایی که دچار افراط و تفریط نشوند، خواهند پیوست زیرا میدانیم که سرمایه اجتماعی منفعل نمیماند و اگر از گروهی عبور کند، ارادهاش بر گروه یا گروههای دیگر متمرکز میشود.
با این اوصاف به نظر میرسد اصلاحطلبان و روحانی گرچه سرنوشت مشابهی در انتظارشان خواهد بود یعنی کمرنگشدن نقششان در عالم سیاست اما همه اینها میتواند با تصمیم آنها در ادامه مسیر متفاوت شود. تصمیم بر اینکه میخواهند در انتخابات حاضر شوند یا نه یا آنکه میتوانند با جامعه به صورت اقناعی سخن بگویند و سرمایه اجتماعی از دسترفته را احیا کنند یا نه؟ همه اینها سخت است و در شرایطی که سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان حتی از خاتمی هم عبور کرده است، شاید تحقق این شرایط برای اصلاحطلبان شبیه به رویا باشد، به ویژه اینکه آنها اگر انتخابات را تحریم کنند، وضعیت سختشان را تشدید میکنند.