سگ به دریای هفت‌گانه مشوی!

با توجه به ماهیت رژیم صهیونیستی که در نقش پادگان نظامی غرب و کلان‌سرمایه‌داران غربی در منطقه ‌ایجاد شده است، راهکارهایی نظیر تشکیل 2 دولت فلسطینی و صهیونیستی اگر خیانت و همراهی با جنایت صهیونیست‌ها نباشد -که در مواردی هست- باید آن را اوج حماقت و بی‌خبری از واقعیت ماجرا دانست.

کد خبر : 1256958

حسین شریعتمداری در یادداشتی نوشت: پیش از این در یادداشتی اشاره کرده بودیم که «اسرائیل «‌پادگان نظامی» استکبار غرب در منطقه است که آمریکا به نمایندگی از دولت‌های همسو، اداره آن را بر عهده ‌دارد. نیروهای مستقر در این پادگان از میان وحشی‌ترین، رذل‌ترین و کثیف‌ترین موجودات روی زمین یعنی صهیونیست‌ها انتخاب شده‌اند. این انتخاب با توجه به سابقه تاریخی صهیونیست‌ها و جنایات فراوان آنها در طول تاریخ‌، صورت گرفته است‌».

حالا از میان اسناد فراوانی که حاکی از این طرح جنایتکارانه است، به چند سند که اندکی از بسیارهاست، توجه کنید! این اسناد به وضوح نشان می‌دهند که هدف از تاسیس رژیم صهیونیستی فقط اشغال فلسطین نبوده و نیست بلکه طرح و برنامه‌ای برای تسلط بر جهان اسلام است و دامنه این توطئه تمامی کشورهای اسلامی را نشانه رفته است. بخوانید!

۱- اوایل قرن بیستم این نگرانی جدی به جان قدرت‌های استعمارگر غرب افتاده بود که بیداری ملت‌ها در غرب آسیا مانع از ادامه حضور استعماری آنها در این منطقه استراتژیک باشد. «هنری کمپل بنرمن» (Henry Campbel BannerMan) نخست‌وزیر وقت انگلیس در سال‌های اولیه قرن بیستم می‌گوید؛ «مهم‌ترین آبراه‌های استراتژیک و ذخایر زیرزمینی در خاور‌میانه و در منطقه مسلمان‌نشین جهان قرار دارد. باید در این منطقه به فکر ایجاد یک «جای پای» مطمئن برای خود باشیم‌»! بنر‌من،به گواهی اسناد منتشر شده وزارت خارجه انگلیس تاکید می‌کند که «‌اقتدار غرب و سیادتش در منطقه تنها با ایجاد این جای پا امکان‌پذیر است‌»!

۲- سیسیل رودز «Cecil Rhodes‌» یکی از سیاستمداران بلند‌پایه انگلیس که با بنرمن همزمان بوده است نیز تاکید می‌کند که برای دسترسی به آبراه‌های استراتژیک و منابع زیرزمینی فراوانی که در منطقه غرب آسیا وجود دارد، باید دولتی در قلب این منطقه تاسیس شود که از یکسو تامین‌کننده منافع غرب باشد و از سوی دیگر این منطقه را در حالتی از بحران نگاه دارد! سیسیل رودز، بنیانگذار اصلی دولت آپارتاید رودزیا است که نهایتاً به رسمیت شناخته نشد، این دولت جعلی خواستار حاکمیت اقلیت سفید‌پوست بر اکثریت مردم سیاهپوست بود.

۳- بسیاری از مقامات بلند‌پایه آمریکا بارها به مناسبت‌های مختلف بر پیوند راهبردی آمریکا و اسرائیل و این که اسرائیل به نمایندگی از غرب در منطقه حضور دارد تاکید کرده‌اند.

به عنوان نمونه، جو بایدن نه فقط بعد از آن که سراسیمه برای اعلام حمایت از اسرائیل در مقابل طوفان‌الاقصی به تل‌آویو رفته بود، بلکه بارها در دورانی که چهارمین سناتور ارشد سنا و نیز هنگامی که معاون رئیس‌جمهور اوباما بود اعلام کرده بود که اگر اسرائیل نبود، آمریکا باید یک اسرائیل در منطقه ‌ایجاد می‌کرد و‌... ده‌ها سند و نمونه دیگر.

۴- مروری هرچند گذرا بر اسناد موجود و جنایاتی که صهیونیست‌ها از سال‌ها قبل از تاسیس رژیم جعلی اسرائیل در سال ۱۹۴۸ تاکنون مرتکب شده‌اند تردیدی باقی نمی‌گذارد که دامنه حضور صهیونیست‌ها در منطقه، منحصر به فلسطین نیست، بلکه این پادگان نظامی غرب با هدف سیطره بر جهان‌اسلام ایجاد شده است بنابراین به وضوح می‌توان نتیجه گرفت که نیروهای مقاومت فلسطین نیز به نمایندگی از تمامی امت اسلام و کشورهای اسلامی با این رژیم پلید درگیر هستند. از این روی، حمایت همه‌جانبه از نیروهای مقاومت نه فقط وظیفه دینی ملت‌های مسلمان و کشورهای اسلامی است بلکه دفاع از امنیت و موجودیت خود آنها نیز هست و هزینه‌کردن آنها از مال و جان در این میان، هزینه‌ای است که برای دفاع از موجودیت و امنیت خود بر عهده ‌دارند‌... و متأسفانه بسیاری از رهبران و مسئولان کشورهای اسلامی از این مسئولیت شانه خالی می‌کنند.

۵- با توجه به ماهیت رژیم صهیونیستی که در نقش پادگان نظامی غرب و کلان‌سرمایه‌داران غربی در منطقه ‌ایجاد شده است، راه‌کارهایی نظیر تشکیل دو دولت فلسطینی و صهیونیستی اگر خیانت و همراهی با جنایت صهیونیست‌ها نباشد -که در مواردی هست- باید آن را اوج حماقت و بی‌خبری از واقعیت ماجرا دانست. راه‌کار و تنها راه‌کار، همان نظر مبارک حضرت امام -رضوان‌الله تعالی‌علیه- و رهبر معظم انقلاب یعنی محو اسرائیل از صفحه روزگار و نقشه جغرافیای جهان است. آیا با مشاهده جنایات وحشیانه‌ای که صهیونیست‌ها مرتکب شده و می‌شوند هیچ راهی جز نابودی آنها و پاک کردن زمین از لوث وجودشان باقی می‌ماند؟ حضور صهیونیست‌های ساکن در فلسطین اشغالی به قیمت قتل عام مردم مسلمان آن دیار و آواره کردن آنها از خانه و کاشانه‌شان بوده است.

۶- در گلستان سعدی حکایت یکی از وزیران آمده است که فرزند کُودنش را برای تربیت نزد دانشمندی فرستاده بود به امید آن که بر سر عقل آید. مرد دانشمند مدتی او را تعلیم کرد ولی سودی نداشت به ناچار پیامی برای پدرش فرستاد که: «این عاقل نمی‌شود و مرا دیوانه کرد‌»!

چون بُوَد اصل گوهری قابل

تربیت را در او اثر باشد

هیچ صیقل نکو نداند کرد

آهنی را که بد گهر باشد

سگ به دریای هفتگانه مشوی

که چو ‌تر شد پلیدتر باشد

خر عیسی گرش به مکه برند

چون بیاید هنوز خر باشد

پایان پیام/فارس

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: