پیامک دردسرساز برای داماد فریبکار
شیوا با چشمانی گریان در برابر بازپرس شعبه 8 دادسرای بعثت ایستاد. وی در تحقیقات گفت: بعد از سرقت پولهای پدرم کاملا از نامزدی با سجاد دلسرد شدم اما کسی نمیتوانست به من بگوید این دزدی زیر سر نامزدم است تا اینکه پیامک عجیبی به دستم رسید؛ 3روزی از سرقت میگذشت که دیدم سجاد به من SMS فرستاده و نوشته پولها را از خانه پدر شیوا دزدیدم، هرجا میتوانی بیا تا پولها را تحویلت بدهم.
وطن امروز: ارسال اشتباهی SMS یک تازهداماد پرده از راز سرقت از پدرزنش برداشت. این مرد جوان میخواست به برادرش پیامک بدهد که ناخواسته آن را برای عروسخانم فرستاد. آشنایی در میهمانی «شیوا» وقتی «سجاد» را در میهمانی دید و شنید همسرش را طلاق داده پای درد دلهایش نشست، همین کافی بود که به یکدیگر علاقه پیدا کنند، پدرش مخالف ازدواجشان بود و شیوا اصرار میکرد سر سفره عقد بنشیند. پدر وقتی رفتارهای دخترش را دید، پذیرفت شیوا و سجاد ابتدا با هم نامزد کنند و قرار شد یکسال بعد مراسم عروسیشان برگزار شود. شیوا با دنیایی آرزو با سجاد نامزد کرد و هنوز خیالبافی میکرد که از دوستش شنید سجاد فریبش داده و وی تاکنون 3 نامزد داشته است. باورش نمیشد، نامزدش با طلاق همسر عقدیاش چندماهی با دختر دیگری نامزد بوده و بهخاطر اختلافات مرموزی از هم جدا شده بودند. این آغاز اختلافات شیوا با سجاد بود، وی که میترسید وقتی پدرش ماجرا را بفهمد مرتب سرکوفت بزند، سکوت کرد و عذرخواهی نامزدش را به ظاهر پذیرفت. سرقت مرموز پدر شیوا که خودرویش را فروخته بود تا مدل دیگری بخرد، 10 میلیون تومان را داخل کمد خانهاش گذاشته بود. شب سرقت، سجاد و یکی از دوستان صمیمی پدر تازهعروس میهمان خانه بودند. وقتی آنها رفتند، همه دیدند 10 میلیون تومان به سرقت رفته است و از این مرحله به بعد پلیس وارد عمل شد. همه به رفتارهای غیرعادی سجاد شک داشتند اما بهخاطر شیوا حرفی نمیزدند. پلیس سرقت را داخلی میدانست اما پدر شیوا نمیتوانست دامادش را متهم کند. پیامک عجیب شیوا با چشمانی گریان در برابر بازپرس شعبه 8 دادسرای بعثت ایستاد. وی در تحقیقات گفت: بعد از سرقت پولهای پدرم کاملا از نامزدی با سجاد دلسرد شدم اما کسی نمیتوانست به من بگوید این دزدی زیر سر نامزدم است تا اینکه پیامک عجیبی به دستم رسید؛ 3روزی از سرقت میگذشت که دیدم سجاد به من SMS فرستاده و نوشته پولها را از خانه پدر شیوا دزدیدم، هرجا میتوانی بیا تا پولها را تحویلت بدهم. میدانستم نامزدم این پیامک را اشتباهی برای من فرستاده است، انگار وارد جهنم شده بودم، نمیخواستم باور کنم اما با توجه به شخصیت دروغپرداز سجاد، میشد فهمید من گول خوردهام. وی افزود: سریع با سجاد تماس گرفتم، گریه میکردم و خواستم علت دزدیاش را بگوید، حرفهایی میزد که هیچکدام دلیل نمیشدند دست به چنین کاری زده باشد. تازهعروس گفت: سجاد گریه هم میکرد، ادعا داشت نخستین نامزدش دختر خوبی نبوده و از هم جدا شدهاند، همسر دومش پس از عقد مهریهاش را گرفته و زندگیاش را بر باد داده و وی وقتی پولهای پدرم را دیده وسوسه شده تا آنها را بدزد و با دادن به برادرش براي کاری سرمایهگذاری کنند و آن پیامک را اشتباهی به جای برادرش براي من فرستاده است. شیوا افزود: بعد از این حرفها بود که سجاد گوشی را قطع کرد و دیگر اثری از او ندیدم، خانهاش را هم تخلیه کرده بود. با کلی شرمساری پدرم را در جریان قرار دادم و میدانم تا آخر عمرم سرکوفت خواهم خورد. با ادعاهای این دختر، بازپرس پرونده دستور داد نامزد فراری ردیابی شود تا به مجازات این فریبکاریها و سرقتش برسد.