کتابخوانی برای دیگران
یک ویدئوی کوتاه از حضور سروش صحت در سالنی در ونکوور کانادا در حال کتابخوانی کافی است تا حجم قابل توجهی از واکنشهای مردم به آن یک فصل مشترک آشکار داشته باشد؛ اینکه تنگنظریهای رسانه ملی چهرهای همچون سروش صحت را با مخاطبان قابل توجه به آن سوی مرزها سوق داده است.
یک ویدئوی کوتاه از حضور سروش صحت در سالنی در ونکوور کانادا در حال کتابخوانی کافی است تا حجم قابل توجهی از واکنشهای مردم به آن یک فصل مشترک آشکار داشته باشد؛ اینکه تنگنظریهای رسانه ملی چهرهای همچون سروش صحت را با مخاطبان قابل توجه به آن سوی مرزها سوق داده است. دو ساعت کتابخوانی سروش صحت در این سالن برای بسیاری از حاضران آنطور که نوشتهاند دلنشین بوده است. اما این حس برای ما هم آشناست ولی او در برنامه موفق «کتابباز» به نوعی همین کار را در در پیش روی میلیونها ایرانی انجام میداد. حذف چهرههای موفق از تلویزیون با ادعای وجود جایگزینهای (خودی) حتی یک نمونه موفق هم ندارد. فارغ از دیدگاههای سیاسی برخی از این حذفشدهها و آنچه بیشتر مورد عجیب سروش صحت به ما یادآوری میکند این نکته است که جایگزینی برای این افراد نیست و آنکه در این میان ضرر دیده نه آن افراد (به واسطه حذف برنامه پرمخاطبشان) که مردم و البته سازمان صدا و سیماست که به نظر میرسد اتفاقا نه با این افراد که با چیزی به نام «پرمخاطبی» مشکل دارد! از ایرج طهماسب و برنامه کلاهقرمزی بگیرید که او را به سمت شبکه نمایش خانگی سوق داد و موفقیتش در آنجا ادامه یافت، تا عادل فردوسیپور، رامبد جوان و البته مهران مدیری که حالا کارش به شکایتکشی از رسانه ملی کشیده است. نخبهکشی از جمله خلقیات ایرانیان بوده حتی اگر نام این افراد را نخبه نگذاریم همین ویدئوی کوتاه از حضور سروش صحت در کانادا نشان از این دارد که زیاندیده این ماجرا رسانهای است که پیوست ملی به نام خود دارد.