فارین پالیسی: جنگ غزه فاجعه تمامعیار برای آمریکاست
جنگ غزه، چوب لای چرخ تلاشهای آمریکا برای عادیسازی روابط عربستان و اسرائیل گذاشته است. موانع بر سر این توافق، آشکارا افزایش یافته و هرچه تعداد تلفات بیشتر شود، این موانع نیز بیشتر میشوند.
مجله تخصصی سیاست خارجی در آمریکا تاکید کرد: جهان بعد از جنگ غزه، دیگر آن جهان پیشین نخواهد بود و این جنگ، تاثیرات ژئوپلیتیک گسترده بر خاورمیانه خواهد داشت.
فارین پالیسی در تحلیلی که از سوی استفن والت به نگارش درآمده مینویسد: آیا جنگ اخیر غزه، پیامدهای گستردهای خواهد داشت؟ من فکر نمیکنم که ما در آستانه جنگ جهانی سوم باشیم. مقامات آمریکایی در تلاش هستند تا درگیری به سایر مناطق گسترش نیابد. اما حتی اگر جنگ به غزه محدود شود و به زودی به پایان برسد، پیامدهای قابلتوجهی در سراسر جهان خواهد داشت. قبل از حمله غافلگیرانه حماس، آمریکا و متحدانش در حال جنگ نیابتی علیه روسیه بودند. هدف آنها این بود که روسیه را تا حدی تضعیف کنند که نتواند در آینده اقدامات مشابهی انجام دهد. با این حال، جنگ اوکراین خوب پیش نمیرفت: ضدحمله تابستانی اوکراین متوقف شده بود و توازن قدرت نظامی به تدریج به سمت مسکو تغییر میکرد و امیدها کمرنگ شده بود. آمریکا همچنین در حال راه انداختن جنگ اقتصادی علیه چین بود و قصد داشت پکن را از تبدیل شدن به ابرقدرت تولید نیمهرساناها (تراشههای الکترونیکی)، هوش مصنوعی، محاسبات کوانتومی و سایر حوزههای با فناوری پیشرفته، بازدارد. در خاورمیانه، دولت بایدن سعی داشت در ازای عادیسازی روابط عربستان با اسرائیل، با ارائه نوعی تضمین امنیتی به ریاض و شاید اجازه دسترسی به فناوری هستهای، عربستان را از نزدیک شدن به چین منصرف کند. با این حال، مشخص نبود که به نتیجه مطلوب میرسد. منتقدان هشدار داده بودند نادیده گرفتن موضوع فلسطین و چشمپوشی از اقدامات خشن فزاینده اسرائیل در اراضی فلسطینی، خطر انفجار نهائی را در پی دارد. سپس ۷ اکتبر فرا رسید. بیش از ۱۴۰۰ اسرائیلی کشته شدند و اکنون بیش از ۱۰هزار نفر در غزه، در اثر بمباران اسرائیل جان خود را از دست دادهاند. معنی این تراژدی ادامهدار برای سیاست خارجی ایالات متحده چیست؟
جنگ غزه، چوب لای چرخ تلاشهای آمریکا برای عادیسازی روابط عربستان و اسرائیل گذاشته است. موانع بر سر این توافق، آشکارا افزایش یافته و هرچه تعداد تلفات بیشتر شود، این موانع نیز بیشتر میشوند. جنگ غزه، با تلاشهای آمریکا برای صرف زمان و توجه کمتر به خاورمیانه و معطوف کردن توجه و تلاش بیشتر به شرق آسیا، تداخل خواهد کرد. مسئله، محدودیت وقت و منابع است. بایدن و بلینکن و دیگر مقامات ارشد نمیتوانند هرچند روز یکبار به اسرائیل و دیگر کشورهای خاورمیانه پرواز کنند و هنوز هم زمان و توجه کافی داشته باشند که به موضوعات دیگر اختصاص دهند.
جنگ غزه، برای تایوان، ژاپن، فیلیپین یا هر کشور دیگری که با فشار فزاینده چین مواجه است، خبر خوبی نیست. با توجه به اینکه در پی این جنگ در خاورمیانه، دو ناو هواپیمابر آمریکایی اکنون در شرق دریای مدیترانه مستقر شدهاند، در صورت وخامت اوضاع در آسیا، توانایی واشنگتن برای واکنش موثر، به طور اجتنابناپذیری از بین میرود؛ و به یاد داشته باشید که در این تحلیل، فرض من این است که جنگ غزه، به لبنان یا ایران گسترش نمییابد؛ که اگر اینگونه شود، ایالات متحده و دیگران را به وضعیت جدید و مرگبارتری سوق میدهد.
به گزارش «پایش آمریکا»، در ادامه تحلیل فارین پالیسی خاطرنشان شده است: جنگ غزه، یک فاجعه برای اوکراین است. تمام توجه رسانهها را به خود جلب کرده و حمایت از بسته کمکی ایالات متحده را دشوارتر میکند. جمهوریخواهان در مجلس نمایندگان در حال حاضر با این بسته کمکی مخالفت میکنند و نظرسنجی گالوپ نشان داد که ۴۱ درصد از آمریکاییها معتقدند که ایالات متحده بیش از حد از اوکراین حمایت میکند، در حالی که در ژوئن تنها ۲۹ درصد چنین باوری داشتند. مشکل از این هم بزرگتر است. درگیری در اوکراین به یک جنگ فرسایشی تبدیل شده. با این حال، ایالات متحده و متحدانش قادر به تولید مهمات کافی برای رفع نیازهای اوکراین نبودهاند و واشنگتن مجبور شده است بخشی از این مهمات را از انبارهایش در کرهجنوبی و اسرائیل تامین کند. اکنون اسرائیل، برخی از این گلولههای توپخانه یا سایر تسلیحات را دریافت میکند. آنچه در غزه اتفاق میافتد برای اتحادیه اروپا نیز خبر بدی است. حمله اوکراین، اتحاد بین کشورهای اروپایی را افزایش داده بود اما جنگ غزه باعث شعلهور شدن مجدد اختلافات اروپاییها شده، برخی بدون قید و شرط از اسرائیل حمایت میکنند و برخی دیگر همدردی بیشتری با فلسطینیها نشان میدهند. هرچه جنگ طولانیتر شود، این شکافها نیز بیشتر میشوند.
جنگ به مسکو و پکن استدلال آسان دیگری برای ترویج نظم جهانی چندقطبی ارائه میدهد. کاری که آنها باید انجام دهند این است که یادآوری کنند که آمریکا در ۳۰ سال گذشته مهمترین قدرت بزرگ مدیریت خاورمیانه بوده و نتایج آن، جنگ فاجعهبار در عراق، ظهور داعش، فاجعه انسانی در یمن، هرجومرج در لیبی، و شکست روند صلح اسلو بوده است. جنگ غزه و واکنش آمریکا به آن، تا مدتها وبال گردن دیپلماتهای آمریکایی خواهد شد. «توجه گزینشی غرب» مورد اعتراض بسیاری از ملتهاست.
در نهایت، شکست نتانیاهو در دفاع از اسرائیل، ممکن است اعتبار او را برای همیشه لکهدار کند، اما نهاد سیاست خارجی ایالات متحده نیز این حمله را پیشبینی نکرد و پاسخ آن نیز تا به امروز کمکی نکرده. اگر این شکست اخیر با یک نتیجه ناخوشایند در اوکراین همراه شود، سایر کشورها نه فقط اعتبار آمریکا، بلکه قضاوت و فهم آمریکا از مسائل را نیز زیر سؤال خواهند برد.