دو راهی آتشبس-هزینه در برابر واشنگتن
در حالی که طرح آتش بس فوری تهران و اغلب کشورهای منطقه در بطن فرایند دیپلماتیک جنگ غزه در دستور کار قرار دارد، واشنگتن در کنار رد هرگونه آتشبس، از تل آویو خواسته است وقفه کوتاه مدت در جنگ غزه را بپذیرد؛ وقفهای سه روزه که به نظر میرسد بیش از آنکه برآمده از تصمیم امریکا برای پایان بخشیدن به کشتار بیامان تل آویو در باریکه غزه یا نجات اسرای اسرائیلی باشد، تاکتیکی برای کنترل فضای تنش و تجدید قوا در روند رسیدن به اهداف غیرانسانی در غزه باشد.
این تحول در پی آن صورت گرفته که واشنگتن در روزهای اخیر در چندین پیام متوالی به تهران، خواستار کمک به تعدیل فضایی شده که پیامدهای آن دامن پایگاههای نظامی این دولت در منطقه را گرفته است؛ امری که به نگرانیهای «جو بایدن» و تیم سیاست خارجی او از بحران رو به تزاید در منطقه دامن زده است. این نگرانی در سفرهای متعدد «آنتونی بلینکن» وزیر خارجه امریکا در روزهای گذشته پدیدار شده است؛ چه آنکه بحران غزه فقط صحنه نبرد استراتژیک میان محور اسرائیل- امریکا و محور مقاومت در خاورمیانه نیست، بلکه برای دولت جو بایدن به مثابه یک گزاره اثرگذار برسیاست داخلی امریکا در آستانه انتخابات ریاست جمهوری این کشور نیز به شمار میرود.
واقعیات زیر لایه پنهان
آنچه در زیر سطوح پنهان تحولات دیپلماتیک در حال روی دادن است از یک سو پیامهای پیدا و پنهانی است که امریکا برای نیروهای اثرگذار در جنگ غزه که هر لحظه میتوانند کنترل اوضاع را از دست همه خارج کنند، ارسال میکند و از سوی دیگر با تلاش همبسته و پیوسته جنایتکاران جنگی اسرائیلی و امریکایی روبهرو است که وضعیت صحنه داخلی را برای «بایدن» بیش از پیش ملتهب میسازند. در چنین شرایطی سومین سفر «بلینکن» به اسرائیل در حالی که گروههای چند دههزار نفری، جداگانه در جای جای اروپا و امریکا در حمایت از مردم فلسطین در حال برگزاری تظاهرات انبوه بودند، سیاست کاهش تنش و جلوگیری از افزایش حملات کور در غزه را در دستور کار قرار داده بود. به ظاهر این همان خواستهای بود که کشورهای منطقه در درجه اول از امریکا خواسته و در پیامهای رد و بدل شده بر آن اصرار ورزیده بودند. اما مشخص است که دستور کار امریکا برای ممانعت از تداوم حملات به غزه به مدت سه روز، بیش از آنکه به درخواست این کشورها و جلوگیری از کشتار بیرحمانه مردم غزه مربوط باشد، نوعی بندبازی برای مدیریت تنشآفرینی در یک روند متلاطم با تحولات غیر قابل پیشبینی را به تصویر میکشد.
وخامت وضعیت منطقهای امریکا
به موازات دیپلماسی امریکا در سرزمینهای اشغالی، وضعیت پایگاهها و نیروهای نظامی این کشور در منطقه از جمله عراق و سوریه رو به وخامت گذاشت و در کوتاه مدت مورد حملات نظامی نیروهای مقاومت قرار گرفت. در چنین فضایی «آنتونی بلینکن» یکشنبه شب گذشته و یک شب پیش از سفر «محمد الشیاع السودانی» نخستوزیر عراق به تهران، خود را به بغداد رساند و در حالی که قرار بود سفرش به عراق مخفیانه و دور از چشم رسانهها صورت گیرد، ساعاتی پس از 10 شب با «السودانی» دیدار کرد. آنچه «بلینکن» در نشست خبری خود پس از این دیدار که به تنهایی برگزار شد، مطرح کرد نشان میداد، وضعیت متزلزل و رو به سراشیبی امریکا در منطقه، مقامهای این کشور را به درخواستهای چندباره از تهران واداشته است.
«بلینکن» گفت که «ما خواهان هیچ رویارویی با ایران نیستیم، اما تمامی تدابیر را برای حفاظت از نیروها و شهروندانمان اتخاذ میکنیم.» این سفر و موضعگیری او پس از جدیدترین حمله نظامی مقاومت به پایگاه امریکا در سوریه صورت گرفته بود. این چندمین بار بود که طی هفتههای اخیر به پایگاههای امریکا در عراق و سوریه حمله میشد.
برای همین وزیر خارجه امریکا در کنفرانس مطبوعاتیاش به خبرنگاران گفت: «ما پیام بسیار شفافی را به کسانی میفرستیم که نظامیان امریکایی را تهدید میکنند که محتوای این پیام این است که این کار را نکنید.» این درحالی است که بلینکن روز گذشته مخالفتش را با آتشبس در غزه تشدید کرد و گفت: «کسانی که خواستار آتشبس فوری هستند، موظفند توضیح دهند که چگونه به نتیجه غیرقابل قبولی که احتمالاً به وجود خواهد آمد، رسیدگی خواهند کرد.» این اظهارات در حالی مطرح میشود که دولت امریکا به خوبی از شرایط منطقه و واکنشهای گروههای مقاومت عربی درخصوص ممانعت آنها از آتشبس آگاه است و تعلل در همراهی با خواسته قانونی و مشروع دولتهای جهانی، جز هزینه بیشتر سیاسی و نظامی چیزی نصیب واشنگتن نخواهد کرد.
ضرورت تأمل درباره طرح تهران
کمی پس از سفر دوساعته و ناگهانی «بلینکن» به بغداد، شبکه تلویزیونی «کان» اسرائیل به نقل از یک منبع سیاسی مدعی شد که واشنگتن بر اسرائیل فشار آورده تا وقفه در جنگ را فارغ از بحث آزادی گروگانها بپذیرد. دو مقام امریکایی و اسرائیلی به اکسیوس گفته اند: «بایدن در تماس روز دوشنبه گذشته از بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل خواسته است با توقف سه روزه درگیریها موافقت کند تا امکان پیشرفت در آزادی برخی از گروگانهای در دست حماس در غزه فراهم شود.» این درخواست از اسرائیل بیارتباط با پیامی نبود که «بلینکن» از طریق بغداد به تهران رساند؛ جایی که امریکا در مواجهه با تعمیق بحران پیرامون مراکز نظامیاش در منطقه چاره را در آن دید که هر چه سریعتر برای توقف کوتاه مدت در جنگ چاره اندیشی کند. اما همزمان با آنچه در صحنه دیپلماتیک و رد و بدل پیام میان کشورهای اثرگذار در تحولات دیپلماتیک میگذرد، مقامهای تل آویو مدعی شدهاند، محاصره غزه را تکمیل کرده و عملاً این باریکه را به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم کرده اند؛ ادعایی که بیتردید میتواند اثربخشی درخواستهای پنهان واشنگتن از تهران را برای کمک به کاهش تنش و جلوگیری از واکنش احتمالی گروههای مقاومت از خود متأثر سازد. خاصه آنکه ایران تأکید داشته گروههای مقاومت مستقل هستند و بر اساس احساس ملی خود عمل میکنند و از ایران دستور نمیگیرند. بنابراین به نظر میرسد واشنگتن برای جلوگیری از هزینههای خسارت بار بیشتر به جای پیگیری طرح وقفه سه روزه در جنگ باید با تأمل بیشتری به طرح آتش بس فوری تهران بیندیشد.