۷ نشانه شکست رژیم اسرائیل در جنگ غزه بعد از یک ماه
با وجود اینکه جنگ مقاومت فلسطین با رژیم اشغالگر همچنان ادامه دارد، نشانههای شکست این رژیم بعد از یک ماه در همه سطوح کاملا آشکار شده و خودِ صهیونیستها نیز به این مسئله اذعان دارند.
با وجود اینکه جنگ مقاومت فلسطین با رژیم اشغالگر همچنان ادامه دارد، نشانههای شکست این رژیم بعد از یک ماه در همه سطوح کاملا آشکار شده و خودِ صهیونیستها نیز به این مسئله اذعان دارند.
بعد از گذشت یک ماه از جنگ غزه و درحالی که رژیم صهیونیستی تحت حمایت بی حد و حصر آمریکا و کشورهای اروپایی قرار دارد، تنها دستاوردی که توانسته در این جنگ کسب کند انجام انواع جنایات ضد بشری و کشتار غیرنظامیان غزه است که بیش از 70 درصد آنها زن و کودک هستند.
با وجود اینکه اشغالگران تلاش دارند با انتشار اخبار دروغین، تصاویر جعلی از پیروزی برای خود ترسیم کنند، اما واقعیتهای میدانی چیز دیگری را نشان میدهد و حتی صداهای زیادی در داخل نهادهای صهیونیستی بلند شده که از نشانههای شکست این رژیم در جنگ صحبت و از تصمیم مقامات خود برای ادامه این جنگ انتقاد میکنند.
«عزام ابوالعدس» کارشناس امور رسانهای با بررسی برجستهترین محورهایی که رسانهها و تحلیلگران و محافل صهیونیستی درباره جنگ غزه به آن پرداختهاند، 7 مورد از نشانههای شکست این رژیم که خودِ صهیونیستها به آن اذعان دارند را برشمرد.
یک ماه جنگ بیهوده اشغالگران در غزه
این کارشناس عرب زبان در ابتدای گزارشی که به این منظور تهیه کرده نوشت، صحبتهای مکرر سخنگوی ارتش رژیم صهیونیستی یا «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر این رژیم درباره طولانی شدن جنگ، غیرواقعی و ناشی از ضعف اعتماد به نفس صهیونیستها و عدم اعتماد آنها به توانایی خود برای رسیدن به اهداف اعلام شده در این جنگ است. بهترین گواه برای اثبات این مسئله آن است که اشغالگران بعد از گذشت یک ماه عملا هیچ دستاورد میدانی نداشتهاند.
عزام ابوالعدس نشانههای شکست رژیم اشغالگر در جنگ غزه بعد از یک ماه را به شکل زیر توضیح میدهد:
- صهیونیستها با همه توان خود در تلاشند تا نوار غزه را به مکانی غیرقابل زندگی تبدیل کرده و مردم غزه را به مهاجرت از این منطقه سوق دهند یا آنها را علیه مقاومت تحریک کنند. اما میبینیم که این مردم با وجود همه مصیبتهای وحشتناکی که طی یک ماه گذشته تحمل کردهاند و هرروز زیر بمباران و جنایات دشمن قرار دارند اما به مواضع خود در حمایت از مقاومت و دفاع از خاک و زمینشان پایبندند و تسلیم توطئههای دشمن نمیشوند.
-درباره نشانه دوم از شکست صهیونیستها در این جنگ میتوان گفت که جامعه داخلی رژیم اشغالگر در سطح افکار عمومی و کابینه و ارتش این رژیم در یک وضعیت شکاف عمیق و چندپارگی قرار دارد و بحران بیاعتمادی میان آنها همچنان درحال افزایش است؛ به طوری که شهرکنشینان به کابینه اعتماد ندارند، کابینه به ارتش اعتماد ندارد و ارتش هم به کابینه اعتماد ندارد.
بر همین اساس صهیونیستها نمیتوانند به یک تصمیم واحد درباره نحوه مدیریت جنگ و ماندن در آن یا عقبنشینی از این جنگ برسند. این شکاف و اختلاف عمیق میان اسرائیلیها در اظهارات مقامات آنها در کنفرانسهای مطبوعاتی کاملا آشکار است؛ به طوری که مجبورند چند بار حرف خود را عوض کنند و مشخص است که با هم هماهنگ نیستند.
- شواهد نشان میدهد که مخالفان نتانیاهو به 2 نکته پی بردهاند: اول اینکه نتانیاهو میخواهد این جنگ را تا جایی که ممکن است طولانی کند و به این ترتیب برای خودش جهت ماندن در قدرت زمان بخرد. نکته دوم این است که اهداف اعلام شده اسرائیل در این جنگ قابل تحقق نیست و آنچه این موضوع را تایید میکند، اظهارات «یائیر لاپید» رئیس اپوزیسیون رژیم صهیونیستی در روز یکشنبه است که گفت هیچ امنیتی برای اسرائیلیها وجود نخواهد داشت و هیچ پیروزی برای اسرائیل در این جنگ نیست؛ مگر اینکه اسرای اسرائیلی آزاد شوند.
-پرونده اسرای اسرائیلی که در دست مقاومت هستند چهارمین نشانه شکست رژیم صهیونیستی در جنگ غزه بعد از یک ماه است و شکست داخلی این رژیم را نشان میدهد. این پرونده به شدت نتانیاهو و کابینه رژیم صهیونیستی را تحت فشار قرار داده و هجمه خانوادههای اسرای اسرائیلی ضد نتانیاهو روز به روز بیشتر میشود و در روزهای آینده نیز این روند تشدید خواهد شد. به ویژه اینکه مخالفان نتانیاهو نیز این خانوادهها را تحریک میکنند تا فشارهای خود را برای برکناری وی بیشتر کنند.
-اما نشانه پنجم از شکست اشغالگران مربوط به نبرد افکار عمومی جهان است. اشغالگران که در روزهای ابتدایی جنگ سعی در مظلومنمایی و ارائه روایتهای دروغین داشتند و کمپین فریبکارانه بزرگی برای تحریف افکار عمومی جهان به راه انداخته بودند خیلی زود رسوا شدند. بعد از افشای چهره واقعی صهیونیسم و حامیان آن در جهان و جنایات بیسابقه ضد بشری که رژیم اشغالگر در نوار غزه انجام داد، فشارهای مردمی در سراسر جهان علیه این رژیم به طور قابل توجهی شدت یافته و قابل مهار نیست.
نکته قابل توجه در این زمینه بیداری افکار عمومی در کشورهای غربی و آمریکاست؛ کشورهایی که حاکمان آنها از رژیم صهیونیستی و جنایات آن دفاع میکنند اما ملتها علیه این رژیم به پا خواستهاند و روزانه شاهد تظاهراتهای گسترده مردمی در این کشورها ضد رژیم اشغالگر هستیم.
- نشانه ششم مربوط به وضعیت جبهه شمالی فلسطین اشغالی است؛ جایی که حزبالله لبنان به اعتراف خود صهیونیستها ابتکار عمل را در این جبهه به دست گرفته و اشغالگران را در لاک دفاعی قرار داده است. درحال حاضر تنشها در مرز لبنان و فلسطین اشغالی به شدت داغ بوده و حزبالله که از روز دوم نبرد طوفان الاقصی وارد این جنگ ضد رژیم صهیونیستی شد روز به روز شدت حملات خود را علیه دشمن افزایش میدهد.
باز شدن جبهه شمالی فلسطین اشغالی علیه رژیم اشغالگر، کابوسی است که این رژیم از سال 2006 و بعد از شکست خفتبار در جنگ 33 روزه مقابل مقاومت لبنان سعی داشت از آن فرار کند و امروز خود را در مقابل آن میبیند.علاوه بر آن خطر جنگ چندجبههای نیز که صهیونیستها به شدت از آن وحشت دارند، تبدیل به یک خطر قریبالوقوع برای اسرائیل شده و وقوع چنین جنگی اصلا بعید نیست.
-نشانه هفتم مربوط به سردرگمی آمریکا در نوع حمایت از رژیم صهیونیستی در جنگ با مقاومت فلسطین است. شواهد نشان میدهد که ایالات متحده خواستار حذف حماس است و در نتیجه اسرائیل را به ادامه جنگ به هر قیمتی تشویق میکند. اما واقعیت آن است که شاید نیروی هوایی ارتش صهیونیستی در سایه حمایتهای نامحدود آمریکا همچنان توان بمباران و کشتار غیرنظامیان غزه را داشته باشد که البته بهای بسیار سنگینی برای این رژیم دارد، اما نیروی زمینی ارتش اسرائیل و یگانهای ذخیره آن اصلا آمادگی ورود به چنین جنگی را نداشتند و تلفات سنگینی که هرروز در مرزهای غزه به صفوف آنها وارد میشود موید این امر است.
بنابراین درست است که این رفتارهای آمریکا با هدف حمایت از رژیم صهیونیستی انجام میشود اما درواقع این رژیم را وارد یک معضل و باتلاق بزرگ میکند که بیرون آمدن از آن شاید حتی غیرممکن باشد. علاوه بر آن هرگونه باختی برای رژیم صهیونیستی که بهای سنگینی را در این جنگ تاکنون پرداخته و قطعا بهای سنگینتری در ادامه پرداخت خواهد کرد، یک شکست راهبردی فاجعهبار خواهد بود.
سایه جنگ داخلی بر سر صهیونیستها سنگینتر از همیشه
علاوه بر آن برآوردها نشان میدهد که احتمال وقوع جنگ داخلی میان صهیونیستها بعد از این جنگ بسیار بالاست؛ زیرا در شرایطی که اغلب اسرائیلیها خواستار برکناری نتانیاهو هستند، او تحت هیچ شرایطی قصد استعفا ندارد و به هر قیمتی میخواهد در قدرت بماند و علاوه بر آن با کمیتههای تحقیقاتی مربوط به شکست در عملیات طوفان الاقصی نیز مقابله کند.
بنابراین مخالفان نتانیاهو او را متهم به فروپاشی جامعه اسرائیلی خواهند کرد و اعتراضات شهرکنشینان و نیروهای ارتش به ویژه نیروهای ذخیره ضد نتانیاهو از سر گرفته میشود. این اعتراضات با یک کمپین گسترده از سوی مخالفان نتانیاهو همراه خواهد بود و از آنجایی که راستافراطیهای صهیونیست و خود نتانیاهو به هیچ وجه حاضر به کنارهگیری نمیشوند یک درگیری گسترده میان آنها با مخالفان ایجاد میشود.
عزام ابوالعدس، کارشناس متخصص در امور رسانهای در پایان مقاله خود تاکید کرد، شرط بندی روی نابودی مقاومت فلسطین بعد از این جنگ یک توهم بزرگ است و رژیم صهیونیستی قطعا بازنده این جنگ خواهد بود و هماکنون نیز شکست آن در همه سطوح آشکار است. مقاومت بعد از این جنگ با قدرت بیشتری موجودیت خود را حفظ خواهد کرد و این به خودیِ خود یک شکست بزرگ برای رژیم صهیونیستی و حامیان آن محسوب میشود که قصد نابودی مقاومت را داشتند.
بر این اساس، مقاومت فلسطین میتواند با کارتهایی که در اختیار دارد پرونده تبادل اسرا را تکمیل و اسیران فلسطینی را از زندانهای دشمن آزاد کند و تبدیل به یکی از بازیگران مهم منطقهای شود و حامیان آن در داخل و خارج فلسطین نیز همچنان به حمایت از مقاومت پایبند هستند و خواهند ماند.