پیامدهای خطرناک شراکت امریکا در جنایت صهیونیستها
در روزهای اخیر شاهد هشدار چند مقام امریکایی نسبت به خطرناک بودن فضای سیاسی شکل گرفته علیه امریکا در بین ملتهای جهان بودیم که در بازتاب جنایتهای وحشیانه صهیونیستها علیه ساکنان مظلوم باریکه غزه ریشه دارد.
جنایات صهیونیستها در غزه نهتنها نسلکشی تمامعیار و آشکار بلکه نمونهای از جنون و عبور از انسانیت و عمل براساس غریزه حیوانات درنده است.
اقداماتی، چون بمباران سنگین مناطق مسکونی، زدن بیمارستان، مسجد، کلیسا، مدرسه، بازار، آمبولانس و حمله به کسانی که به وعده صهیونیستها در معبری امن به سوی جنوب غزه در حرکت بودند، نشاندهنده ماهیت وحشی و جنایتکارانه صهیونیستها است که تمام آن با حمایت همهجانبه کاخ سفید و با استفاده از سلاحهای امریکایی انجام میشود.
از این رو ناظران و شاهدان این جنایات فجیع که از حضور شناورهای جنگی امریکا در سواحل نزدیک به فلسطین اشغالی، رفت و آمد مقامات امریکایی بهتلآویو و برپایی پل هوایی برای انتقال بمبهای سنگین سنگرشکن و فسفری اطلاع دارند و امریکا را مانع اصلی صدور هرگونه قطعنامه شورای امنیت برای آتشبس یافتهاند، هیچ تردیدی در نقش پنتاگون و کاخ سفید و مسئولیت و شراکت سردمداران آن در این جنایتها نداشته و بهموازات نفرت و انزجار از صهیونیستها، به امریکا نیز نفرت و خشم پیدا میکنند.
همین نفرت و خشم است که در اجتماعات و تظاهرات مردمی در قالب شعار تجلی یافته و در سطح منطقه غرب آسیا، پشتوانه مقاومت اسلامی برای حمله به مقرها و پایگاههای نظامی امریکا در منطقه به حساب میآید.
بنابراین، هشدار و نگرانی مقامات امریکایی، از بابت همکاری و شراکت با صهیونیستها در جنایت علیه بشریت و نسلکشی در غزه نیست، بلکه ناشی از پیامدهای خطرناک آن در عرصه افکار عمومی است که نهتنها به نفرت و بیزاری از صهیونیستها، بلکه به رسوایی امریکاییها و انزجار ملتها از این مشارکت انجامیده است.
از سوی دیگر با وجود حمایت همهجانبه امریکا از سران جنایتکار رژیم صهیونیستی و همکاری با آنان درخونریزی و شقاوت علیه زنان و کودکان مظلوم فلسطینی، امریکاییها چشمانداز روشنی از نتایج این همه جنایت نداشته و نسبت به موفقیت تروریسم وحشی صهیونیستی تردید جدی دارند. به عبارت دیگر، نگرانی اصلی این مقامات امریکا مربوط به ارزیابی و برداشت آنان از بیفایده بودن این همه جنایت و نتایج احتمالی دیگری مثل شکست و ناکامی صهیونیستها از اهداف اعلامی مثل نابودی حماس، تجزیه و کوچکسازی نوار غزه و سپردن حاکمیت آن به یک تشکیلات نیابتی است. بدیهی است، صهیونیستها برای دسترسی به این اهداف، با موانع جدی مواجه هستند که برای دستهای از کارشناسان و مقامات امریکایی از قبل شناختهشده و پیامدهای آن معلوم است، یعنی شکست صهیونیستها با وجود این میزان حمایت، همکاری و پشتیبانی امریکاییها که میتواند به شکلگیری باتلاق عمیق و گستردهای منجر شود که لاشه متعفن صهیونیستها، ناجی امریکایی خود را نیز با خود غرق نماید.
پیامدهایی، چون توسعه تنش میتواند روند جنگ در اوکراین و قیمت نفت در غرب آسیا را تحت تأثیر قرار دهد و هزینههای همراهی متحدان اروپایی را تشدید کند و فشار بر اقتصاد امریکا را در تأمین هزینه کمک به رژیم صهیونیستی و اوکراین افزایش دهد.
حتی ادامه توسعه جنایت در غزه توسط صهیونیستها و دامن زدن به خشم مسلمانان منطقه، میتواند زمینهساز تشدید حملات به پایگاههای نظامی امریکا شود و صحنههای حمله به نیروهای امریکایی در موگادیشو و بیروت را تکرار نماید. بالاتر از همه شکست صهیونیستها در دستیابی به اهداف اعلامی برای این جنگ جنایتکارانه و برخوردار از حمایت تمامقد امریکا، میتواند الگویی از مقاومت در غزه بسازد و به تکثیر این الگو و همچنین تشویق حماس به پیگیری روند تقویت و توسعه توان نظامی خویش، منجر شود. مشابه همان اتفاقی که برای حزبالله لبنان، پس از شکست تاریخی رژیم صهیونیستی در جنگ ۳۳ روزه رقم خورد. امریکاییها برای ممانعت از چنین وقایع و روندهایی است که به موازات باز گذاشتن دست رژیم وحشی و جلاد صهیونیستی، پیشنهاد آتشبس موقت را ارائه میدهند و قصابان بیرحم صهیونیست را به رعایت حقوق غیرنظامیان در تهاجم وحشیانه دعوت میکنند، اما در دنیای امروز این نوع نفاق و تزویر سیاسی به سرعت آشکار شده و تنها ماهیت فریبکارانه و ماکیاولی سردمداران کاخ سفید را روشنتر در معرض افکار عمومی قرار میدهد.
منبع: روزنامه جوان